1. All are testimony to a wetter, more benign past.
[ترجمه ترگمان]همه این ها شهادت هستند
[ترجمه گوگل]همه شهروندان به یک مرطوب و گذشته خوش خیم شهادت می دهند
2. Geldings tend to be much wetter, therefore are better put in well drained stables.
[ترجمه ترگمان]geldings تمایل دارند که خیلی wetter باشند، بنابراین بهتر است در اصطبل خوب آبکشی شده قرار گیرند
[ترجمه گوگل]گلدان ها بسیار مرطوب هستند، بنابراین بهتر است در صخره ها به خوبی خشک شوند
3. Oats grow best in the wetter, cooler parts of the country and are much more tolerant of poor, acid soils.
[ترجمه ترگمان]Oats در مناطق wetter، خنک تر کشور رشد می کنند و تحمل بسیار بیشتری نسبت به خاک های ضعیف و اسیدی دارند
[ترجمه گوگل]جو در بهترین حالت در مناطق مرطوب و خنک تر و بیشتر از خاک فقیر و اسیدی تحمل می شود
4. And wetter, I believe! You get quite a lot of rain.
[ترجمه ترگمان]به عقیده من هم همین طور است تو یه عالمه بارون گرفتی
[ترجمه گوگل]و مرطوب تر، من باور دارم! باران خیلی زیاد است
5. With wetter winters predicted, it is unclear how high cattle might range.
[ترجمه ترگمان]با پیش بینی زمستان های دیگر، مشخص نیست که این گله تا چه حد ممکن است محدوده داشته باشد
[ترجمه گوگل]با زمستان های مرطوب پیش بینی شده است، معلوم نیست که چقدر گاوهای بلند ممکن است دامن بزنند
6. Wetter 2Y, with strong wetting power and penetrating power as well emulsification, can reduce the surface tension of water.
[ترجمه ترگمان]wetter ۲ Y، با قدرت wetting قوی و قدرت نفوذ به عنوان emulsification می تواند تنش سطحی آب را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]Wetter 2Y، با قدرت خیس شدن قوی و قدرت نفوذ و همچنین امولسیون، می تواند تنش سطحی آب را کاهش دهد
7. If it rains let it rain, yea the wetter the better.
[ترجمه ترگمان]اگر باران ببارد، باران بهتر است
[ترجمه گوگل]اگر باران باران می آید، مرطوب تر می شود، بهتر است
8. In the warmer and wetter climate conditions, the paleosol layer grows with strong pedogenesis and abundant rainfall.
[ترجمه ترگمان]در شرایط آب و هوای گرم و بارانی، لایه paleosol با بارش شدید و بارش فراوان رشد می کند
[ترجمه گوگل]در شرایط آب و هوایی گرمتر و مرطوب، لایه پیلوستول با پدیده قوی و بارندگی زیاد، رشد می کند
9. For example, weather, whether, wither, and wetter are four words that sound alike.
[ترجمه ترگمان]برای مثال آب و هوا، چه، پژمرده شوند، و wetter چهار کلمه هستند که به طور یک سان به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، آب و هوا، خنک و ملایم، چهار حرف است که صدای یکسان دارند
10. Comes a point you can't get wetter.
[ترجمه ترگمان]یه دلیلی داره که نمی تونی wetter
[ترجمه گوگل]می آید نقطه ای که نمی توانید خیس کنید
11. Radical thinkers favour sending "virtual water" from wetter parts of the basin to drier parts, in the form of grain and other food.
[ترجمه ترگمان]متفکران افراطی خواهان فرستادن \"آب مجازی\" از بخش های wetter به بخش های خشک تر، به شکل گندم و مواد غذایی دیگر هستند
[ترجمه گوگل]متفکران رادیکال از 'آب مجازی' از قسمت های مرطوب کننده حوضه به بخش های خشک تر، به شکل دانه و سایر مواد غذایی، به نفع خود می فرستند
12. A And wetter, I believe! You get quite a lot of rain.
[ترجمه ترگمان]به عقیده من هم همین طور است تو یه عالمه بارون گرفتی
[ترجمه گوگل]A و مرطوب، من باور دارم! باران خیلی زیاد است
13. "It would probably be safe to say it's wetter than the Atacama Desert, " the driest place on Earth, he said.
[ترجمه ترگمان]وی گفت: \"شاید بهتر باشد که بگوییم it از کویر آتاکاما\"، \"خشک ترین مکان روی کره زمین\"
[ترجمه گوگل]او گفت که احتمالا می تواند مطمئن باشد که خنک تر از صحرای Atacama، خشک ترین مکان روی زمین است
14. I certainly couldn't get any wetter.
[ترجمه ترگمان]من که اصلا نمی تونستم خودمو خیس کنم
[ترجمه گوگل]من قطعا نمیتونم هر چی دلم برات تنگ شده