1. Zoologist Eugene Morton has propounded a general theory of the vocal sounds that animals make.
[ترجمه ترگمان]Zoologist Eugene Morton، نظریه عمومی صداهای آوایی که حیوانات می سازند را مطرح کرده است
[ترجمه گوگل]باغ وحش یوجین مورتون یک تئوری کلی از صداهای آوازی که حیوانات را ساخته اند، ارائه کرده است
2. I'd paint like a zoologist, catching the animals doing things they actually do.
[ترجمه ترگمان]مثل a نقاشی می کردم و حیواناتی را که در واقع کارهایی را انجام می دادند که واقعا انجام می دادند، می گرفتم
[ترجمه گوگل]من مانند یک متخصص زیست شناسی رنگ می کنم، حیوانات را به انجام کارهایی که در واقع انجام می دهند، می گیرم
3. A zoologist by training, he had been working on specimens collected by the Challenger Expedition.
[ترجمه ترگمان]او یک جانورشناس با آموزش بود که در حال کار بر روی نمونه های جمع آوری شده توسط هیات اعزامی Challenger بود
[ترجمه گوگل]با تمرین یک متخصص زیست شناسی، او بر روی نمونه هایی که توسط Expedition Challenger جمع آوری شده بود کار می کرد
4. The implication follows: If a zoologist can deduce which parasite is present, a female roach probably can as well.
[ترجمه ترگمان]مفهوم زیر از این قرار است: اگر یک جانورشناس بتواند استنتاج کند که چگونه انگلی وجود دارد، یک سوسک ماده نیز می تواند خوب باشد
[ترجمه گوگل]این مفهوم به این معناست که اگر یک متخصص زیست شناسی می تواند بداند که کدام انگل وجود دارد، احتمالا می تواند یک قارچ زن نیز باشد
5. Inevitably I was destined to become a zoologist in later life.
[ترجمه ترگمان]من به ناچار مقدر شده بودم که در زندگی بعدی به یک جانورشناس تبدیل شوم
[ترجمه گوگل]ناگزیر بود که من تصمیم به تبدیل شدن به یک متخصص زیست شناسی در زندگی بعد شدم
6. Desmond Morris is an English zoologist who applies his knowledge of animal Behavior to human Beings.
[ترجمه ترگمان]دزموند موریس یک جانورشناس انگلیسی است که دانش خود از رفتار حیوانی را به موجودات انسانی اعمال می کند
[ترجمه گوگل]دزموند موریس یک متخصص زیست شناسی انگلیسی است که دانش خود را از رفتار حیوانی به انسان اعمال می کند
7. By daring to speak out, zoologist Fan Wenshi is helping to save a species.
[ترجمه ترگمان]با شجاعت صحبت کردن، zoologist فان Wenshi به نجات یک گونه کمک می کند
[ترجمه گوگل]با تمسخر به سخن گفتن، متخصص زیست شناسی طرفدار Wenshi کمک می کند تا یک گونه را نجات دهد
8. English zoologist and comparative anatomist who opposed Darwin's evolution theory.
[ترجمه ترگمان]جانورشناس و کالبدشناس انگلیسی که با نظریه تکامل داروین مخالف بودند
[ترجمه گوگل]متخصص زیست شناسی انگلیسی و آناتومیک مقایسهای که با نظریه تکامل داروین مخالف است
9. Local people thought the zoologist was an evil person and the jury decided he was guilty.
[ترجمه ترگمان]مردم محلی فکر می کردند که zoologist یک فرد شیطانی است و هیات منصفه هم به این نتیجه رسیدند که او مجرم است
[ترجمه گوگل]مردم محلی تصور می کردند که متخصص زیست شناسی یک فرد بد است و هیئت منصفه تصمیم گرفت که وی را مجرم شناخته باشد
10. The zoologist had spent a long time living with monkeys.
[ترجمه ترگمان]zoologist مدت زیادی را با میمون ها گذرانده بودند
[ترجمه گوگل]زئولیست مدتهاست که با میمون ها زندگی می کرد
11. Baron Cuvier, a 19th-century zoologist, thought the unicorn not only mythical, but impossible, for its single central horn would have to grow out of a suture in the skull.
[ترجمه ترگمان]بارون کوویه یک قرن ۱۹ بود و فکر می کرد که اسب تک شاخ تنها افسانه ای نیست، اما غیر ممکن است، زیرا تنها شاخ اصلی آن باید از یک بخیه در جمجمه بزرگ شود
[ترجمه گوگل]بارون کوویور، یک متخصص زیست شناسی قرن نوزدهم، فکر کرد که اسب شاخدار نه تنها اسطوره ای، بلکه غیرممکن است، زیرا شاخۀ مرکزی تک آن می بایست از نخ دندان در جمجمه رشد کند
12. Barja, an Autonomous University of Madrid zoologist, inspected wolf scat in a mountainous region of Spain's northwest Iberian Peninsula.
[ترجمه ترگمان]Barja، یک دانشگاه خودمختار مادرید، از scat گرگ در منطقه ای کوهستانی از شبه جزیره ایبری در شمال غرب اسپانیا بازدید کرد
[ترجمه گوگل]باراا، یک دانشمند دانشکده دانشگاهی دانشگاه مادرید، علف گرگ را در ناحیه کوهستانی شبه جزیره ایبرای شبه جزیره اسپانیا بررسی کرد
13. However, to the zoologist or the botanist, the naming is actually a commonly seen activity.
[ترجمه ترگمان]با این حال، برای جانورشناس و گیاه شناس، نام گذاری در واقع یک فعالیت قابل مشاهده است
[ترجمه گوگل]با این حال، به zoologist یا botanist، نامگذاری در واقع یک فعالیت معمول است
14. A journalist went to interview a zoologist who stud ied gorillas in the jungle.
[ترجمه ترگمان]یک روزنامه نگار برای مصاحبه با یک جانورشناس که گوریل ها را در جنگل بازی می کرد مصاحبه کرد
[ترجمه گوگل]یک روزنامه نگار برای مصاحبه با یک متخصص زیست شناسی که گوریل ها را در جنگل می بیند، مصاحبه کرد
15. The zoologist has lived in the forest for ten years and he thinks it worthwhile.
[ترجمه ترگمان]The ده سال است که در جنگل زندگی می کند و فکر می کند ارزشمند است
[ترجمه گوگل]متخصص زیست شناسی در ده سال زندگی خود را در جنگل زندگی کرده و فکر می کند ارزشش را دارد