1. in pursuance of your orders
در پیگیری دستورات شما
2. In pursuance of his aims, he has decided to stand for parliament.
[ترجمه ترگمان]او در ادامه اهداف خود تصمیم گرفته است که در پارلمان بماند
[ترجمه گوگل]به دنبال اهدافش تصمیم گرفته است که برای پارلمان برگزیند
3. They may need to borrow money in pursuance of their legal action.
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است نیاز به قرض کردن پول در پیروی از اقدام قانونی خود داشته باشند
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است نیاز به قرض گرفتن پول در پی اقدام قانونی خود داشته باشند
4. In pursuance of this objective, 8000 letters were sent.
[ترجمه ترگمان]در ادامه این هدف، ۸۰۰۰ نامه ارسال شد
[ترجمه گوگل]به دنبال این هدف، 8000 نامه فرستاده شد
5. He was wounded in the pursuance of his duty.
[ترجمه ترگمان]او در اجرای وظیفه خود مجروح شده بود
[ترجمه گوگل]او در پی وظیفه او زخمی شد
6. Then, in pursuance of his interest in Whitman and others, he decided to study to become a librarian.
[ترجمه ترگمان]سپس با پیروی از علاقه خود به ویتمن و دیگران، تصمیم گرفت به عنوان کتابدار کار کند
[ترجمه گوگل]سپس، به دنبال علاقه او به ویتمن و دیگران، تصمیم گرفت تا برای تبدیل شدن به یک کتابدار مطالعه کند
7. I know they are doing so in pursuance of their inherent artistic instinct.
[ترجمه ترگمان]می دانم که در اجرای غریزه ذاتی خود همین کار را انجام می دهند
[ترجمه گوگل]من می دانم که آنها به دنبال غریزه هنری ذاتی خود هستند
8. In life, as in the pursuance of war criminals, there is often one who got away.
[ترجمه ترگمان]در زندگی، مانند تعقیب جنایتکاران جنگی، کسانی هستند که از اینجا دور می شوند
[ترجمه گوگل]در زندگی، همانطور که در تعقیب جنایتکاران جنگی، اغلب افرادی که دور میشوند، وجود دارد
9. I wrote to her in pursuance of your instruction.
[ترجمه ترگمان]من در اجرای دستورها شما به او نامه نوشتم
[ترجمه گوگل]من به خاطر آموزش شما نوشتم
10. The pursuance of development and reform runs through all of Deng Xiaoping economic thought.
[ترجمه ترگمان]اجرای اصلاحات و اصلاحات از طریق تفکر اقتصادی دنگ Xiaoping اجرا می شود
[ترجمه گوگل]تعقیب توسعه و اصلاحات از طریق تمام اندیشه های اقتصادی دنگ شیائوپینگ انجام می شود
11. Tom was wounded in the pursuance of his duty.
[ترجمه ترگمان]تام در اجرای وظیفه خود مجروح شده بود
[ترجمه گوگل]تام در پی وظیفه او زخمی شد
12. Pursuance excellence and continuous innovation is the sprite of our factory.
[ترجمه ترگمان]نوآوری پیوسته و نوآوری پیوسته، the کارخانه ماست
[ترجمه گوگل]تعالی و نوآوری مستمر، جنبش کارخانه ما است
13. Honor only exists in past memory or future pursuance.
[ترجمه ترگمان]فقط در خاطره گذشته و یا آینده آینده وجود دارد
[ترجمه گوگل]افتخار تنها در حافظه گذشته و یا آینده در دسترس است
14. Therefore, pursuance of sea power without the authorization of the UN is totally hegemonic behavior.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، پیروی از قدرت دریایی بدون اجازه سازمان ملل رفتار کاملا غالب است
[ترجمه گوگل]بنابراین، تعقیب قدرت دریایی بدون مجوز سازمان ملل متحد کاملا رفتار هژمونیک است
15. The regular meetings shall be timely held in pursuance with the articles of association.
[ترجمه ترگمان]جلسات منظم باید به موقع در پی گیری مقالات مربوط به انجمن برگزار شود
[ترجمه گوگل]جلسات منظم باید با توجه به مقررات انجمن به موقع برگزار شود