تمام کتاب هایی که توسط ناشری چاپ شده و هنوز در معرض فروش است، فهرست کتاب های موجود، در فهرست کتاب های موجود ذکر کردن
backlist
تمام کتاب هایی که توسط ناشری چاپ شده و هنوز در معرض فروش است، فهرست کتاب های موجود، در فهرست کتاب های موجود ذکر کردن
انگلیسی به فارسی
تمام کتابهایی که توسط ناشری چاپ شده و هنوز در معرض فروش است، فهرست کتابهای موجود، در فهرست کتابهای موجود ذکر کردن
لیست پشتی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a publisher's list of all in-house books that have been kept in print for a relatively long period of time.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: backlists, backlisting, backlisted
حالات: backlists, backlisting, backlisted
• : تعریف: to place on or include in a backlist.
• publisher's list of all in-house books that have been kept in print for a relatively long period of time
جملات نمونه
1. Three backlist titles tie in with the television and are reissued in April.
[ترجمه ترگمان]سه قهرمانی در ماه آوریل در این شبکه تلویزیونی به تساوی رسیده و در ماه آوریل دوباره منتشر خواهند شد
[ترجمه گوگل]سه عنوان عناوین پشت سر هم با تلویزیون پخش می شوند و در ماه آوریل مجددا منتشر می شوند
[ترجمه گوگل]سه عنوان عناوین پشت سر هم با تلویزیون پخش می شوند و در ماه آوریل مجددا منتشر می شوند
2. A project to ready the 000-strong Penguin backlist for e-book publication during this year and next is already under way.
[ترجمه ترگمان]پروژه ای برای آماده سازی the پنگوئن قوی برای انتشار کتاب الکترونیک در طول سال جاری و بعد از آن هم اکنون در حال انجام است
[ترجمه گوگل]یک پروژه برای آماده سازی فهرست بازگشایی 000 پنگوئن برای انتشار کتاب الکترونیکی طی این سال و آینده در حال حاضر در حال انجام است
[ترجمه گوگل]یک پروژه برای آماده سازی فهرست بازگشایی 000 پنگوئن برای انتشار کتاب الکترونیکی طی این سال و آینده در حال حاضر در حال انجام است
3. All site promotion, especially of backlist titles, drives sales in the Kindle Store.
[ترجمه ترگمان]همه تبلیغات سایت به ویژه عناوین backlist، فروش را در فروشگاه کیندل کالا به فروش می رسانند
[ترجمه گوگل]تمامی ارتقاء سایتها، به ویژه از عنوانهای بازخوردهای، باعث فروش در فروشگاه Kindle می شود
[ترجمه گوگل]تمامی ارتقاء سایتها، به ویژه از عنوانهای بازخوردهای، باعث فروش در فروشگاه Kindle می شود
4. There's a ludicrously large backlist in books and this could mean a massive new revenue stream.
[ترجمه ترگمان]یک backlist بزرگ در کتاب ها وجود دارد و این می تواند به معنی جریان درآمد جدید باشد
[ترجمه گوگل]در کتابها یک لیست ازدحام وحشتناک وجود دارد و این به معنای جریان عظیم درآمد جدید است
[ترجمه گوگل]در کتابها یک لیست ازدحام وحشتناک وجود دارد و این به معنای جریان عظیم درآمد جدید است
5. it can consult its own backlist.
[ترجمه ترگمان]میتونه با backlist خودش مشورت کنه
[ترجمه گوگل]این می تواند لیست بازگشت خود را مورد بحث قرار دهد
[ترجمه گوگل]این می تواند لیست بازگشت خود را مورد بحث قرار دهد
6. It will be published by Heinemann, edited by Penny Hoare, and the backlist will appear in Mandarin.
[ترجمه ترگمان]این کتاب توسط Heinemann، ویرایش شده توسط پنی هور منتشر خواهد شد و the در ماندارین ظاهر خواهند شد
[ترجمه گوگل]این توسط Heinemann، ویرایش شده توسط Penny Hoare منتشر شده است، و فهرست بازگشت در ماندارین ظاهر خواهد شد
[ترجمه گوگل]این توسط Heinemann، ویرایش شده توسط Penny Hoare منتشر شده است، و فهرست بازگشت در ماندارین ظاهر خواهد شد
7. I'd like see more rpg's but I still have along backlist of games to finish.
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم که جی پی جی بیشتر را ببینم، اما هنوز هم در این بازی شطرنج بازی می کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم RPG های بیشتری را ببینم، اما من هنوز در کنار لیست بازی ها برای پایان دادن به بازی ها هستم
[ترجمه گوگل]من می خواهم RPG های بیشتری را ببینم، اما من هنوز در کنار لیست بازی ها برای پایان دادن به بازی ها هستم
8. But Disney doesn't need to go to Africa to see the effects of these perverse protections; it can consult its own backlist.
[ترجمه ترگمان]اما دیزنی نیاز ندارد که به آفریقا برود تا اثرات این حمایت های منفی را ببیند؛ می تواند با backlist خود مشورت کند
[ترجمه گوگل]اما دیزنی نیازی به رفتن به آفریقا برای دیدن اثرات این محافظت های ناهموار نیست؛ می تواند با لیست بازگشت خود مشورت کند
[ترجمه گوگل]اما دیزنی نیازی به رفتن به آفریقا برای دیدن اثرات این محافظت های ناهموار نیست؛ می تواند با لیست بازگشت خود مشورت کند
9. The logic behind this move, which effectively means booksellers cannot return unsold backlist books, is that backlist titles have established sales patterns, making future demand easier to predict.
[ترجمه ترگمان]منطق پشت این حرکت، که به طور موثر به این معنی است که کتابفروشان نمی توانند به کتاب های backlist باز گردند، این است که عناوین backlist الگوهای فروش را تثبیت کرده اند و تقاضای آینده ای را برای پیش بینی آسان تر کرده اند
[ترجمه گوگل]منطق پشت این حرکت، که به طور موثر به این معنی است که کتابفروشی ها نمی توانند کتاب های بازپرداخت نشده ارسال کنند، این است که عناوین بازخوردهایی الگوهای فروش را ایجاد کرده و تقاضای آینده را پیش بینی می کنند
[ترجمه گوگل]منطق پشت این حرکت، که به طور موثر به این معنی است که کتابفروشی ها نمی توانند کتاب های بازپرداخت نشده ارسال کنند، این است که عناوین بازخوردهایی الگوهای فروش را ایجاد کرده و تقاضای آینده را پیش بینی می کنند
10. Therefore if a publisher re-issues a book in their backlist after the previous print run has been exhausted (say, a decade later) and with a new introduction, it is considered a different book.
[ترجمه ترگمان]بنابراین اگر یک ناشر کتابی را در backlist پس از چاپ قبلی چاپ کند (مثلا یک دهه بعد)و با یک مقدمه جدید، کتاب دیگری در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین اگر یک ناشر مجددا یک کتاب را در لیست بازگردانی خود پس از چاپ قبلی اجرا کند (مثلا یک دهه بعد) و با معرفی جدید، یک کتاب متفاوت در نظر گرفته شده است
[ترجمه گوگل]بنابراین اگر یک ناشر مجددا یک کتاب را در لیست بازگردانی خود پس از چاپ قبلی اجرا کند (مثلا یک دهه بعد) و با معرفی جدید، یک کتاب متفاوت در نظر گرفته شده است
کلمات دیگر: