نس، القا، براندازی
abolishment
نس، القا، براندازی
انگلیسی به فارسی
لغو
انگلیسی به انگلیسی
• annulment, nullification, abrogation, cancellation, elimination
جملات نمونه
1. This means abolishment of the annual merit rating and of management by objective.
[ترجمه ترگمان]این به معنی لغو امتیاز سالیانه و مدیریت با هدف است
[ترجمه گوگل]این به معنای لغو امتیاز شایستگی سالانه و مدیریت توسط هدف است
[ترجمه گوگل]این به معنای لغو امتیاز شایستگی سالانه و مدیریت توسط هدف است
2. Chop rules include: the countermark, use, abolishment and replacement of chops.
[ترجمه ترگمان]قوانین خرد شدن عبارتند از: the، استفاده، فسخ کردن و تعویض تکه های گوشت
[ترجمه گوگل]قوانین تقسیم بندی شامل علامت گذاری، استفاده، لغو و جایگزینی ردیف ها می باشد
[ترجمه گوگل]قوانین تقسیم بندی شامل علامت گذاری، استفاده، لغو و جایگزینی ردیف ها می باشد
3. The Abolishment of'NUC'Bankrupts Chen Shui - bian's Credit.
[ترجمه ترگمان]The of bankrupts چن (Credit)- اعتبار s
[ترجمه گوگل]لغو 'NUC' به اعتصاب چن شویی - بیان متوسل می شود
[ترجمه گوگل]لغو 'NUC' به اعتصاب چن شویی - بیان متوسل می شود
4. This means abolishment of the annual rating, or merit rating, and management by objectives.
[ترجمه ترگمان]این به معنی فسخ امتیاز سالانه، یا درجه بندی شایسته، و مدیریت با اهداف است
[ترجمه گوگل]این به معنای لغو رتبه بندی سالانه، یا امتیاز شایستگی و مدیریت با اهداف است
[ترجمه گوگل]این به معنای لغو رتبه بندی سالانه، یا امتیاز شایستگی و مدیریت با اهداف است
5. As the freedom of market increases, concerning the abolishment and preservation of the function of the system of preemptive right has aroused hot debates.
[ترجمه ترگمان]با افزایش آزادی بازار، در رابطه با فسخ و حفظ عملکرد سیستم of، بحث های داغ را برانگیخته است
[ترجمه گوگل]همانطور که آزادی بازار افزایش می یابد، در مورد لغو و حفظ عملکرد سیستم حق پیشگیرانه، بحث های داغ را مطرح کرده است
[ترجمه گوگل]همانطور که آزادی بازار افزایش می یابد، در مورد لغو و حفظ عملکرد سیستم حق پیشگیرانه، بحث های داغ را مطرح کرده است
6. This means, inter alia, abolishment of the annual or merit rating and of management by objective.
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که، از جمله، فسخ ثبت سالانه یا شایسته و مدیریت با هدف
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که، از بین بردن رتبه بندی سالیانه یا شایستگی و مدیریت توسط هدف
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که، از بین بردن رتبه بندی سالیانه یا شایستگی و مدیریت توسط هدف
7. The main expression includes the abolishment of the uniform code, the severe corruption of the officials and the reuse of cruel crucifixion.
[ترجمه ترگمان]عبارت اصلی شامل فسخ قانون یکنواخت، فساد شدید مقامات و استفاده مجدد از مصلوب شدن بی رحمانه است
[ترجمه گوگل]عبارت اصلی شامل لغو کد یکنواخت، فساد شدید مقامات و استفاده مجدد از مصلوب شدن بی رحمانه است
[ترجمه گوگل]عبارت اصلی شامل لغو کد یکنواخت، فساد شدید مقامات و استفاده مجدد از مصلوب شدن بی رحمانه است
8. After China joined WTO, abolishment of compulsory technology transfer and tendency of independence of MNCs make MNCs keep a firm hand on technology transfer.
[ترجمه ترگمان]پس از پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی، لغو انتقال اجباری فن آوری و گرایش به استقلال شرکت های چندملیتی شرکت های چندملیتی را وادار به نگه داشتن یک دست شرکت در زمینه انتقال فن آوری می کنند
[ترجمه گوگل]پس از پیوستن چین به WTO، لغو انتقال فن آوری اجباری و تمایل استقلال MNC ها باعث می شود MNC ها در انتقال تکنولوژی دست به دست هم دهند
[ترجمه گوگل]پس از پیوستن چین به WTO، لغو انتقال فن آوری اجباری و تمایل استقلال MNC ها باعث می شود MNC ها در انتقال تکنولوژی دست به دست هم دهند
9. After the abolishment of imperial examination system, traditional officer selection and mechanism renewal appeared fault.
[ترجمه ترگمان]پس از فسخ سیستم بررسی امپراتوری، انتخاب افسران سنتی و مکانیسم باز سازی مکانیزم به وجود آمد
[ترجمه گوگل]پس از لغو سیستم معاینه امپریالیستی، انتخاب مأمور سنتی و تمدید مکانیسم خطا ظاهر شد
[ترجمه گوگل]پس از لغو سیستم معاینه امپریالیستی، انتخاب مأمور سنتی و تمدید مکانیسم خطا ظاهر شد
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
11. Strongly Opposing the Abolishment of'NUC ', Firmly Safeguarding the Peaceful Reunification.
[ترجمه ترگمان]Strongly در برابر the of، بدون هیچ نشانی از reunification صلح آمیز
[ترجمه گوگل]به شدت مخالف لغو 'NUC'، به طور جدی حفاظت از احیای صلح آمیز
[ترجمه گوگل]به شدت مخالف لغو 'NUC'، به طور جدی حفاظت از احیای صلح آمیز
12. The workers insisted on the abolishment of the old rules and the establishment of new regulations.
[ترجمه ترگمان]کارگران اصرار داشتند که لغو قوانین قدیمی و ایجاد مقررات جدید
[ترجمه گوگل]کارگران اصرار داشتند که قوانین قدیمی و ایجاد مقررات جدید را لغو کنند
[ترجمه گوگل]کارگران اصرار داشتند که قوانین قدیمی و ایجاد مقررات جدید را لغو کنند
13. Point Of View - The "Netiquette abolishment project" !
[ترجمه ترگمان]نقطه - نمایش - پروژه abolishment Netiquette!
[ترجمه گوگل]Point Of View - پروژه لغو نطق '!
[ترجمه گوگل]Point Of View - پروژه لغو نطق '!
14. This part discusses the system of abolishment, change and rectification.
[ترجمه ترگمان]این بخش درباره سیستم فسخ، تغییر و تصحیح بحث می کند
[ترجمه گوگل]این بخش سیستم لغو، تغییر و اصلاح را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این بخش سیستم لغو، تغییر و اصلاح را مورد بحث قرار می دهد
15. The establishment, alteration or abolishment of the Allocations for Legal Expenses shall be set by law.
[ترجمه ترگمان]ایجاد، تغییر و فسخ of برای هزینه های قانونی باید به وسیله قانون تعیین شود
[ترجمه گوگل]ایجاد، تغییر یا لغو مجوز برای هزینه های حقوقی باید توسط قانون تعیین شود
[ترجمه گوگل]ایجاد، تغییر یا لغو مجوز برای هزینه های حقوقی باید توسط قانون تعیین شود
کلمات دیگر: