1. But Wheal Jane, Cornwall's biggest mine, has announced that it wants to extend its workings.
[ترجمه ترگمان]اما \"جین جین\"، بزرگ ترین معدن کورنوال، اعلام کرده است که می خواهد کاره ای خود را گسترش دهد
[ترجمه گوگل]اما ویتال جین، بزرگترین معدن کورنوال، اعلام کرده است که می خواهد کار خود را گسترش دهد
2. This cause a wheal(a red, swollen area) to form on the skin.
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که یک wheal (ناحیه قرمز و متورم)روی پوست صورت بگیرد
[ترجمه گوگل]این باعث ایجاد یک دیواره (یک منطقه قرمز و متورم شده) بر روی پوست می شود
3. Dying is part of the wheal, right there next to being born. You can't pick out the pieces you like and leave the rest.
[ترجمه ترگمان]در حال مرگ بخشی از صدف است که درست در کنار به دنیا آمدن است نمی توانی تکه های پازل را که دوست داری برداری و بقیه را تنها بگذاری
[ترجمه گوگل]در حال مرگ است بخشی از wheal، درست در کنار تولد شما نمیتوانید قطعه ای را که دوست دارید انتخاب کنید و بقیه را ترک کنید
4. The experiments on guinea pig wheal show that the preparation induces an infiltration anesthetic effect, which may be potentiated by epinephrine hydrochloride.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها بر روی pig guinea نشان می دهند که آماده سازی اثر anesthetic را القا می کند، که ممکن است با هیدروکلرید epinephrine potentiated ایجاد شود
[ترجمه گوگل]آزمایشات بر روی خوکچه دریایی نشان می دهد که آماده سازی موجب تأثیر بیهوشی نفوذ می شود که ممکن است توسط هیدروکلراید اپی نفرین تقویت شود
5. Who was on the wheal on you way home?
[ترجمه ترگمان]کی تو راه خونه بود؟
[ترجمه گوگل]چه کسی در خانه شما بود؟
6. Because of the wheal anti-itch liquid sprayer, the patients can quickly spray medicine to the sick parts on their own, the medicine is sprayed evenly, and the curative effect is good.
[ترجمه ترگمان]به دلیل the مایع ضد خارش (sprayer)، بیماران می توانند به سرعت دارو را به قسمت های بیمار بدن خود اسپری کنند، دارو به طور مساوی پاشیده می شود و اثر درمانی خوب است
[ترجمه گوگل]از آنجا که سمپاش مایع ضد خارش Wheand، بیماران می توانند به سرعت اسپری دارو را به قسمت های بیمار خودشان، دارو به طور مساوی اسپری شوند، و اثر درمانی خوب است
7. At last, the spring rack of the suppress wheal is analyzed in principle. The theory and parameter of designing the spring rack of the suppress wheal.
[ترجمه ترگمان]سرانجام، آزمایش فنر of در اصل مورد تحلیل قرار می گیرد نظریه و پارامتر طراحی آزمایش فنر the را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]در نهایت، قفسه بهار سرکوب شده در اصل، تحلیل می شود نظریه و پارامتر طراحی رکاب بهار برای سرکوب کردن
8. Wheal is right to flag up death-knock journalism as problematic.
[ترجمه ترگمان]Wheal حق دارد که روزنامه نگاری را به عنوان مشکل ایجاد کند
[ترجمه گوگل]Wheal حق دارد روزنامه نگاری مرگبار را به عنوان مشکل ساز پرچم گذاری کند
9. The gear wheal in the workshop is worn out . Change it for another one immediately.
[ترجمه ترگمان]لوازم مورد استفاده در این کارگاه فرسوده شده است آن را فورا عوض کنید
[ترجمه گوگل]چرخ دنده در کارگاه فرسوده است بلافاصله آن را برای یکی دیگر تغییر دهید
10. Wheal has highlighted a much bigger problem: most people do not know how the press works, because no one tells them.
[ترجمه ترگمان]Wheal یک مشکل بزرگ تر را برجسته کرده است: اغلب مردم نمی دانند که مطبوعات چگونه کار می کنند، زیرا هیچ کس به آن ها نمی گوید
[ترجمه گوگل]اوایل مسئله بسیار بزرگتری را برجسته کرده است؛ اکثر مردم نمی دانند که مطبوعات چگونه کار می کنند، چرا که هیچ کس به آنها نمی گوید
11. Could it be that wheal .
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است؟
[ترجمه گوگل]می تواند این باشد wheal
12. It was interested in taking over a small mine called Wheal Concord but pulled out because financial prospects were poor.
[ترجمه ترگمان]علاقه من به گرفتن یک معدن کوچک به نام Wheal Concord جالب بود، اما به این دلیل بیرون کشیده شد که چشم اندازه ای مالی ضعیف بودند
[ترجمه گوگل]علاقه مند به گرفتن یک معدن کوچک با نام 'کوئولد ویل' بود اما از آنجا که چشم انداز های مالی ضعیف بود، از بین رفت
13. After being on the receiving end of his own profession following the death of his nephew, journalist Chris Wheal has been campaigning for a change in the way "death-knock journalism" is conducted.
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگار، کریس Wheal پس از رسیدن به شغل خود پس از مرگ برادرزاده خود، برای تغییر شیوه روزنامه نگاری در راه \"روزنامه نگاری\" فعالیت می کند
[ترجمه گوگل]کریس ویل، روزنامه نگار کریس ویل، پس از رسیدن به حرفه خود پس از مرگ برادرزاده خود، در تلاش برای تغییر شیوه �روزنامه نگاری مرگبار� است
14. Introducing the structure, use principle, survey range and use method, to assure effectively the processing precision of gear wheal shaft.
[ترجمه ترگمان]وارد کردن ساختار، استفاده از اصل، دامنه بررسی و روش استفاده، تا به طور موثر دقت پردازش of دنده را تضمین کند
[ترجمه گوگل]معرفی ساختار، استفاده از اصل، محدوده نظر سنجی و روش استفاده، به طور موثر دقت پردازش شفت دنده چرخ دنده