• take a chair, have a seat, sit down; please sit down
take a seat
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Don't stand. Take a seat, please.
[ترجمه ترگمان]معطل نکن لطفا بنشینید
[ترجمه گوگل]ایستاده نیست لطفا یک صندلی ببرید
[ترجمه گوگل]ایستاده نیست لطفا یک صندلی ببرید
2. Please take a seat .
[ترجمه افسانه زادسلیمان] لطفا بنشینید
[ترجمه ترگمان]لطفا بنشینید[ترجمه گوگل]لطفا بنشینید
3. Take a seat, if you please.
[ترجمه ترگمان]لطفا بنشینید
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید، صندلی را انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید، صندلی را انتخاب کنید
4. Come along, my dear, take a seat.
[ترجمه ترگمان]بیا، عزیزم، بنشین
[ترجمه گوگل]بیا، عزیزم، یک صندلی بیا
[ترجمه گوگل]بیا، عزیزم، یک صندلی بیا
5. If you'd like to take a seat, Mr Chang will be with you in a moment.
[ترجمه ترگمان]اگر مایل باشید روی یک صندلی بنشینید، آقای چانگ در یک لحظه با شما خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر میخواهید یک صندلی بخرید، آقای چانگ در یک لحظه با شما خواهد ماند
[ترجمه گوگل]اگر میخواهید یک صندلی بخرید، آقای چانگ در یک لحظه با شما خواهد ماند
6. Take a seat while I get you something to drink .
[ترجمه ترگمان] یه جایی بشین تا من برات یه چیزی بیارم بخوری
[ترجمه گوگل]در حالی که من چیزی را برای نوشیدن می برم یک صندلی بگیرم
[ترجمه گوگل]در حالی که من چیزی را برای نوشیدن می برم یک صندلی بگیرم
7. He gestured for her to take a seat.
[ترجمه ترگمان]او به او اشاره کرد که بنشیند
[ترجمه گوگل]او برای او قدم زد تا یک صندلی بگیرد
[ترجمه گوگل]او برای او قدم زد تا یک صندلی بگیرد
8. "Take a seat," he said in a bored tone.
[ترجمه ترگمان]وی با لحن کسل کننده گفت: \" یک صندلی بردارید \"
[ترجمه گوگل]او گفت: 'یک صندلی،' در تن خسته گفت
[ترجمه گوگل]او گفت: 'یک صندلی،' در تن خسته گفت
9. But she didn't want to take a seat.
[ترجمه ترگمان]اما او نمی خواست روی صندلی بنشیند
[ترجمه گوگل]اما او نمی خواست صندلی را بگیرد
[ترجمه گوگل]اما او نمی خواست صندلی را بگیرد
10. He asked me to take a seat and listen to some music he would put on.
[ترجمه ترگمان]از من خواست که بنشینم و به موسیقی گوش بدهم
[ترجمه گوگل]او از من خواسته است که یک صندلی بگذارد و به برخی از موسیقی هایی که در آن قرار دارد گوش دهد
[ترجمه گوگل]او از من خواسته است که یک صندلی بگذارد و به برخی از موسیقی هایی که در آن قرار دارد گوش دهد
11. Won't you take a seat?
[ترجمه ترگمان]بفرمایید بنشینید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما یک صندلی را انتخاب نمی کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما یک صندلی را انتخاب نمی کنید؟
12. Nicholson motioned to them to take a seat.
[ترجمه ترگمان]نیکلسون به آن ها اشاره کرد که بنشیند
[ترجمه گوگل]نیکلسون به آنها دستور داد تا یک صندلی بگیرند
[ترجمه گوگل]نیکلسون به آنها دستور داد تا یک صندلی بگیرند
13. Women in head scarves and long coats take a seat on the left side of the synagogue.
[ترجمه ترگمان]زنان در روسری و coats بلند در سمت چپ این کنیسه ایستاده اند
[ترجمه گوگل]زنان در روسری های سر و کت های بلند، در سمت چپ کنیسه قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]زنان در روسری های سر و کت های بلند، در سمت چپ کنیسه قرار می گیرند
14. All right, Mr Lockwood, you take a seat.
[ترجمه ترگمان] خیلی خب، آقای لاک وود شما بفرمایید بنشینید
[ترجمه گوگل]درست است، آقای لاکود، شما یک صندلی می کنید
[ترجمه گوگل]درست است، آقای لاکود، شما یک صندلی می کنید
15. Come in; take a seat.
[ترجمه ترگمان]بیا تو، بنشین
[ترجمه گوگل]بفرمایید تو، بیا تو؛ بشین
[ترجمه گوگل]بفرمایید تو، بیا تو؛ بشین
پیشنهاد کاربران
حالت رسمی تر از ( Have a seat )
بفرما بنشینید
Take a seat=have a seat
کلمات دیگر: