کلمه جو
صفحه اصلی

watermark


معنی : تعیین میزان مد آب
معانی دیگر : (خطی که ارتفاع آب را نشان می دهد) خط آب، داغ آب، (کاغذ سازی) ته نقش، تعیین میزان مد اب، علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید، چاپ سفید یا سایه دار کردن

انگلیسی به فارسی

تعیین میزان مد اب، علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید، چاپ سفید یا سایه دار کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a mark that shows how far a tide or body of water has risen.

(2) تعریف: a pattern impressed into paper that is visible when the paper is held up to light.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: watermarks, watermarking, watermarked
• : تعریف: to impress (a watermark) onto paper.

• mark indicating the height to which water has risen; design that is impressed in paper and is only visible when held up to the light
make a watermark (on paper); impress a design in paper which is only visible when held up to the light
a watermark is a design which is put onto paper such as banknotes by the people who make it, and which you can only see if you hold the paper up to the light.
a watermark is also a mark which shows the highest or the lowest level reached by a river or the sea.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] داغ آب
[آب و خاک] داغ آب
[نساجی] لکه پارچه ناشی از وجود قطرات آب در بخار مصرفی درعملیات - لکه ایجاد شده در پارچه ناشی از قطرات آب همراه بخار

مترادف و متضاد

تعیین میزان مد آب (اسم)
watermark

جملات نمونه

1. The sheet bears the watermark '1836'.
[ترجمه ترگمان] \"ملحفه نشون می ده،\" سال ۱۸۳۶
[ترجمه گوگل]ورق دارای علامت '1836' است

2. The card has a digital watermark detectable only to electronic cash dispensers.
[ترجمه ترگمان]این کارت یک نشانه دیجیتال است که تنها با سیستم ذخیره نقدی الکترونیکی قابل تشخیص است
[ترجمه گوگل]کارت دارای یک علامت دیجیتال قابل تشخیص فقط به پول نقد الکترونیکی است

3. There is a watermark on this $50 bill.
[ترجمه ترگمان]یک watermark در این ۵۰ دلار وجود دارد
[ترجمه گوگل]علامت Watermark در این لایحه 50 دلار وجود دارد

4. This contains an invisible watermark . . . detectable only to electronic tills and cash dispensers. The company says it should be impossible to copy.
[ترجمه ترگمان]این حاوی یک watermark نامریی است که تنها با کد الکترونیکی و dispensers نقد می تواند وجود داشته باشد این شرکت می گوید کپی کردن آن غیر ممکن است
[ترجمه گوگل]این شامل علامت های نامرئی است قابل شناسایی تنها به Tills الکترونیکی و تلگراف این شرکت می گوید باید کپی کردن غیر ممکن باشد

5. Laid paper with a watermark pattern showing the wire marks used in the paper making process.
[ترجمه ترگمان]کاغذ Laid با الگوی watermark نشان می دهد که علامت های سیمی استفاده شده در فرآیند تولید کاغذ را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]مقاله با الگوی آبرسانی نشان داده شده از علامت های سیم مورد استفاده در فرآیند ساخت کاغذ

6. Watermark an impression incorporated in the paper making process showing the name of the paper and/or the company logo.
[ترجمه ترگمان]ایجاد تاثیری که در فرآیند تولید مقاله گنجانده شده، نام روزنامه و \/ یا آرم شرکت را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]علامت تصویری که در فرآیند ساخت کاغذ نشان داده شده است نشان دهنده نام مقاله و / یا لوگو شرکت است

7. On machine-made paper the watermark is embossed into the sheet whilst it is still wet.
[ترجمه ترگمان]در کاغذی که به صورت ماشین ساخته شده است، نشانه روی صفحه نمایش داده می شود، در حالی که هنوز مرطوب است
[ترجمه گوگل]بر روی کاغذ تولید شده، علامت علامت گذاری شده در ورق در حالی که هنوز هم مرطوب است

8. In the meanwhile, watermark system can be regarded as a communication model in order to analyse the influence of human audio system on the watermark capacity.
[ترجمه ترگمان]در این میان، سیستم watermark را می توان به عنوان یک مدل ارتباطی به منظور تجزیه و تحلیل تاثیر سیستم صوتی انسان بر ظرفیت watermark در نظر گرفت
[ترجمه گوگل]در عین حال، سیستم علامت گذاری به عنوان یک مدل ارتباطی به منظور تجزیه و تحلیل نفوذ سیستم های صوتی انسان بر ظرفیت علامت گذاری ابعاد در نظر گرفته می شود

9. The watermark is processed by convolutional encoding and interleaving before embedding, in order to improve the ability for overcoming error bit rate.
[ترجمه ترگمان]به منظور بهبود توانایی غلبه بر نرخ بیت خطا، watermark توسط رمزگذاری convolutional و interleaving سازی پیش از تعبیه شدن پردازش می شود
[ترجمه گوگل]علامت با استفاده از رمزگذاری convolutional و interleaving قبل از تعبیه، برای بهبود توانایی برای غلبه بر میزان بیت خطا پردازش می شود

10. Based on the similarity of watermark system and communication transform system model, there is an image watermarking method proposed here which adopted convolutional encoding technique.
[ترجمه ترگمان]براساس شباهت سیستم watermark و مدل سیستم انتقال ارتباط، یک روش watermarking تصویری وجود دارد که در اینجا از تکنیک رمزگذاری convolutional استفاده شده است
[ترجمه گوگل]براساس شباهت سیستم علامت و سیستم و سیستم ارتباطات تبدیل سیستم، یک روش علامت گذاری تصویر در اینجا پیشنهاد شده است که تکنیک Encoding کانولوشن را به وجود آورد

11. In this article a meaningful public watermark algorithm based on DCT was realized. An idea of controlling the position embedded by the random series was inducted which improved the algorithm.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله یک الگوریتم بسیار مهم به عنوان یک الگوریتم فشرده سازی عمومی مبتنی بر DCT تشخیص داده شد یک ایده کنترل موقعیت جاسازی شده در مجموعه تصادفی، اضافه شد که الگوریتم را بهبود بخشید
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک الگوریتم معنی دار عمومی علامت گذاری بر اساس DCT به دست آمد ایده کنترل موقعیتی که توسط سری تصادفی تعبیه شده بود، الگوریتم را بهبود بخشید

12. The basic idea is to embed a watermark by adding an echo the original sample.
[ترجمه ترگمان]ایده اصلی این است که یک watermark را با اضافه کردن یک بازتاب در نمونه اصلی تعبیه کنیم
[ترجمه گوگل]ایده اصلی این است که حاوی علامت های علامت گذاری شده با اضافه کردن اکو نمونه اصلی

13. The strength of the embedded watermark is image-adaptive according to the wavelets quantization noise, and combined with the error-correct code, it improved the characteristic to anti-attack.
[ترجمه ترگمان]مقاومت of جاسازی شده مطابق با سیگنال quantization wavelets، و ترکیب با کد خطای تصحیح شده، مشخصه آن را برای مقابله با حمله بهبود بخشید
[ترجمه گوگل]قدرت علامت گذاری شده جاسازی شده با توجه به نویز کوانتومی موجک، سازگار با تصویر است و در ترکیب با کد خطا درست، ویژگی آن را برای ضد حمله بهبود می بخشد

14. A new method that digital watermarking information was embedded in numerical attributes Least Significant Bit(LSB) was put forward in view of the existing watermark algorithms insufficiency.
[ترجمه ترگمان]یک روش جدید که اطلاعات دیجیتالی اطلاعات دیجیتال در ویژگی های عددی کم (LSB)قرار داده شد، در نظر الگوریتم های موجود در مورد عدم کفایت الگوریتم watermark ارائه شد
[ترجمه گوگل]یک روش جدید که اطلاعات دیجیتالی هجایی علامت گذاری شده در ویژگی های عددی تعبیه شده بود، بیت کمترین بیت (LSB) با توجه به الگوریتم های موجود الگوی های موجود ناموفق بود

15. The watermark is detected resorting to FICA. The experimental results demonstrate its good unification between the robustness and invisibility.
[ترجمه ترگمان]در این حالت watermark به FICA متوسل می شود نتایج تجربی اتحاد خوبی را بین نیرومندی و نامرئی بودن نشان می دهند
[ترجمه گوگل]علامت علامت با استفاده از FICA شناخته می شود نتایج تجربی نشان می دهد که یکپارچگی خوبی بین قدرت و نامرئی دارد

دانشنامه عمومی

نگاراب، فیلیگران (به فرانسوی). آن نگاره ای آبگون و کمرنگ است که در خاز کاغذ (خمیر کاغذ) چاپ می شود. هنگامی که کاغذ را در برابر چشمۀ شید (منبع نور) بگیرند، آن تَراپدید می شود. اسکناسها نگارابهایی از بزرگان، تاج، شهباز و مانند آن دارند.


پیشنهاد کاربران

نهان نگاری

نقشِ زمینه ، نقش زمینه کمرنگ

زمینه صفحه ی کاغذ ، نقش زمینه ، نوشته و یا تصویری که در روی صفحه ی کاغذ بصورت کمرنگ طرح شده

watermark ( رمزشناسی )
واژه مصوب: ته نقش
تعریف: داده های حامل شناسانه های منابع یا مالکان اثر و احتمالاً اطلاعات اختیاری دیگر


کلمات دیگر: