وابسته به
depending on
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• conditional upon, contingent upon
جملات نمونه
1. It typically takes a day or two, depending on size.
[ترجمه ترگمان]معمولا بسته به اندازه یک یا دو روز طول می کشد
[ترجمه گوگل]معمولا بسته به اندازه، یک یا دو روز طول می کشد
[ترجمه گوگل]معمولا بسته به اندازه، یک یا دو روز طول می کشد
2. People experience differences in physical and mental capability depending on the time of day.
[ترجمه ترگمان]افراد بسته به زمان روز تفاوت در قابلیت فیزیکی و ذهنی را تجربه می کنند
[ترجمه گوگل]افراد با توجه به زمان روز، تفاوت در توانایی های ذهنی و روانی را تجربه می کنند
[ترجمه گوگل]افراد با توجه به زمان روز، تفاوت در توانایی های ذهنی و روانی را تجربه می کنند
3. Hospitals are increasingly depending on charity for vital equipment.
[ترجمه ترگمان]بیمارستان ها به طور فزاینده ای وابسته به کمک های خیریه برای تجهیزات ضروری هستند
[ترجمه گوگل]بیمارستان به طور فزاینده وابسته به خیریه برای تجهیزات حیاتی است
[ترجمه گوگل]بیمارستان به طور فزاینده وابسته به خیریه برای تجهیزات حیاتی است
4. We are depending on you to finish the job.
[ترجمه ترگمان]ما وابسته به شما هستیم تا کار را تمام کنیم
[ترجمه گوگل]ما به کار شما بستگی دارد
[ترجمه گوگل]ما به کار شما بستگی دارد
5. The expenses you claim can vary enormously, depending on travel distances involved.
[ترجمه ترگمان]هزینه هایی که شما ادعا می کنید می تواند به میزان زیادی متفاوت باشد و به فواصل مسافرت بستگی دارد
[ترجمه گوگل]هزینه های ادعا می تواند به شدت متفاوت باشد، بسته به فاصله های سفر درگیر است
[ترجمه گوگل]هزینه های ادعا می تواند به شدت متفاوت باشد، بسته به فاصله های سفر درگیر است
6. The treatment regime may vary widely depending on the type of injury.
[ترجمه ترگمان]رژیم درمانی بسته به نوع آسیب ممکن است به طور گسترده ای متفاوت باشد
[ترجمه گوگل]رژیم درمان ممکن است به طور گسترده ای بسته به نوع آسیب باشد
[ترجمه گوگل]رژیم درمان ممکن است به طور گسترده ای بسته به نوع آسیب باشد
7. The writing can be scaled to any size, depending on the paper.
[ترجمه ترگمان]نوشتن را می توان به هر اندازه، بسته به کاغذ تنظیم کرد
[ترجمه گوگل]نوشتن می تواند به هر اندازه، بسته به کاغذ، مقیاس شود
[ترجمه گوگل]نوشتن می تواند به هر اندازه، بسته به کاغذ، مقیاس شود
8. He's either a hero or a villain, depending on your point of view.
[ترجمه ترگمان]او یا یک قهرمان یا یک جنایتکار است که به نقطه نظر شما بستگی دارد
[ترجمه گوگل]او یک قهرمان یا یک تبه کار است، بسته به نظر شما
[ترجمه گوگل]او یک قهرمان یا یک تبه کار است، بسته به نظر شما
9. Cooking times may vary slightly, depending on your oven.
[ترجمه ترگمان]زمان آشپزی می تواند کمی متفاوت باشد، بسته به فر شما
[ترجمه گوگل]زمان آشپزی ممکن است بسته به نوع کوره شما کمی متفاوت باشد
[ترجمه گوگل]زمان آشپزی ممکن است بسته به نوع کوره شما کمی متفاوت باشد
10. Grants are available depending on your circumstances.
[ترجمه ترگمان]کمک های مالی بسته به شرایط شما در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]کمک های گمرکی بسته به شرایط شما در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]کمک های گمرکی بسته به شرایط شما در دسترس هستند
11. You should get promoted after about a year, depending on how you're doing.
[ترجمه ترگمان]شما باید بعد از حدود یک سال، بسته به این که چطور کار می کنید ترفیع پیدا کنید
[ترجمه گوگل]پس از حدود یک سال، بسته به نحوه عملکرد شما، باید ارتقا یابد
[ترجمه گوگل]پس از حدود یک سال، بسته به نحوه عملکرد شما، باید ارتقا یابد
12. Add more curry powder depending on the strength required.
[ترجمه ترگمان]به استحکام مورد نیاز، پودر کاری بیشتری اضافه کنید
[ترجمه گوگل]با توجه به قدرت مورد نیاز، پودر کاری بیشتری اضافه کنید
[ترجمه گوگل]با توجه به قدرت مورد نیاز، پودر کاری بیشتری اضافه کنید
13. I tend to have a different answer, depending on the family.
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم پاسخ متفاوتی به خانواده داشته باشم
[ترجمه گوگل]من تمایل به پاسخ متفاوت، بسته به خانواده
[ترجمه گوگل]من تمایل به پاسخ متفاوت، بسته به خانواده
14. Luckily or unluckily, depending on how you look at it, we can't choose what sex our baby will be.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه یا متاسفانه، بسته به اینکه چطور به آن نگاه می کنید، ما نمی توانیم انتخاب کنیم که بچه ما چه جنسی خواهد داشت
[ترجمه گوگل]خوشبختانه یا خوشبختانه، بسته به نحوه نگاه کردن به آن، ما نمی توانیم جنس ما را انتخاب کنیم
[ترجمه گوگل]خوشبختانه یا خوشبختانه، بسته به نحوه نگاه کردن به آن، ما نمی توانیم جنس ما را انتخاب کنیم
15. My weight fluctuated wildly depending on how much I ate.
[ترجمه ترگمان]وزن من بسته به میزان خوردن من در نوسان بود
[ترجمه گوگل]وزن من به شدت با توجه به میزان چربی خوردن من به شدت تغییر کرد
[ترجمه گوگل]وزن من به شدت با توجه به میزان چربی خوردن من به شدت تغییر کرد
پیشنهاد کاربران
بسته به اینکه
بر اساس
متناسب با، بر اساس
Depend on به معنی اعتماد کردن هم هست ( rely, be able to trust )
حساب کردن روی کسی یا چیزی
منوط به
بستگی دارد به . . .
با توجه به
کلمات دیگر: