پشت فراتر از
back of beyond
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• middle of nowhere, boondocks, other side of the world
جملات نمونه
1. They live in some village in the back of beyond.
[ترجمه ترگمان]در دهکده ای در پشت آن زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در بعضی از روستاهای دورافتاده زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در بعضی از روستاهای دورافتاده زندگی می کنند
2. We stayed in some farmhouse in the back of beyond.
[ترجمه ترگمان] ما توی یه خونه روستایی که پشت اون بود موندیم
[ترجمه گوگل]ما در برخی از خانه های مدرسه در پشت فراتر بودیم
[ترجمه گوگل]ما در برخی از خانه های مدرسه در پشت فراتر بودیم
3. They live somewhere at the back of beyond.
[ترجمه نادیا] تو ناکجا آباد زندگی میکنه
[ترجمه ترگمان] اونا یه جایی پشت اون پشت زندگی میکنن[ترجمه گوگل]آنها در جایی در پشت فراتر زندگی می کنند
4. Larky jaunts to the back of beyond returned to fashion with the 1980s boom in travel writing.
[ترجمه ترگمان]Larky jaunts به پشت آن، با پیشرفت دهه ۱۹۸۰ در زمینه نوشتاری، به مد بازگشته است
[ترجمه گوگل]Larky به پشت فراتر بازگشت به حالت رونق در دهه 1980 در نوشتن سفر
[ترجمه گوگل]Larky به پشت فراتر بازگشت به حالت رونق در دهه 1980 در نوشتن سفر
5. They live on a farm somewhere in the back of beyond.
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک مزرعه در پشت آن پشت سر هم زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در یک مزرعه در جایی در پشت فراتر زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در یک مزرعه در جایی در پشت فراتر زندگی می کنند
6. He's bought a ruined cottage at the back of beyond.
[ترجمه ترگمان]اون پشت سرش یه کلبه خرابه واسه خودش خریده
[ترجمه گوگل]او کلبه ویران شده در پشت فراتر از آن را خریداری کرده است
[ترجمه گوگل]او کلبه ویران شده در پشت فراتر از آن را خریداری کرده است
7. The Outback is known as the "Back of Beyond", which just means it could be anywhere in the map.
[ترجمه ترگمان]اوت بک به عنوان \"بازگشت به عقب\" شناخته می شود، که به این معنی است که می تواند در هر جایی در نقشه باشد
[ترجمه گوگل]Outback به عنوان "Back of the Beyond" شناخته می شود، که فقط به این معنی است که می تواند در هر کجا در نقشه باشد
[ترجمه گوگل]Outback به عنوان "Back of the Beyond" شناخته می شود، که فقط به این معنی است که می تواند در هر کجا در نقشه باشد
8. Historically, Xinjiang was regarded as "the back of beyond".
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تاریخی، ژین جیانگ به عنوان \"پشت سر\" در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]از لحاظ تاریخی، سین کیانگ به عنوان "عقب فراتر از" در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]از لحاظ تاریخی، سین کیانگ به عنوان "عقب فراتر از" در نظر گرفته شد
9. You'd have to go to the back of beyond to find one of those.
[ترجمه ترگمان]باید به عقب بری تا یکی از اونا رو پیدا کنی
[ترجمه گوگل]شما باید به عقب فراتر بروید تا یکی از آن ها را پیدا کنید
[ترجمه گوگل]شما باید به عقب فراتر بروید تا یکی از آن ها را پیدا کنید
10. It's a nice little cottage but it really is in the back of beyond.
[ترجمه ترگمان]کلبه کوچک قشنگی است، اما واقعا پشت آن است
[ترجمه گوگل]این یک کلبه کوچک است، اما واقعا در پشت فراتر از آن است
[ترجمه گوگل]این یک کلبه کوچک است، اما واقعا در پشت فراتر از آن است
11. His early comedies might have been taken to represent an unheard-of civility from the back of beyond.
[ترجمه ترگمان]کمدی های اولیه او ممکن بود برای نشان دادن یک تمدن بی سابقه از پشت آن برداشته شوند
[ترجمه گوگل]کمدی های اولیه او ممکن است گرفته شود تا نمایشی از تمایلات بی قید و شرط از پشت فراتر باشد
[ترجمه گوگل]کمدی های اولیه او ممکن است گرفته شود تا نمایشی از تمایلات بی قید و شرط از پشت فراتر باشد
12. Whatever anyone says about muggings and suchlike up here, there'd be no one about at all in the back of beyond.
[ترجمه ترگمان]هر کسی در مورد ضرب و شتم در اینجا حرف می زند، در پشت سر هم کسی وجود نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]هر چه که هر کسی می گوید در مورد گروگان گیری و مانند آن در اینجا، هیچ کس در مورد همه چیز در پشت فراتر از آن وجود دارد
[ترجمه گوگل]هر چه که هر کسی می گوید در مورد گروگان گیری و مانند آن در اینجا، هیچ کس در مورد همه چیز در پشت فراتر از آن وجود دارد
13. During the Cold War, border disputes between China and the Soviet Union brought hundreds of thousands of troops to this Siberian back of beyond and sometimes ignited into clashes.
[ترجمه ترگمان]در طول جنگ سرد، اختلافات مرزی بین چین و اتحاد جماهیر شوروی صدها هزار سرباز را به بازگشت سیبری به آن سوی سیبری آورد و گاهی در درگیری ها شعله ور شد
[ترجمه گوگل]در طول جنگ سرد، اختلافات مرزی میان چین و اتحاد جماهیر شوروی، صدها هزار نفر از نیروهای نظامی را به این سیبری بازگرداندند و گاهی اوقات درگیری ها را به آتش کشیدند
[ترجمه گوگل]در طول جنگ سرد، اختلافات مرزی میان چین و اتحاد جماهیر شوروی، صدها هزار نفر از نیروهای نظامی را به این سیبری بازگرداندند و گاهی اوقات درگیری ها را به آتش کشیدند
14. What did you do, to make them send someone like you out here into the back of beyond?
[ترجمه ترگمان]تو چی کار کردی که مجبورشون کنی یه نفر مثل تو رو بفرستن اونجا؟
[ترجمه گوگل]شما چه کار کردید، تا آنها را به کسی که دوستش دارید بیرون بیاندازید
[ترجمه گوگل]شما چه کار کردید، تا آنها را به کسی که دوستش دارید بیرون بیاندازید
پیشنهاد کاربران
دور دورا
از همه شهرها دوره، یک جای دور افتاده
کلمات دیگر: