کلمه جو
صفحه اصلی

minibar

انگلیسی به انگلیسی

• small refrigerator bar in a hotel room that contains beverages and snacks of which inventory is taken daily and paid for as they are used
small refrigerator bar in a hotel room that contains beverages and snacks of which inventory is taken daily and paid for as they are used

جملات نمونه

1. All the hotel's bedrooms have a mini-bar, telephone and radio.
[ترجمه ترگمان]تمام اتاق های هتل یک کافه کوچک، تلفن و رادیو دارند
[ترجمه گوگل]تمام اتاق های هتل دارای مینی بار، تلفن و رادیو می باشند

2. All rooms are tastefully decorated and are equipped with private facilities, television, mini-bar, telephone and hairdryer.
[ترجمه ترگمان]همه اتاق ها با سلیقه تزیین شده و مجهز به امکانات خصوصی، تلویزیون، mini، تلفن و hairdryer هستند
[ترجمه گوگل]همهی اتاقها از لحاظ ظرافت تزئین شده و مجهز به امکانات خصوصی، تلویزیون، مینی بار، تلفن و سشوار میباشند

3. Twin rooms have mini-bar and small balcony and some have a side sea view.
[ترجمه ترگمان]دو اتاق mini کوچک و بالکن کوچک دارند و برخی از آن ها نمای دریا دارند
[ترجمه گوگل]اتاقهای دو نفره مینی بار و بالکن کوچک دارند و برخی از آنها دارای منظره ی جانبی هستند

4. Superior twin rooms have a front sea view, mini-bar and air-conditioning when necessary.
[ترجمه ترگمان]این اتاق های دوقلو دارای نمای دریایی جلویی، میله ای کوچک و تهویه مطبوع هستند
[ترجمه گوگل]اتاق های برتر دو نفره، در صورت لزوم، یک منظره یاب دریایی، مینی بار و تهویه مطبوع دارند

5. Watersports Shopping village All rooms and suites have mini-bar and 24 hour room service.
[ترجمه ترگمان]روستای خرید watersports همه اتاق ها و suites دارای خدمات اتاق کوچک و ۲۴ ساعته هستند
[ترجمه گوگل]آبگرم روستای خرید همه اتاق ها و سوئیت ها دارای مینی بار و سرویس 24 ساعته می باشد

6. The rooms are well furnished and bedrooms have telephone, radio and mini-bar.
[ترجمه ترگمان]اتاق ها به خوبی مجهز هستند و اتاق های خواب، رادیو و مینی - بار دارند
[ترجمه گوگل]اتاق ها به خوبی مجهز شده و اتاق های خواب تلفن، رادیو و مینی بار

7. There is room service but bedrooms have no minibar or air-conditioning.
[ترجمه ترگمان]اینجا اتاق پذیرایی وجود دارد که اتاق های خواب، مینی بار یا conditioning ندارند
[ترجمه گوگل]خدمات اتاق وجود دارد اما اتاق خواب ها بدون مینی بار و تهویه مطبوع ندارند

8. Bedrooms have mini-bar and safety deposit box.
[ترجمه ترگمان]Bedrooms جعبه mini و جعبه امانات دارن
[ترجمه گوگل]اتاق خواب ها دارای مینی بار و صندوق امانات هستند

9. All the bedrooms are equipped with mini-bar and direct-dial telephone.
[ترجمه ترگمان]تمام اتاق ها مجهز به bar کوچک و تلفن مستقیم است
[ترجمه گوگل]تمام اتاق خواب ها دارای مینی بار و تلفن مستقیم می باشند

10. There are several kinds of drinks in the miniBar. Please help yourself to them.
[ترجمه ترگمان]انواع مختلفی از نوشیدنی در the وجود دارد لطفا به خودتان کمک کنید
[ترجمه گوگل]چندین نوع از نوشیدنی ها در MiniBar وجود دارد لطفا به آنها کمک کنید

11. Did you take any soft snacks form the minibar?
[ترجمه ترگمان]تو اسنک های نرم رو از مینی بار برداشتی؟
[ترجمه گوگل]آیا اسنک های نرم را از مینیبره گرفته اید؟

12. Have you taken anything from the Minibar this morning?
[ترجمه ترگمان]امروز صبح چیزی از \"minibar\" برداشتی؟
[ترجمه گوگل]آیا امروز صبح چیزی از کمربند گرفته اید؟

13. Nov 2 2005~ July 2006 : Work as a minibar attendant in housekeeping at sheraton sanya resort ( belong to room serive ago ).
[ترجمه ترگمان]نوامبر ۲۰۰۵ - جولای ۲۰۰۶: کار به عنوان یک پرستار در امور خانه داری در هتل sheraton sanya (متعلق به اتاق serive)
[ترجمه گوگل]2 نوامبر 2005 ~ ژوئیه 2006: به عنوان یک مینیبار همراه در خانهداری در خلیج فارس (به اتاق پیشخدمت متعلق به گذشته) کار کنید

14. This amount is for things consumed from the minibar.
[ترجمه ترگمان]این مقدار برای چیزهایی است که از the مصرف می شوند
[ترجمه گوگل]این مقدار برای چیزهایی است که از مینیبره مصرف می شود

پیشنهاد کاربران

یخچال کوچکی است در اتاق هتل ها که حاوی انواع نوشیدنی های الکلی و غیر الکلی و میان وعده هایی است که هزینه آنها از هزینه اتاق مجزاست.

یخچال کوچک در اتاق هتل ها دارای نوشیدنی ها و. . .

یخچال کوچک ( مخصوص نوشیدنی )

minibar ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: نوش جا
تعریف: یخچال کوچکی در اتاق مهمان خانه با انواع نوشیدنی ها و گاه برخی تنقلات که مهمان در صورت مصرف آنها، در هنگام تسویه حساب، بهای آنها را می پردازد


کلمات دیگر: