کلمه جو
صفحه اصلی

warlock


معنی : غول پیکر، پست و فریبنده، زن جادو گر و ساحر
معانی دیگر : ساحر، جادوگر، خائن، پیمان شکن

انگلیسی به فارسی

خائن، پست و فریبنده، پیمان شکن، زن جادو گر و ساحر،غول پیکر


کلاه قرمزی، غول پیکر، پست و فریبنده، زن جادو گر و ساحر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a man who practices witchcraft or magic arts; sorcerer.
مشابه: wizard

• male witch, magician

مترادف و متضاد

غول پیکر (اسم)
ogre, colossus, gargantua, warlock, titan

پست و فریبنده (اسم)
warlock

زن جادوگر و ساحر (اسم)
warlock

sorcerer, wizard


Synonyms: astrologer, augurer, clairvoyant, conjurer, diviner, enchanter, fortune-teller, magician, medium, necromancer, occultist, seer, soothsayer, thaumaturge, witch


جملات نمونه

1. For a few moments more the warlock held his/her shape and Jaq almost despaired.
[ترجمه ترگمان]تا چند دقیقه دیگر، وارلاک، شکل و هیکل او را در دست گرفت و تقریبا ناامید شد
[ترجمه گوگل]برای چند لحظه بیشتر شاهزاده خانم شکل خود را حفظ کرد و جک تقریبا ناامید شد

2. Warlock has gone so far as to link the rate of out-of-wedlock births to crime rates.
[ترجمه ترگمان]Warlock تا کنون برای ارتباط دادن نرخ ازدواج بدون ازدواج به میزان جرائم دیگر نرفته است
[ترجمه گوگل]Warlock تا کنون رفته است که نرخ تولد بدون ازدواج را به میزان جرم مرتبط سازد

3. That warlock was a bloated, horned hermaphrodite draped in bilious green skin.
[ترجمه ترگمان]این جادوگر، یک ماده لزج و شاخ دار بود که در پوست سبز رنگی آراسته شده بود
[ترجمه گوگل]این خونسردی، هرمافرویدی پوشیده شده و شاخدار است که در پوست سبز زرد پوشیده شده است

4. If you've been raiding with any reasonably knowledgeable warlock lately, you've probably already noticed this.
[ترجمه ترگمان]اگه این اواخر با یه جادوگر خیلی منطقی حمله می کردی، احتمالا متوجه این موضوع شده بودی
[ترجمه گوگل]اگر به تازگی دست به کار شویم، به احتمال زیاد قبلا متوجه شده اید

5. My warlock last push was AWESOME.
[ترجمه ترگمان] آخرین فشار روحی من، \"awesome\" بود
[ترجمه گوگل]آخرین فشار من برای Warlock من عالی بود

6. For his part, the warlock should be kiting as well as possible while simultaneously handling curses, crowd control, and damage.
[ترجمه ترگمان]به نوبه خود، warlock باید تا جایی که ممکن است kiting و نیز کنترل جمعیت و آسیب را به طور همزمان کنترل کند
[ترجمه گوگل]به هر حال، شاهزاده خانم باید به عنوان کت و شلوار و همچنین در حالی که به طور همزمان برخورد با لعنت، کنترل جمعیت و آسیب دیده باشد

7. Warlock and Hunter pets will now be automatically dismissed when you untalent.
[ترجمه ترگمان]سگ های شکارچی و شکارچی در حال حاضر به طور خودکار زمانی که شما untalent می شوند، مرخص خواهند شد
[ترجمه گوگل]حیوانات خانگی Warlock و Hunter در صورت عدم تمایل به طور خودکار از بین می روند

8. Nightfall: This ability can now trigger while the Warlock is sitting.
[ترجمه ترگمان]nightfall: این توانایی در حال حاضر می تواند ماشه را بکشد
[ترجمه گوگل]Nightfall این توانایی اکنون می تواند در حالی که Warlock نشسته است باعث می شود

9. Warlock is a formidable, but the early game is very annoying, bad practiced.
[ترجمه ترگمان]آقای فیربرادر آدم formidable است، اما بازی اول خیلی آزار دهنده است و خیلی هم بد تمرین می کند
[ترجمه گوگل]Warlock مهیج است، اما بازی اولیه بسیار آزار دهنده است، بد عمل می کند

10. A dead warlock does no damage.
[ترجمه ترگمان] یه جادوگر مرده آسیبی ندیده
[ترجمه گوگل]یک قلاب مرده آسیب نمی بیند

11. Warlock pet dismiss sounds will now play properly.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر صدای خارج شدن حیوانات خانگی به درستی پخش خواهد شد
[ترجمه گوگل]صدای حیوانات خانگی Warlock برای تلفن های موبایل به درستی بازی می کند

12. That's the nature of the warlock class.
[ترجمه ترگمان]این طبیعت طبقه جادوگر است
[ترجمه گوگل]این طبیعت کلاس جنگجو است

13. Cerberus human warlock to do the task in those books where to look!
[ترجمه ترگمان]با این کتاب ها که سر و کله شون پیدا می شه، هیچ وقت این کار و انجام نمی ده
[ترجمه گوگل]Cerberus humanlocker برای انجام این کار در آن دسته از کتاب هایی که به نظر می رسد!

14. I served in the U. S. World of Warcraft, Warlock also practiced.
[ترجمه ترگمان]در ایالات متحد خدمت کردم اس World of Warcraft، Warlock نیز انجام شد
[ترجمه گوگل]من در U S خدمت کرده ام World of Warcraft، Warlock نیز تمرین کرد

15. Warlock warp throw power cost increased to 4
[ترجمه ترگمان]افزایش قیمت برق به ۴ درصد افزایش یافت
[ترجمه گوگل]هزینه حمل و نقل جادوگر Warlock به 4 برابر افزایش پیدا کرد


کلمات دیگر: