کلمه جو
صفحه اصلی

water wheel


معنی : دولاب، چرخ چاه، چرخ ابگرد
معانی دیگر : چرخ آبی، چرخ آبگرد، چرخ چاه، آبچرخ، آبچرخ ساقیه، پله چرخ، چر  چاه، چر  ابگرد

انگلیسی به فارسی

چرخ آبی، چرخ آبگرد، چرخ چاه، آبچرخ


ساقیه، چرخ سطلدار (که با آن آب را بالا می‌برند)، پله چرخ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a wheel turned by the weight of falling or running water, used to operate machinery.

(2) تعریف: a wheel with buckets attached to its rim, used for raising water.

• wheel that is turned by the force of flowing water (used to operate machinery, mills, etc.)
wheel turned by the flow of water thus producing energy

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] دولاب - چرخ پر شده با دلوها یا پاروهای پرشده، و هدایت شده بوسیله وزن یا نیروی رودخانه از آب جریان یافته به آنها
[آب و خاک] چرخاب

مترادف و متضاد

دولاب (اسم)
diabetes mellitus, waterwheel

چرخ چاه (اسم)
waterwheel, windlass

چرخ ابگرد (اسم)
waterwheel

جملات نمونه

1. an overshot waterwheel
چرخ آبی فراز رانده (که آب از بالا بر آن می ریزد و آنرا به حرکت در می آورد)

2. The water wheel goes around and around.
[ترجمه ترگمان]گردونه می چرخد و می چرخد
[ترجمه گوگل]چرخ آب دور و اطراف می رود

3. The water wheel goes round and around.
[ترجمه ترگمان]چرخ آب می چرخد و می چرخد
[ترجمه گوگل]چرخ آب دور و اطراف می رود

4. By 1940, the water wheel had been scrapped.
[ترجمه ترگمان]تا ۱۹۴۰ چرخه آب به فراموشی سپرده شده بود
[ترجمه گوگل]تا سال 1940، چرخ آبی از بین رفت

5. Following a period of disuse, its machinery and water wheel were removed.
[ترجمه ترگمان]پس از یک دوره of، ماشین آلات و چرخ آب از بین رفتند
[ترجمه گوگل]پس از یک دوره استفاده غیر مجاز، ماشین آلات و چرخ آب آن برداشته شد

6. The water wheel was constructed from an electric cable spool.
[ترجمه ترگمان]چرخ آب از قرقره کابل برقی ساخته شده بود
[ترجمه گوگل]چرخ آب از طناب کابل برق ساخته شد

7. It now houses a restored water wheel and steam engine.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر این دستگاه دارای یک چرخ آب و موتور بخار است
[ترجمه گوگل]اکنون یک چرخ چرخ و موتور بخار بازسازی شده است

8. Apart from the obvious iron water wheel, there are two sets of stones complete with damsels, hoppers, tuns etc.
[ترجمه ترگمان]جدا از فرمان مشهود آب، دو مجموعه سنگ کامل با دوشیزگان، hoppers، tuns و غیره وجود دارد
[ترجمه گوگل]به غیر از چرخ آبی آهنین آشکار است، دو مجموعه از سنگ های کامل با damseli، hoppers، tuns و غیره وجود دارد

9. Teacher: It's a water wheel.
[ترجمه ترگمان]معلم: یک چرخ آب است
[ترجمه گوگل]معلم این یک چرخ آب است

10. Water wheel is a big wheel with blades around the rim.
[ترجمه ترگمان]چرخ آب یک چرخ بزرگ با تیغه دور لبه است
[ترجمه گوگل]چرخ آب یک چرخ بزرگ با تیغه در اطراف لبه است

11. A 182 yr . old, restored, water wheel powered mill, and museum.
[ترجمه ترگمان]۱۸۲ سال آسیاب قدیمی، مرمت شده، آسیاب، و موزه
[ترجمه گوگل]182 سال قدیمی، بازسازی شده، کارخانه میلز، و موزه

12. A watercourse that feeds water into a mill, water wheel, or turbine.
[ترجمه ترگمان]یک watercourse که آب را به یک آسیاب، چرخ و یا توربین تغذیه می کند
[ترجمه گوگل]یک جریان آب که آب را به آسیاب، چرخ آب یا توربین تغذیه می کند

13. Through simulation on velocity modulation system of water wheel generator, indicated control effect of this control mode surpassed the conventional PID control.
[ترجمه ترگمان]از طریق شبیه سازی در سیستم مدولاسیون سرعت ژنراتور چرخه آب، نشان داده شد که اثر کنترل این حالت کنترل از کنترل PID معمولی فراتر رفته است
[ترجمه گوگل]از طریق شبیه سازی در سیستم مدولاسیون سرعت از ژنراتور چرخ آب، اثر کنترل نشان داده شده از این حالت کنترل از کنترل PID معمولی جلوگیری کرد

14. Driven by water passing from below, as a water wheel.
[ترجمه ترگمان]با عبور آب از پایین به عنوان یک چرخ آب
[ترجمه گوگل]رانده شده از طریق آب از پایین، به عنوان یک چرخ آب

15. Placed in a river, a water wheel picks up flowing water in buckets wheel.
[ترجمه ترگمان]یک چرخ آب که در یک رودخانه قرار گرفته، آب جاری را در چرخ می گیرد
[ترجمه گوگل]در یک رودخانه قرار می گیرد، یک چرخ آب، جریان آب را در چرخ های سطل جمع می کند

16. The remains of the blowing house, with the bricked-up water wheel aperture, is still visible.
[ترجمه ترگمان]بقایای این خانه باد، با آجر گرفته شده با آجر گرفته شده، هنوز قابل مشاهده است
[ترجمه گوگل]باقی مانده از خانه دمیدن با دیافراگم چرخ آبرنگ آب هنوز قابل مشاهده است

17. Its early machinery was driven by waterwheel.
[ترجمه ترگمان]ماشین آلات اولیه آن توسط waterwheel رانده شد
[ترجمه گوگل]ماشین های اولیه آن توسط چرخ راننده رانده شدند

18. Water moves the waterwheel.
[ترجمه ترگمان]آب waterwheel را حرکت می دهد
[ترجمه گوگل]آب چرخان را حرکت می دهد

19. The machinery was driven by an overshot waterwheel.
[ترجمه ترگمان]ماشین از an دور شده بود
[ترجمه گوگل]این ماشین به وسیله یک چرخ راننده بیش از حد رانده شد

20. The other still has insitu the wooden undershot waterwheel installed to drive its grinding machinery.
[ترجمه ترگمان]طرف دیگر هنوز insitu چوبی undershot چوبی نصب کرده است که نصب ماشین آلات فرسوده آن را نصب کرده است
[ترجمه گوگل]این دستگاه هنوز نصب شده است و دارای چرخ دنده ای چوبی است که برای ماشین آلات آسیاب رانندگی نصب می شود

21. They were constructing a waterwheel and testing the maximum load that it could lift.
[ترجمه ترگمان]آن ها مشغول ساختن یک waterwheel و تست حداکثر بار بودند که می توانست بلند کند
[ترجمه گوگل]آنها ساخت یک چرخش آب و آزمایش حداکثر بار که می تواند بلند شود

22. Hayle Mill was originally powered by a waterwheel.
[ترجمه ترگمان]Hayle میل در اصل با یک waterwheel نیرو کار می کرد
[ترجمه گوگل]Hayle Mill در اصل توسط یک چرخ آبی ساخته شده است

23. Load on the depths of a waterwheel, very lonely lying in a ditch, just brush tung oil, bright color, fragrance of paulownia.
[ترجمه ترگمان]بار دیگر در ته یک گودال، که خیلی تنها در گودالی دراز کشیده بود، تنها قلم مو، رنگ روشن، عطر of را می پوشاند
[ترجمه گوگل]بار در عمق یک چرخ آبی، بسیار تنها در دروازه دروغ گفتن، فقط روغن قلم تنگ، رنگ روشن، عطر paulownia

24. The waterwheel is a mechanism designed to harness energy a source instead of animals.
[ترجمه ترگمان]The مکانیزمی است که برای مهار کردن منبع انرژی به جای حیوانات طراحی شده است
[ترجمه گوگل]Waterwheel مکانیسم طراحی شده برای استفاده از انرژی منبع به جای حیوانات است

25. Xiachuan Waterwheel, the oldest waterwheel on the Yellow River, has finished a 10 - month repair project.
[ترجمه ترگمان]Xiachuan Waterwheel، مسن ترین فرد روی رودخانه زرد، یک پروژه تعمیر ۱۰ ماهه را به پایان رسانده است
[ترجمه گوگل]Xiachuan Waterwheel، قدیمی ترین چرخ آبی در رودخانه زرد، یک پروژه تعمیر 10 ماهه را به پایان رسانده است

26. This field needs to be irrigated by waterwheel.
[ترجمه ترگمان]این زمینه باید توسط waterwheel آبیاری شود
[ترجمه گوگل]این زمینه نیاز به آبشش دارد

27. The impulse of falling water turns the waterwheel.
[ترجمه ترگمان]حرکت آب در حال سقوط، چرخش آب را بر می گرداند
[ترجمه گوگل]ضربه آب سقوط چرخش چرخنده

28. Our exhibition's waterwheel has six kinds, basically included our country link type waterwheel's each type.
[ترجمه ترگمان]نمایشگاه ما شش نوع دارد که اساسا شامل نوع پیوند کشور ما در هر نوع می باشد
[ترجمه گوگل]Waterwheel نمایشگاه ما دارای شش نوع است، اساسا نوع هر نوع نوع آبیاری نوع پیوند نوع کشور ما است

29. Five pairs of nineteenth-century fulling stocks are preserved here, as well as the eighteen-foot breastshot waterwheel and a rotative beam engine.
[ترجمه ترگمان]پنج جفت از stocks century قرن نوزدهم در اینجا نگهداری می شوند و همچنین the - eighteen و یک موتور beam rotative
[ترجمه گوگل]پنج جفت سهام پر از قرن نوزدهم در اینجا ذخیره می شود و همچنین یک چرخ آبی با ظرفیت هشت پا و یک موتور پرتو چرخشی نگهداری می شود

30. A major project is under way to reintroduce the waterwheel and turbine in order to harness this great natural resource once again.
[ترجمه ترگمان]یک پروژه بزرگ در راه معرفی مجدد the و توربین به منظور مهار این منبع طبیعی عظیم است
[ترجمه گوگل]یک پروژه بزرگ در حال انجام است تا دوباره چرخش توربین و توربین را مجددا به منظور استفاده از این منابع طبیعی بزرگ بار دیگر


کلمات دیگر: