کلمه جو
صفحه اصلی

where


معنی : هر کجا، اینجا، از کجا، چه جا، کجا، جایی که، در کجا، در جایی که، در کدام محل، در کدام قسمت، در چه موقعیتی، از چه منبعی
معانی دیگر : کو، در چه وضعی، از چه نظر، در چه مورد، در آنجا، آنجایی که، آنجاست که، محلی که، که در آن، که آنجا، هر جا، به جایی که، به آنجا که، به آن محل که، (عامیانه) که، مکان، به کجا، به کدام محل، (عامیانه) رجوع شود به: whereas

انگلیسی به فارسی

کجا، هرکجا، در کجا، کجا، در کدام محل، درچه موقعیتی، در کدام قسمت، از کجا، از چه منبعی، اینجا، درجایی که


جایی که، کجا، از کجا، در کجا، در جایی که، هر کجا، اینجا، در کدام محل، در کدام قسمت، چه جا، در چه موقعیتی، از چه منبعی


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
(1) تعریف: at, in, or to what location.

- Where are you headed?
[ترجمه A.A] عازم کجا هستی / کجا داری میری
[ترجمه ترگمان] کجا میری؟
[ترجمه گوگل] کجایی؟

(2) تعریف: in what position.

- Where does the candidate stand on the issues?
[ترجمه ترگمان] کاندیدا در کجای این مسائل قرار دارد؟
[ترجمه گوگل] کدام کاندید در مورد مسائل قرار دارد؟

(3) تعریف: toward what end; in what way.

- Where are your thoughts aimed?
[ترجمه ترگمان] افکارتان را از کجا می دانید؟
[ترجمه گوگل] هدف شما کجاست؟

(4) تعریف: from what source, location, or origin.

- Where did you get that crazy idea?
[ترجمه ترگمان] این فکر احمقانه رو از کجا آوردی؟
[ترجمه گوگل] این ایده دیوانه کجا رو گرفتی؟
حرف ربط ( conjunction )
(1) تعریف: at, in, or to what point or place.

- Do you know where he went?
[ترجمه ترگمان] میدونی کجا رفته؟
[ترجمه گوگل] آیا می دانید کجا رفت؟

(2) تعریف: in or at the point or place.

- He sees the ball where it landed.
[ترجمه ترگمان] او توپ را می بیند که در آن فرود آمده است
[ترجمه گوگل] او توپ را که در آن فرود آمد، می بیند

(3) تعریف: to whatever place or situation; wherever.

- She will follow where he leads.
[ترجمه ترگمان] اون به جایی که اون سرنخ پیدا میکنه، میره
[ترجمه گوگل] او از جایی که او رهبری می کند پیروی می کند

(4) تعریف: in the event.

- Where you are not sure, it is better to say nothing.
[ترجمه ترگمان] جایی که شما مطمئن نیستید، بهتر است چیزی نگویم
[ترجمه گوگل] کجا مطمئن هستید، بهتر است چیزی بگویم

(5) تعریف: at which place.

- She walked to the far corner, where she paused and waited.
[ترجمه ترگمان] به گوشه دوری رفت، جایی که او مکث کرد و منتظر ماند
[ترجمه گوگل] او به گوشه ای دور رفت، جایی که او متوقف شد و منتظر بود
ضمیر ( pronoun )
• : تعریف: what place.

- Where does the new student come from?
[ترجمه ترگمان] دانش آموز جدید از کجا اومده؟
[ترجمه گوگل] از کجا دانش آموز جدید کجاست؟
اسم ( noun )
• : تعریف: the place or situation in which something happens.

- We are learning the wheres and hows of baseball.
[ترجمه ترگمان] داریم یاد می گیریم که کجا و چطور بیسبال
[ترجمه گوگل] ما یاد می گیریم که کجا و کجا بیسبال است

• location; place in which something occurs
in what location; how; to what location?; from what location
in which place; in that place which; at which point
in what location; in the place which; at the time of; if; to what location; at the location which
you use where to ask questions about the place something is in, or is coming from or going to.
you also use where to specify or refer to the place in which something is situated or happens.
you also use where when you are referring to or asking about a situation, a stage in something, or an aspect of something.
where is used to introduce a clause which contrasts with what is said in the main clause.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] در کجا، کی

مترادف و متضاد

place


Synonyms: location, locus, point, position, site, situation, spot, station


هر کجا (قید)
anywhere, where

اینجا (قید)
where, here, hither

از کجا (قید)
where, whence

چه جا (قید)
where, whence

کجا (قید)
where, whither

جایی که (قید)
where, wherever

در کجا (قید)
where

در جایی که (قید)
where, wherein

در کدام محل (قید)
where

در کدام قسمت (قید)
where

در چه موقعیتی (قید)
where

از چه منبعی (قید)
where

at which point


Synonyms: anywhere, everywhere, in whatever place, in which, to what end, to which, whereabouts, whither


جملات نمونه

She never goes where she is not invited.

او هرگز به جایی که دعوت نشده است نمی‌رود.


1. where did you get your information?
اطلاعات خود را از کجا به دست آوردید؟

2. where did you go?
کجا رفتی ؟

3. where did you hide my book, you mischief?
آی بدجنس ! کتابم را کجا قایم کردی ؟

4. where did you put that darned book?
آن کتاب لعنتی را کجا گذاشتی ؟

5. where did you put that fucker?
آن چیز لعنتی را کجا گذاشتی ؟

6. where did you put that thingumajig?
اون چیز رو کجا گذاشتی ؟

7. where did you put the book?
کتاب رو کجا گذاشتی ؟

8. where did you put those confounded keys
اون کلیدهای لعنتی را کجا گذاشتی ؟

9. where do you come from?
از کجا می آیی ؟

10. where do you do your banking?
کارهای بانکی خود را کجا انجام می دهید؟

11. where do you get the idea that she is in love?
از کجا حدس می زنی که او عاشق است ؟

12. where do you plan to go tomorrow?
فردا در نظر داری کجا بروی ؟

13. where does it hurt?
کجا (کجایت) درد می کند؟

14. where in the world does it grow?
در کجای عالم (این گیاه) رشد می کند؟

15. where in thunder is asghar?
اصغر کدام گوری رفته است ؟

16. where is all this discussion leading?
همه ی این جر و بحث ها به کجا منتهی خواهد شد؟

17. where is she to blame?
در چه مورد تقصیر از اوست ؟

18. where is that bloody key?
آن کلید لعنتی کجاست ؟

19. where is the mate to this glove?
لنگه ی این دستکش کجاست ؟

20. where is the rest of the money?
بقیه ی پول کجاست ؟

21. where justice reigns strife seldom enters
آنجا که عدالت حاکم است کشمکش به ندرت راه می یابد.

22. where the dickens had you gone to?
کدام گور رفته بودی ؟

23. where the hell is his house?
خانه اش در کدام خراب شده ای است ؟

24. where there is love there is hope
هر جا عشق هست امید (هم) وجود دارد.

25. where there is seldom heard a discouraging word
جایی که در آن حرف یاس آور به ندرت شنیده می شود

26. where there is seldom heard a discouraging word . . .
در جایی که کمتر حرف مایوس کننده شنیده می شود . . .

27. where there's a will there's a way
هر کجا که اراده باشد راه حل هم هست.

28. where there's smoke there's fire
هیچ دودی بی آتش نیست.

29. where were you educated?
شما کجا تحصیل کردید؟

30. where will we be if we lose?
اگر ببازیم وضعمان چه خواهد شد؟

31. where (when, whenever, or wherever) possible
هر کجا (هرموقع) که ممکن باشد

32. where one lives
(خودمانی) در جای حساس و آسیب پذیر

33. where the shoe pinches
محلی که کفش پا را می زند،(مجازی) منبع گرفتاری یا صدمه یا دردسر

34. where there's a will, there's a way
اراده ی قوی راه ها را باز می کند،خواستن توانستن است

35. where there's life, there's hope
تا جان در بدن هست امید هم هست،تا زنده هستی امیدوار باش

36. where there's smoke, there's fire
هر جا آتش باشد دود هم هست،تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها

37. . . . where shall we find the fragrance of the rose; in the rose water
. . . بوی گل از چه بجوییم از گلاب

38. europe, where several languages jostle each other
اروپا که در آن چندین زبان با هم سایش دارند.

39. go where you please
هر کجا دلت می خواهد برو.

40. home's where one's heart is
میهن جایی است که قلب انسان آنجاست.

41. honey, where did you put the book?
کتاب را کجا گذاشتی عزیزم ؟

42. shucks! where is my wallet?
وای ! کیف پولم چی شد؟

43. there, where the roads meet
در آنجایی که راه ها به هم می رسند

44. a cafe where local intelligentsia gathered
کافه ای که روشنفکران محلی در آن گرد می آمدند.

45. a place where poets are nurtured
محلی که در آن شعرا را تربیت می کنند

46. a place where three roads converge
محلی که در آن سه راه با هم تلاقی می کنند

47. a street where many of the nobility reside
خیابانی که بسیاری از اشراف در آن زندگی می کنند.

48. home is where your heart is
وطن آنجاست که قلبت قرار دارد.

49. i know where hassan is
من می دانم حسن کجاست.

50. i see where the prices are going up
می بینم که قیمت ها دارند بالا می روند.

51. i'll go where i choose
هر جا دلم بخواهد می روم.

52. the church where he ministered for several years
کلیسایی که در آن سال ها خدمت می کرد.

53. the place where the three main arteries of south tehran meet
جایی که سه شاهراه اصلی جنوب تهران به هم می رسند

54. the school where he teaches
مدرسه ای که در آن درس می دهد

55. the street where fishmongers ply their business
خیابانی که در آن ماهی فروشان کسب و کار می کنند.

56. they met where the road forks
آنها سر دوراهی جاده با هم ملاقات کردند.

57. this is where i must say goodbye
اینجا محلی است که من باید خداحافظی کنم.

58. this is where several roads join
اینجا محلی است که چندین جاده با هم تلاقی می کنند.

59. this is where ship passengers embark or disembark
اینجا محلی است که در آن مسافران کشتی سوار یا پیاده می شوند.

60. a beautiful spot where one could commune with nature
مکانی زیبا که در آن یگانگی با طبیعت میسر بود.

61. a dinner party where everyone unbends and has a good time
مهمانی شام که در آن همه می آسایند و خوش هستند

62. a peaceful corner where i can read without being disturbed
گوشه ی دنجی که می توانم در آن بدون مزاحمت به قرائت بپردازم

63. a political meeting where passions ran high
یک جلسه ی سیاسی که در آن شور و هیجان فراوانی حکمفرما بود.

64. a rough society where the government violates the rights of the people
جامعه ی پرخشونتی که دولت آن حقوق مردم را زیر پا می گذارد

65. hitler didn't know where the allies would hit
هیتلر نمی دانست متفقین از کجا حمله خواهند کرد.

66. is it known where they went?
آیا معلوم است کجا رفتند؟

67. o, dash it! where did i put the knife!
اه - این چاقوی لعنتی را کجا گذاشتم !

68. only mehri knows where the key is
فقط مهری می داند کلید کجاست.

69. she never goes where she is not invited
او هرگز به جایی که دعوت نشده است نمی رود.

70. the exact site where the murder took place
درست همان جایی که قتل اتفاق افتاد

This bus will take you where you want to go.

این اتوبوس شما را به آنجایی که می‌خواهید خواهد برد.


I see where the prices are going up.

می‌بینم که قیمت‌ها دارند بالا می‌روند.


He knows the when and where of the crime.

او از زمان و محل جنایت اطلاع دارد.


where is all this discussion leading?

همه‌ی این جر و بحث‌ها به کجا منتهی خواهد شد؟


where's my book?

کتابم کو؟


where did you go?

کجا رفتی؟


I know where Hassan is.

من می‌دانم حسن کجاست.


where will we be if we lose?

اگر ببازیم وضعمان چه خواهد شد؟


where is she to blame?

در چه مورد تقصیر از اوست؟


where do you come from?

از کجا می‌آیی؟


where did you get your information?

اطلاعات خود را از کجا به دست آوردید؟


We went home, where we had dinner.

به خانه رفتیم و در آنجا شام صرف کردیم.


Home is where your heart is.

وطن آنجاست که قلبت قرار دارد.


This is where I must say goodbye.

اینجا محلی است که من باید خداحافظی کنم.


He lives two kilometers from where he works.

او در دو کیلومتری آنجایی که کار می‌کند زندگی می‌کند.


the school where he teaches

مدرسه‌ای که در آن درس می‌دهد


This is the house where he lives.

این خانه‌ای است که در آن زندگی می‌کند.


Go where you please.

هر کجا دلت می‌خواهد برو.


Where there is love there is hope.

هر جا عشق هست امید (هم) وجود دارد.


اصطلاحات

where there's a will, there's a way

اراده‌ی قوی راه‌ها را باز می‌کند، خواستن توانستن است


where there's life, there's hope

تا جان در بدن هست امید هم هست، تا زنده هستی امیدوار باش


where there's smoke, there's fire

هر جا آتش باشد دود هم هست، تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها


پیشنهاد کاربران

کجا، جایی که

کجا جایی. در کجا. در چه جایی. چه مکانی. مکان

از کجا

کجا . کی درسته

به صورتی که

( عامیانه ) که

در صورتی که؛جا و مکان

کجا

همون کجا بیشتر معنی میده

جایی که

که در آنجا، که در آن

کجـا؟

وقتیی سوالموون در رابطه با مکان هســـت: )

در شرایطی که

وضعیتی که

چنانچه
چنان که

کجا، در چه مکانی، در چه موقعیتی

در کجا

Where's

قید where به معنای کجا
معادل قید where در فارسی کجا است. زمانیکه بخواهیم محل، مکان و یا موقعیت چیزی یا کسی را بطور مستقیم و یا غیر مستقیم بپرسیم، از این قید پرسشی استفاده می کنیم. برای مثال:
?where do you live ( شما کجا زندگی می کنید؟ )
?where did you put my umbrella ( چتر من را کجا گذاشته ای؟ )

حرف ربط where به معنای ( به جایی ) که
زمانیکه که بخواهیم به مکان و یا محل اتفاق چیزی یا عملی اشاره کنیم از حرف ربط where به معنای ( به جایی ) که یا جایی که استفاده می کنیم. مثال:
. the birds travel where it is warm ( پرندگان به جایی که گرم باشد، کوچ می کنند. )
. we then went to paris, where we lived for six years ( سپس به پاریس رفتیم، جایی که شش سال ( در آنجا ) زندگی کردیم. )
گاهی اوقات این حرف ربط به معنای کجا نیز است. برای مثال:
. i've forgotten where i was in this book ( فراموش کردم کجای این کتاب بودم [تا کجای این کتاب را خواندم]. )

منبع: سایت بیاموز

در اول پاراگراف داخل متن های دارای فرمول و نماد به معنی "در اینجا" میباشد.


کلمات دیگر: