کلمه جو
صفحه اصلی

warmish


معنی : گرم، داغ
معانی دیگر : نسبتا گرم، ولرم، داه

انگلیسی به فارسی

گرم، داغ


گرم شدن، گرم، داغ


انگلیسی به انگلیسی

• somewhat warm, somewhat hot

مترادف و متضاد

گرم (صفت)
ardent, hot, ebullient, warm, peppery, thermal, muggy, warmish, perfervid

داغ (صفت)
scorching, hot, sultry, warmish

جملات نمونه

1. We're having warmish days and coolish nights.
[ترجمه ترگمان]ما سه روز و سه شب وقت داریم
[ترجمه گوگل]ما روزهای گرم و روزهای سرد را داریم

2. It was a warmish winter's day by Siberian standards (just 18 below) when Jonathan Dimbleby meets a Buryat shaman near the shores of Lake Baikal.
[ترجمه ترگمان]این یک روز زمستانی warmish توسط استانداردهای سیبری (درست ۱۸ پایین)است که جاناتان Dimbleby در نزدیکی دریاچه بایکال یک شمن را ملاقات می کند
[ترجمه گوگل]زمانی که Jonathan Dimbleby با شامن بوریات در نزدیکی سواحل دریاچه بایابال دیدار کرد، روز زمستان گرم بود که توسط استانداردهای سیبری (فقط 18 درصدی) بود

3. Grouse Mountain often has warmish, wet winters that could lead to mushier, slower ice.
[ترجمه ترگمان]کوه grouse اغلب زمستان مرطوب و مرطوب دارد که می تواند به mushier، یخ آهسته تر هدایت شود
[ترجمه گوگل]کوه غارها اغلب زمستان های گرم و مرطوب دارد که می تواند منجر به خرد شدن و یخ شدن شود

4. Have an airport/travel look that comprises of warmish layers and your heaviest holiday shoes.
[ترجمه ترگمان]یک ظاهر فرودگاه \/ سفر داشته باشید که شامل لایه های warmish و سنگین ترین کفش شما باشد
[ترجمه گوگل]نگاهی به فرودگاه / سفر داشته باشید که شامل لایه های گرم و سنگین ترین کفش های تعطیلات است

5. It was a warmish night.
[ترجمه ترگمان]شب warmish بود
[ترجمه گوگل]این شب گرم بود

6. What's a screenwriter to do now that the Soviet Union's gone and the Cold War is a microwaved warmish mush?
[ترجمه ترگمان]حالا که اتحاد جماهیر شوروی به پایان رسیده و جنگ سرد یک microwaved warmish است، چه کاری می تواند انجام دهد؟
[ترجمه گوگل]اکنون که فیلمنامهنویسی در حال انجام است، اتحاد شوروی چه چیزی است و جنگ سرد یک مشت گرمسیری است؟


کلمات دیگر: