دم کرده، لحاف دوختن، مثل لحاف دوختن
quilted
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• filled with soft stuffing, padded; sewed with a quilted pattern
quilted clothes or coverings consist of two layers of fabric with a layer of thick material between them.
quilted clothes or coverings consist of two layers of fabric with a layer of thick material between them.
جملات نمونه
1. a quilted winter coat
پالتو لحاف دوزی شده ی زمستانی
2. His mother quilted a cotton - padded anorak for him.
[ترجمه ترگمان]مادرش یک anorak پنبه دار در دستش بود
[ترجمه گوگل]مادرش یک آئوراک پنبه ای را برای او گذاشت
[ترجمه گوگل]مادرش یک آئوراک پنبه ای را برای او گذاشت
3. She wore a quilted satin jacket.
[ترجمه ترگمان]لباس ساتن quilted پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او لباس ژاکت ساتن دستمال گردن را پوشید
[ترجمه گوگل]او لباس ژاکت ساتن دستمال گردن را پوشید
4. He quilted together a collection of short stories within three months.
[ترجمه ترگمان]او مجموعه ای از داستان های کوتاه را در عرض سه ماه جمع کرده است
[ترجمه گوگل]او در طول سه ماه مجموعه ای از داستان های کوتاه را در اختیار داشت
[ترجمه گوگل]او در طول سه ماه مجموعه ای از داستان های کوتاه را در اختیار داشت
5. She quilted the surface of the jacket with a new pattern.
[ترجمه ترگمان]او سطح نیم تنه را با الگوی تازه ای درست کرده است
[ترجمه گوگل]او سطح الگوی ژاکت را با یک الگوی جدید پوشانده است
[ترجمه گوگل]او سطح الگوی ژاکت را با یک الگوی جدید پوشانده است
6. The borrowed money was quilted in his belt.
[ترجمه ترگمان]پول قرض گرفته شد و در کمربند او قرار گرفت
[ترجمه گوگل]پول قرض گرفته شده بود در کمربند خود
[ترجمه گوگل]پول قرض گرفته شده بود در کمربند خود
7. He sat with Lula while she quilted, threading needles for her and telling her about his day.
[ترجمه ترگمان]در حالی که سوزن نخ را به سوی او می کشید و در مورد روزش به او می گفت، نشست
[ترجمه گوگل]او با لولا در حالی که او دم کرده بود، سوزن نخ ریسی برای او نشسته و او را در مورد روز خود گفت
[ترجمه گوگل]او با لولا در حالی که او دم کرده بود، سوزن نخ ریسی برای او نشسته و او را در مورد روز خود گفت
8. They open the thick navy blue quilted door and when I walk in I am somewhat amazed at what I see.
[ترجمه ترگمان]در را باز می کنند و وقتی وارد می شوم، تا حدی از چیزی که می بینم تعجب می کنم
[ترجمه گوگل]آنها درب ضخیم آبی رنگ آبی را باز می کنند و زمانی که من راه می روم، من تا حدودی در آنچه که می بینم شگفت زده شده ام
[ترجمه گوگل]آنها درب ضخیم آبی رنگ آبی را باز می کنند و زمانی که من راه می روم، من تا حدودی در آنچه که می بینم شگفت زده شده ام
9. Some were carrying bulky packages covered with thick quilted cloths.
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها بسته های بزرگی را حمل می کردند که با cloths ضخیم پوشانده شده بودند
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها بسته های بزرگ و بزرگ را پوشانده اند
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها بسته های بزرگ و بزرگ را پوشانده اند
10. A quilted armour of dull gold covered him amply.
[ترجمه ترگمان]زره quilted و طلایی او را فراوان پوشانده بود
[ترجمه گوگل]یک زره سفیه از طلای خالی او را به طور کامل پوشانده بود
[ترجمه گوگل]یک زره سفیه از طلای خالی او را به طور کامل پوشانده بود
11. Claude Montana's striking suede quilted shell jacket.
[ترجمه ترگمان]\"کلود مونتانا\" با نیم تنه پوست کفش جیر تهیه شده از جنس کفش جیر تهیه شده
[ترجمه گوگل]جلیقه پوشیده شده جوراب بافی کلود مونتانا
[ترجمه گوگل]جلیقه پوشیده شده جوراب بافی کلود مونتانا
12. A quilted spread of ground descending an easy slope to the railway lines.
[ترجمه ترگمان]زمین quilted شده بود و از شیبی آرام به سوی خط آهن سرازیر می شد
[ترجمه گوگل]پهنه ای از سطح زمین به سمت خطوط راه آهن نزولی می شود
[ترجمه گوگل]پهنه ای از سطح زمین به سمت خطوط راه آهن نزولی می شود
13. A crisp winter morning greeted us with snow quilted in twinkling ice crystals.
[ترجمه ترگمان]یک روز صبح زمستانی سرد زمستانی ما را با برف در مقابل کریستال های یخی خوش آمد گفت
[ترجمه گوگل]یک صبحگاهی صبحگاهی صبحگاهی ما را با برف بافته در کریستالهای یخ زده به ما تحویل داد
[ترجمه گوگل]یک صبحگاهی صبحگاهی صبحگاهی ما را با برف بافته در کریستالهای یخ زده به ما تحویل داد
14. Also popular for travelling are quilted, overblown pseudo-ski jackets in pink or blue that look like duvets rampant.
[ترجمه ترگمان]همچنین پوشش خز دوزی شده با لباس های صورتی یا آبی که به نظر می رسد رواج زیادی داشته باشد، بسیار محبوب هستند
[ترجمه گوگل]همچنین برای مسافرت محبوب است دم، کت های شبیه اسکی overblown در صورتی و یا آبی که شبیه روپوش شبیه به ظاهر
[ترجمه گوگل]همچنین برای مسافرت محبوب است دم، کت های شبیه اسکی overblown در صورتی و یا آبی که شبیه روپوش شبیه به ظاهر
15. The seats were cushioned and quilted, the windows glazed with fragments of stained glass.
[ترجمه ترگمان]صندلی ها با quilted و quilted پوشانده شده و پنجره های آن با تکه های شیشه منقوش بسته شده بود
[ترجمه گوگل]صندلی های بالکن و بالش صندوقی، شیشه ای با شیشه های رنگ آمیزی شیشه ای روشن شد
[ترجمه گوگل]صندلی های بالکن و بالش صندوقی، شیشه ای با شیشه های رنگ آمیزی شیشه ای روشن شد
کلمات دیگر: