انبار کردن علوفه (در انبارهای سیلو مانند)، چرامین داری، رجوع شود به: silage، عمل انبارکردن علیق یاغله در سیلو یاگودال بی هوایی که انرا تازه نگاه دارد علیق یاغله ای که بدین ترتیب نگاهداشته شود
ensilage
انبار کردن علوفه (در انبارهای سیلو مانند)، چرامین داری، رجوع شود به: silage، عمل انبارکردن علیق یاغله در سیلو یاگودال بی هوایی که انرا تازه نگاه دارد علیق یاغله ای که بدین ترتیب نگاهداشته شود
انگلیسی به فارسی
عمل انبارکردن (علیق یا غله در سیلو یا گودال بی‌هوایی که آن را تازه نگاه دارد) علیق یا غله‌ای که بدین‌ترتیب نگاهداشته شود
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: the enclosing, as in a silo, of fresh plant matter to be used as animal food, so as to store and preserve it by fermentation.
• (2) تعریف: animal food that has been subjected to ensilage.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: ensilages, ensilaging, ensilaged
حالات: ensilages, ensilaging, ensilaged
• : تعریف: to subject to ensilage; ensile.
• process of preserving green fodder in a silo; cattle fodder which results from this process
پیشنهاد کاربران
ensilage ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: سیلو کردن علوفه
تعریف: فرایند نگهداری و ذخیره سازی علوفه در حجم انبوه در سیلو
واژه مصوب: سیلو کردن علوفه
تعریف: فرایند نگهداری و ذخیره سازی علوفه در حجم انبوه در سیلو
کلمات دیگر: