1. the whir of propellers
(صدای) ور ور پروانه های هواپیما
2. The computerized equipment seemed to click, hum, and whir: efficiency augmented by an army of experts.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که تجهیزات کامپیوتری، گوش، وزوز، و پرواز را فعال می کنند: بهره وری تقویت شده توسط یک ارتش از متخصصان
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد تجهیزات کامپیوتری توسط یک ارتش کارشناسان به کار برده شده و به کار گرفته شده است
3. I felt the sinking whir of the back wheel as it dug its own grave.
[ترجمه ترگمان]وقتی که سنگ قبر خودش را کنده بود، صدای فرو رفتن چرخ عقب ماشین را احساس کردم
[ترجمه گوگل]احساس غرق شدن چرخ عقب را به عنوان قبر خود غلتید
4. I heard a whir of fear start up in my head.
[ترجمه ترگمان]صدای وزوز ترس از سرم به گوش رسید
[ترجمه گوگل]من یک سر و صدای ترس را از سر من شنیدم
5. The whir of the camera crews set off a media stampede.
[ترجمه ترگمان]هر جا که پرواز خدمه دوربین شروع به کار می کند، صدای پا به گوش می رسد
[ترجمه گوگل]سربازان دوربین از یک سرقت رسانه ای رنج می برند
6. They beep, whir, thank, apologize, greet, inform, and give instructions.
[ترجمه ترگمان]صدای بوق، تشکر، تشکر، سلام، استقبال و دستور دادن
[ترجمه گوگل]آنها بوق، صدای، تشکر، عذرخواهی، سلام، اطلاع رسانی و دستورالعمل دادن
7. A soft whir of white noise issued from a receiver and speakers near the operating table.
[ترجمه ترگمان]صدای نرم و آهسته ای از صدای سفید که از گوشی و بلندگو در نزدیکی میز کار پخش شد
[ترجمه گوگل]صدای نرم صدای سفید از یک گیرنده و بلندگو در نزدیکی میز عامل
8. They made us dizzy with the flap and whir of their wings.
[ترجمه ترگمان]ان ها ما را گیج کرده بودند و صدای بال های بال های خود را تکان می دادند
[ترجمه گوگل]آنها ما را با فلاپ و گردن بالایی خود سرگیجه کردند
9. Its whir is drowned in her deep sigh.
[ترجمه ترگمان]صدای نفس های او در آه عمیق و عمیق او غرق می شود
[ترجمه گوگل]whir او در آهو عمیق او غرق می شود
10. There was a sudden whir as the airplane started its engines.
[ترجمه ترگمان]وقتی هواپیما شروع به حرکت کرد، صدای وزوز ناگهانی هواپیما به گوش رسید
[ترجمه گوگل]هواپیمای ناو هواپیما موتور خود را آغاز کرد
11. Only the whir of the air conditioner broke the silence in the office.
[ترجمه ترگمان]فقط صدای وزوز تهویه هوا سکوت را درهم می شکست
[ترجمه گوگل]فقط کوره تهویه مطبوع سکوت را در دفتر خاموش کرد
12. The house and garden were ablaze with lights, and the whir of electric fans was everywhere.
[ترجمه ترگمان]خانه و باغ پر از نور بود و پرواز طرفداران برقی در همه جا بود
[ترجمه گوگل]خانه و باغ با چراغ آتش زده بودند و همه طرفداران برق در همه جا بودند
13. Qin in particular can't wait to abandon school, get out of the boondocks and move to the city where, surrounded by high-rises and neon and the intoxicating whir of the Now, a girl can have some fun.
[ترجمه ترگمان](چین)به طور خاص نمی تواند صبر کند تا مدرسه را ترک کند، از the خارج شود و به شهری نقل مکان کند که در آنجا با بالا رونده و نیون های پرنور و پر جنب و جوش در حال حاضر، یک دختر می تواند کمی سرگرمی داشته باشد
[ترجمه گوگل]به طور خاص، چین نمی تواند صبر کند تا مدرسه را ترک کند، از موانع خارج شود و به شهر منتقل شود، که در آن با بالا رفتن و نئون احاطه شده است و دختران می توانند از آن لذت ببرند
14. just one set of double doors away from berry's office are the whir, clank, cha-ching and other industrial music put out by the eight slinky machines.
[ترجمه ترگمان]تنها یک سری از دره ای دو طرفه از دفتر اسنیپ به گوش می رسد: whir، clank، cha - ching و دیگر موسیقی های صنعتی که توسط هشت ماشین slinky پخش شده اند
[ترجمه گوگل]فقط یک مجموعه از دو درب دور از دفتر توت، whir، clank، چای چینگ و دیگر موسیقی صنعتی ساخته شده توسط هشت ماشین لایه لایه