معنی : جانورسان، شبیه جانور، دارای خدایان مجسم بشکل جانور
معانی دیگر : وابسته به یا به شکل حیوان، زیا ریخت، جانور دیس
دارای خدایان مجسم بشکل جانور، شبیه جانور، جانورسان
زومورفیک، شبیه جانور، جانورسان، دارای خدایان مجسم بشکل جانور
a zoomorphic deity
خدای جانورسان