کلمه جو
صفحه اصلی

back home

انگلیسی به انگلیسی

• in the direction of home, returning home, returning to the homeland, return to the place which gives a homey feeling

پیشنهاد کاربران

یعنی در زادگاه یک شخص، یا جایی که آن شخص از آنجا آمده ( مثلا my friends back home یعنی دوستانم که در زادگاه من دارند زندگی میکنند - شاید بتوان معادل فارسی آنرا دوستان هم ولایتی ام هم گذاشت )

اتاق پشتی

برگشت به خانه


همشهری
هم ولایتی
هم خونه

جایی که شخص اهل آنجاست و از آنجا آمده است. هم معنی Hometown

برگشتن به خانه

کشوری که شخص از آنجا آمده!!



زادگاه، وطن


کلمات دیگر: