ناهنجاری، بی قاعدگی، غیر عادی بودن، غیر عادی بودن هر چیزی که رشد نابهنجار یا غیر عادی دارد، نقص عضو، عضو ناقص
abnormity
ناهنجاری، بی قاعدگی، غیر عادی بودن، غیر عادی بودن هر چیزی که رشد نابهنجار یا غیر عادی دارد، نقص عضو، عضو ناقص
انگلیسی به فارسی
ناهنجاری، بیقاعدگی، غیرعادی بودن
هر چیزی که رشد نابهنجار یا غیرعادی دارد، نقص عضو، عضو ناقص
انگلیسی به انگلیسی
• irregularity, abnormality
کلمات دیگر: