(گاهی c بزرگ) طرف دار الغای بردگی، طرفداربرانداختن، اصول بردگی
abolitionist
(گاهی c بزرگ) طرف دار الغای بردگی، طرفداربرانداختن، اصول بردگی
انگلیسی به فارسی
(گاهی C بزرگ) طرفدار لغو بردگی
الغاگرای، طرفدار لغو (چیزی)
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to Abolition.
- They took part in the abolitionist movement.
[ترجمه ترگمان] آن ها در جنبش abolitionist شرکت کردند
[ترجمه گوگل] آنها در جنبش انحصارگرایی شرکت کردند
[ترجمه گوگل] آنها در جنبش انحصارگرایی شرکت کردند
اسم ( noun )
• : تعریف: an advocate of Abolition.
- Many people who supported women's rights were also abolitionists.
[ترجمه ترگمان] بسیاری از افرادی که از حقوق زنان حمایت می کنند، حق رای abolitionists دارند
[ترجمه گوگل] بسیاری از افرادی که از حقوق زنان حمایت می کردند نیز از سوی افراد واجد شرایط بودند
[ترجمه گوگل] بسیاری از افرادی که از حقوق زنان حمایت می کردند نیز از سوی افراد واجد شرایط بودند
• one who sought to outlaw slavery (during the 18th and 19th centuries); one who seeks to abolish any law or regulation
مترادف و متضاد
person wanting something ended
Synonyms: activist, advocate, opponent, revolutionary
جملات نمونه
1. He began his own abolitionist newspaper, The North Star.
[ترجمه ترگمان]او روزنامه own را شروع کرد، روزنامه استار شمال
[ترجمه گوگل]او روزنامه نگاری خود را، The North Star آغاز کرد
[ترجمه گوگل]او روزنامه نگاری خود را، The North Star آغاز کرد
2. The abolitionist stand does provide a warning beacon against which penal policies, such as prison building programmes, might be assessed.
[ترجمه ترگمان]استند abolitionist هشدار می دهد که سیاست های کیفری مانند برنامه های ساختمانی زندان ممکن است مورد ارزیابی قرار گیرد
[ترجمه گوگل]موضع انحلالطلبان می تواند یک پیشاهنگ هشدار علیه سیاست های کیفری، مانند برنامه های ساخت و ساز زندان، ارزیابی شود
[ترجمه گوگل]موضع انحلالطلبان می تواند یک پیشاهنگ هشدار علیه سیاست های کیفری، مانند برنامه های ساخت و ساز زندان، ارزیابی شود
3. The internal slave-trade, though much used in abolitionist arguments, seems to have played no major role.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که تجارت برده داخلی، هر چند که در مباحثات abolitionist مورد استفاده قرار می گرفت، هیچ نقش مهمی ایفا نکرده است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که تجارت برده داخلی، هرچند که در استدلال های انکار ناپذیری مورد استفاده قرار می گیرد، نقشی عمده ای ایفا نکرده است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که تجارت برده داخلی، هرچند که در استدلال های انکار ناپذیری مورد استفاده قرار می گیرد، نقشی عمده ای ایفا نکرده است
4. Lincoln was not an abolitionist, advocating instead that slavery be allowed no further advances.
[ترجمه ترگمان]لینکلن an نبود، و به جای آن که برده داری هیچ پیشرفت دیگری نداشته باشد، طرفداری می کرد
[ترجمه گوگل]لینکلن یک فرد مقیم لغو نیست، بلکه به حمایت از آن می پردازد که برده داری اجازه پیشرفت بیشتری نخواهد داد
[ترجمه گوگل]لینکلن یک فرد مقیم لغو نیست، بلکه به حمایت از آن می پردازد که برده داری اجازه پیشرفت بیشتری نخواهد داد
5. It does not support the abolitionist argument.
[ترجمه ترگمان]این موضوع از استدلال abolitionist پشتیبانی نمی کند
[ترجمه گوگل]این از استدلال لغو حمایت نمی کند
[ترجمه گوگل]این از استدلال لغو حمایت نمی کند
6. With the premature end of apprenticeship came abolitionist anticipation of a new era of orderly progress in liberty.
[ترجمه ترگمان]با پایان زودرس دوره کارآموزی، پیش بینی دوران جدیدی از پیشرفت منظم در آزادی به دست آمد
[ترجمه گوگل]با پایان ناپذیری از کارآموزی، پیش بینی عدول از دوران جدیدی از پیشرفت منظم در آزادی، منعکس شده بود
[ترجمه گوگل]با پایان ناپذیری از کارآموزی، پیش بینی عدول از دوران جدیدی از پیشرفت منظم در آزادی، منعکس شده بود
7. Enough to answer one more preacher, one more abolitionist and a town full of disgust.
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی برای جواب دادن به یک واعظ بیشتر و یک شهر پر از نفرت
[ترجمه گوگل]برای پاسخ دادن به یکی دیگر از واعظان، یکی دیگر از محکومین و یک شهر پر از نفرت، به اندازه کافی پاسخ دهید
[ترجمه گوگل]برای پاسخ دادن به یکی دیگر از واعظان، یکی دیگر از محکومین و یک شهر پر از نفرت، به اندازه کافی پاسخ دهید
8. The abolitionist appeal in parliament revealed subtle differences.
[ترجمه ترگمان]درخواست تجدید نظر در پارلمان تفاوت های ظریفی را آشکار کرد
[ترجمه گوگل]درخواست تجدید نظر در قانون مجازات اسلامی در مجلس نشان داد تفاوت های ظریف است
[ترجمه گوگل]درخواست تجدید نظر در قانون مجازات اسلامی در مجلس نشان داد تفاوت های ظریف است
9. Frederick Douglass, famous abolitionist and escaped American slave, and a writer whom I will always love, used his words to convert our country, first his prison, into his home.
[ترجمه ترگمان]فردریک داگلاس، abolitionist معروف و یک نویسنده آمریکایی، و نویسنده ای که من همیشه دوست خواهم داشت، از کلماتش برای تبدیل کشورمان، اولین زندان او، به خانه اش استفاده کردم
[ترجمه گوگل]فردریک داگلاس، معاون محرومیت معروف و فرار از برده آمریکایی و نویسنده ای که همیشه دوستش دارم، از کلماتش برای تبدیل کشور ما، ابتدا زندان او به خانه اش استفاده کرد
[ترجمه گوگل]فردریک داگلاس، معاون محرومیت معروف و فرار از برده آمریکایی و نویسنده ای که همیشه دوستش دارم، از کلماتش برای تبدیل کشور ما، ابتدا زندان او به خانه اش استفاده کرد
10. Backlash against the law helped fuel the abolitionist movement and increased participation on the Underground Railroad.
[ترجمه ترگمان]backlash علیه این قانون به سوخت جنبش abolitionist و افزایش مشارکت در راه آهن ملی زیرزمینی کمک کرد
[ترجمه گوگل]انفجار علیه قانون باعث شد که جنبش لغو رعایت شود و مشارکت در راه آهن زیرزمینی افزایش یابد
[ترجمه گوگل]انفجار علیه قانون باعث شد که جنبش لغو رعایت شود و مشارکت در راه آهن زیرزمینی افزایش یابد
11. The great abolitionist and orator Frederick Douglass once told us, "If there is no struggle, there is no progress. "
[ترجمه ترگمان]فردریک داگلاس once کبیر به ما گفت: \" اگر مبارزه ای وجود نداشته باشد، هیچ پیشرفتی وجود ندارد \"
[ترجمه گوگل]فدریک داگلاس، یکی از اعضای ایدئولوژیک و اعدام، یک بار به ما گفت: 'اگر مبارزه ای وجود نداشته باشد، هیچ پیشرفتی وجود ندارد '
[ترجمه گوگل]فدریک داگلاس، یکی از اعضای ایدئولوژیک و اعدام، یک بار به ما گفت: 'اگر مبارزه ای وجود نداشته باشد، هیچ پیشرفتی وجود ندارد '
12. A militant abolitionist movement, predicated on the sinfulness of slaveholding, emerged in the 1830s.
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۸۳۰ یک جنبش abolitionist ستیزه جویان که در the گناهکار شناخته شده بود، پدیدار شد
[ترجمه گوگل]جنبش لغو رژیم ستیزه جویان، بر اساس گناهکاری برده داری، در دهه 1830 ظهور کرد
[ترجمه گوگل]جنبش لغو رژیم ستیزه جویان، بر اساس گناهکاری برده داری، در دهه 1830 ظهور کرد
13. American abolitionist Harriet Tubman escapes from slavery.
[ترجمه ترگمان]هریت دوآک آمریکایی از بردگی فرار کرد
[ترجمه گوگل]هریت توبمن، رئیس جمهور آمریکا، از بردگی فرار می کند
[ترجمه گوگل]هریت توبمن، رئیس جمهور آمریکا، از بردگی فرار می کند
14. Pierre Toussaint, the 19th-century Haitian abolitionist, former slave and devout Catholic — who, like Cooke, has been championed by the Archdiocese of New York — has been in line since 194
[ترجمه ترگمان]پیر توسن، abolitionist اهل هاییتی قرن ۱۹، برده سابق و کاتولیک - که مانند کوک از سوی the نیویورک حمایت شده است - از زمان ۱۹۴ در صف بوده است
[ترجمه گوگل]Pierre Toussaint، 19th Century hatein abolitionist، برده سابق و کاتولیک مذهبی - که همانند کوک، توسط Archdiocecee نیویورک مورد حمایت قرار گرفته است، از سال 194 در خط مقدم بوده است
[ترجمه گوگل]Pierre Toussaint، 19th Century hatein abolitionist، برده سابق و کاتولیک مذهبی - که همانند کوک، توسط Archdiocecee نیویورک مورد حمایت قرار گرفته است، از سال 194 در خط مقدم بوده است
15. Born in Maine, there is a strong abolitionist childhood thinking that everyone is equal before God.
[ترجمه ترگمان]در ایالت مین، کودکی به نام abolitionist وجود دارد که فکر می کند همه برابر خدا هستند
[ترجمه گوگل]در مین متولد شده است، یک دوران کودکی قوی در حال انقراض وجود دارد که هر کس برابر با خدا برابر است
[ترجمه گوگل]در مین متولد شده است، یک دوران کودکی قوی در حال انقراض وجود دارد که هر کس برابر با خدا برابر است
پیشنهاد کاربران
مخالف با بردگی
کسی که از قانونی معترض هست
کسی که به خاتمه دادن برده داری کمک می کند.
کسی که طرفدار الغای مجازات زندان است.
کسی که طرفدار ممنوعیت یا لغو چیزیه
کلمات دیگر: