کلمه جو
صفحه اصلی

radwaste

انگلیسی به انگلیسی

• radioactive waste, remnants that spew out radioactive rays

جملات نمونه

1. In the context of radwaste disposal, this is not critical, but for some other operations, it obviously is.
[ترجمه ترگمان]در زمینه دفع مواد مخدر، این مساله حیاتی نیست، اما برای برخی عملیات دیگر، بدیهی است
[ترجمه گوگل]در زمینه دفع زباله، این مهم نیست، اما برای برخی از عملیات دیگر، این بدیهی است

2. The Beijing radwaste repository is the first one constructed for collecting and temporarily storing radioactive wastes originated from applications of nuclear technology.
[ترجمه ترگمان]مخزن radwaste پکن اولین مخزن ساخته شده برای جمع آوری و ذخیره موقت پسماندهای رادیواکتیو ناشی از کاربردهای فن آوری هسته ای است
[ترجمه گوگل]مخزن رادیو اکتیو پکن اولین ساخته شده برای جمع آوری و ذخیره موقت زباله های رادیواکتیو از برنامه های کاربردی فن آوری هسته ای است

3. High-level radwaste repository is a special underground engineering project that involves a great number of rock mechanics problems.
[ترجمه ترگمان]مخزن radwaste سطح بالا یک پروژه مهندسی زیرزمینی ویژه است که شامل تعداد زیادی از مشکلات مکانیک سنگی است
[ترجمه گوگل]مخزن رادیو اکتیو سطح بالا یک پروژه مهندسی زیرزمینی ویژه است که شامل تعداد زیادی از مشکلات مکانیک سنگ است

4. A radwaste depository is discovered in an economic development area in Jiangsu province. With the effort of many departments, the radwaste in depository has been disposed effectively.
[ترجمه ترگمان]یک انبار radwaste در یک حوزه توسعه اقتصادی در استان Jiangsu کشف شده است با تلاش بسیاری از ادارات، radwaste در انبار به طور موثر دفع شده است
[ترجمه گوگل]انبار زباله در یک منطقه توسعه اقتصادی استان جیانگ سو کشف شد با تلاش بسیاری از ادارات، رادیواکتیو در انبار به طور موثری دفع شده است

5. Weighting of radwaste machines is a necessary procedure.
[ترجمه ترگمان]استفاده از ماشین های radwaste یک روش ضروری است
[ترجمه گوگل]تعیین وزن دستگاه رادیواکتیو یک روش ضروری است

6. In order to reduce the pollution of radwaste, we usually adopt fill-in method near the radwaste.
[ترجمه ترگمان]به منظور کاهش آلودگی of، معمولا روش پر کردن را در نزدیکی the اتخاذ می کنیم
[ترجمه گوگل]به منظور کاهش آلودگی رادیواکتیو، ما معمولا روش پر کردن را در نزدیکی زباله ها اتخاذ می کنیم

7. Based on the requirements of national laws and standards, the radwaste should be handled in advance before sent to the national place of radwaste disposal.
[ترجمه ترگمان]براساس الزامات قوانین و استانداردهای ملی، radwaste باید قبل از ارسال به مکان ملی دفع زباله مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه گوگل]بر اساس الزامات قوانین و استانداردهای ملی، رادیواکتیو باید قبل از ارسال به محل دفن رادیو اکتیو به محل اصلی منتقل شود

8. Continuing, and you have all kinds of releases from subsystems or components typically in the radwaste area where you might be able to drop a fuel assembly so all this has to be analysed.
[ترجمه ترگمان]در ادامه، و همه انواع انتشار از زیرسیستم ها یا مولفه ها را در ناحیه radwaste که ممکن است بتوانید یک مونتاژ سوخت را حذف کنید و همه اینها باید مورد تحلیل قرار گیرند، دارید
[ترجمه گوگل]به طور مداوم و شما همه نوع از انتشار از زیر سیستم ها یا اجزاء معمولا در منطقه رادیواکتیو است که در آن شما ممکن است قادر به رها کردن یک مجموعه سوخت، بنابراین همه این باید تجزیه و تحلیل

9. Through analyzing existing problems, approaches are made to setting up well-established system of regulations and standards and radwaste management technology and management polices .
[ترجمه ترگمان]از طریق تجزیه و تحلیل مشکلات موجود، رویکردهای ایجاد شده برای ایجاد یک سیستم مستحکم مقررات و استانداردها و سیاست های مدیریت radwaste و سیاست های مدیریت اتخاذ می شوند
[ترجمه گوگل]از طریق تجزیه و تحلیل مشکلات موجود، رویکردهای ایجاد سیستم صحیح مقررات و استانداردها و فن آوری مدیریت زباله و سیاست های مدیریت ساخته می شود

10. First, the thesis had discussed the origins and classifications, and mainly had analysed the classification according to the radwaste disposal demands.
[ترجمه ترگمان]اول، این پایان نامه در مورد منشا و طبقه بندی بحث کرده بود و اصولا طبقه بندی را با توجه به تقاضاهای دفع radwaste تحلیل کرده بود
[ترجمه گوگل]اولا، در پایان نامه، ریشه ها و طبقه بندی ها مورد بحث قرار گرفت و عمدتا طبقه بندی را براساس تقاضای دفع زباله تجزیه و تحلیل کرد

11. Then you have class three which is a rad system failure where you might have an equipment failure in the radwaste area where you might release some radioactivity.
[ترجمه ترگمان]سپس شما سه کلاس دارید که یک شکست سیستم rad است که در آن ممکن است یک شکست تجهیزات در ناحیه radwaste داشته باشید که در آن شما می توانید رادیواکتیویته را رها کنید
[ترجمه گوگل]سپس شما کلاس 3 دارید که یک سیستم رادیویی است که در آن شما ممکن است یک شکست در ناحیه رادیواکتیو داشته باشید که ممکن است برخی از رادیواکتیویته را آزاد کنید

12. When the nuclear power plant closes, where shall we put the radwaste?
[ترجمه ترگمان]زمانی که نیروگاه هسته ای بسته شود، کجا باید آن را بگذاریم؟
[ترجمه گوگل]زمانی که نیروگاه هسته ای بسته شود، کجا باید رادیواکتیو را قرار دهیم؟

13. This directory includes radioactive waste related companies, research centres, regulatory agencies, organisations, etc. RadWaste.
[ترجمه ترگمان]این شاخه شامل شرکت های پسماند رادیواکتیوی، مراکز تحقیقاتی، آژانس های تنظیمی، سازمان ها و غیره است
[ترجمه گوگل]این فهرست شامل شرکت های مرتبط با زباله های رادیواکتیو، مراکز تحقیقاتی، سازمان های نظارتی، سازمان ها و غیره RadWaste است

14. This paper introduces the technological process of a multi purpose radwaste incineration system.
[ترجمه ترگمان]این مقاله فرآیند فن آوری یک سیستم چند منظوره با هدف چند منظوره را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله فرآیند تکنولوژیکی یک سیستم سوزاندن زباله های چند منظوره را معرفی می کند


کلمات دیگر: