1. Throughout his career, he fought as a welterweight / at welterweight.
[ترجمه ترگمان]او در دوران حرفه خود به عنوان یک دسته نیمه دسته مبارزه کرد
[ترجمه گوگل]در طول دوران حرفه ای او به عنوان وزنه بردار / با وزن متوسط وزن جنگید
2. He even boxed as a welterweight until his hands became too mangled to keep fighting.
[ترجمه ترگمان]او حتی تا زمانی که دستش به شدت خرد شد تا به جنگیدن ادامه دهد سیلی زد
[ترجمه گوگل]او حتی به عنوان وزن کم وزن نیز بسته شده بود، تا زمانی که دستان خود را برای ادامه مبارزه نگذاشت
3. But ex-light welterweight champ Terry is worried about his brother's children.
[ترجمه ترگمان]اما قهرمان سبک welterweight، (تری)در مورد بچه برادرش نگران است
[ترجمه گوگل]اما تیری، تنیسور لیورپول، سعی دارد در مورد فرزندان برادرش نگران باشد
4. Everyone else in the welterweight division won a vacant belt.
[ترجمه ترگمان]هر کس دیگه ای تو بخش \"welterweight\" یه کمربند خالی برده
[ترجمه گوگل]هر کس دیگری در بخش تقریبی وزن، یک کمربند خالی را به دست آورد
5. If there were big fights at junior welterweight, that's where we would be.
[ترجمه ترگمان]اگر در سال سوم جنگ سختی بود، جایی که ما بودیم
[ترجمه گوگل]اگر مبارزات بزرگ در نیمه نهایی جام جهانی وجود داشته باشد، این جایی است که ما می خواهیم
6. Joshua is a big, strong welterweight, so we have a task in front of us.
[ترجمه ترگمان]جاشوا \"یه\" welterweight \"بزرگ و قوی\" - ه، پس ما یه کار در مقابل خودمون داریم
[ترجمه گوگل]جاشوا یک وزنه بزرگ و قوی است، بنابراین ما در مقابل ما یک کار است
7. Mayweather Sr. trains junior welterweight champion Ricky Hatton, whom Mayweather Jr. knocked out in December 200before announcing his retirement six months later.
[ترجمه ترگمان]Mayweather Sr, قهرمان نیمه سبک وزن ریکی Hatton، که Mayweather جونیور است در ماه دسامبر، قبل از اینکه شش ماه بعد استعفای خود را اعلام کند، کشته شد
[ترجمه گوگل]مایوئیدر استاد ریکی هاتون، قهرمان نیمهنانی نیمه نهایی، ترتیب می دهد، که مایوئید جونیور، در ماه دسامبر سال 2008 پس از اعلام شغلش بازنشسته شد
8. Berto is the WBC welterweight titleholder.
[ترجمه ترگمان]Berto the welterweight titleholder
[ترجمه گوگل]Berto WBC Welterweight titlewield است
9. That he happens to reside in the welterweight division makes him all the more dangerous and much more intriguing.
[ترجمه ترگمان]اینکه او در دسته نیمه دسته قرار می گیرد باعث می شود که او همه خطرناک تر و much باشد
[ترجمه گوگل]این که او در تقسیم وزن مقیاس اقامت دارد، او را بیشتر خطرناک و بسیار جذاب تر می کند
10. The only fight at welterweight that most fans want to see is Pacquiao against Floyd Mayweather.
[ترجمه ترگمان]تنها مبارزه در نیمه دسته که بیشتر طرفداران می خواهند ببینند Pacquiao در برابر فلوید Mayweather است
[ترجمه گوگل]تنها مبارزه با وزن سبک وزن که بیشتر طرفداران می خواهند ببینند Pacquiao در برابر فلوید مایوئیدز است
11. In the co-feature, former world champion Pernell Whitaker won a unanimous decision over Andrei Pestriaev in a welterweight bout.
[ترجمه ترگمان]Pernell Whitaker، قهرمان سابق جهان، در یک مسابقه نیمه نهایی به اتفاق آرا over Pestriaev را به پیروزی رساند
[ترجمه گوگل]پونول ویتاکر، بازیکن اصلی سابق قهرمانی در این مسابقات، یک تصمیم ناگفته ای را در مورد آندره پیستریو در یک قهرمانی در لیگ برتر به دست آورد
12. The 25-year-old Dublin soldier had been virtually written off in the welterweight division.
[ترجمه ترگمان]این سرباز ۲۵ ساله اهل دوبلن عملا در دسته نیمه سبک وزن نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]سرباز 25 ساله دوبلین تقریبا در بخش تقسیم وزن تقسیم شده است
13. De La Hoya, 2 has won world titles in three divisions: lightweight, light-welter and welterweight.
[ترجمه ترگمان]د لا Hoya ۲ عنوان قهرمانی جهان را در سه بخش کسب کرده است: سبک، سبک و نیمه سبک
[ترجمه گوگل]د لا هویا، 2 عنوان عناوین جهان را در سه وزن سبک، سبک وزن و سبک وزن به دست آورد
14. Boxing: Gold medals are awarded in light flyweight, bantamweight, lightweight, welterweight, middleweight and heavyweight.
[ترجمه ترگمان]بوکس: مدال طلا در مگس وزن مشتزنی، سبک وزن، سبک وزن، سبک وزن و میان وزن اعطا می شود
[ترجمه گوگل]مدال طلای بسکتبال در وزن سبک، وزن سبک وزن، وزن سبک، وزن سبک وزن، وزن متوسط و سنگین اهدا می شود