1. We stopped worrying about the ship's safe arrival when she sailed into the harbor with all her flags flying.
[ترجمه ترگمان]وقتی او با تمام پرچم های پرواز به بندر می رفت، نگرانی درباره امنیت کشتی را متوقف کردیم
[ترجمه گوگل]ما در هنگام رسیدن ایمن کشتی، هنگام ورود به بندر با تمام پرچم های پرواز خود، نگرانی خود را از دست دادیم
2. The children sailed into the pile of cakes and in minutes the cakes were gone.
[ترجمه ترگمان]بچه ها به طرف توده کیک رفتند و در عرض چند دقیقه کیک از بین رفت
[ترجمه گوگل]بچه ها به شمع کیک رفتند و در چند دقیقه کیک ها از بین رفتند
3. We sailed into the bay and dropped anchor in five fathoms of water.
[ترجمه ترگمان]به طرف خلیج حرکت کردیم و در پنج متری آب لنگر انداختیم
[ترجمه گوگل]ما در خلیج فرو ریختیم و در پنج فاتوم آب از لنگر خارج شدیم
4. She sailed into my sitting room.
[ترجمه ترگمان]او به اتاق من رفت
[ترجمه گوگل]او به اتاق نشیمن رفت
5. We sailed into a beautiful, secluded bay.
[ترجمه ترگمان]به سوی خلیج کوچک و خلوتی رفتیم
[ترجمه گوگل]ما به خلیج زیبا و منزوی رفتیم
6. The manager sailed into the room.
[ترجمه ترگمان]مدیر وارد اتاق شد
[ترجمه گوگل]مدیر به اتاق رفت
7. We were sailing into the wind.
[ترجمه ترگمان]ما به سمت باد حرکت می کردیم
[ترجمه گوگل]ما به باد رفتیم
8. Hundreds of small boats clustered round the yacht as she sailed into Southampton docks.
[ترجمه ترگمان]صدها قایق کوچک دور قایق جمع شده بودند
[ترجمه گوگل]صدها قایق کوچک در هنگام فرو رفتن به قایق بادبانی به اسکله های ساحلی آمپول زدند
9. The ship sailed into the dock to refit/to be refitted.
[ترجمه ترگمان]کشتی در بندرگاه به refit \/ to حرکت کرد
[ترجمه گوگل]کشتی به اسکله منتقل شد تا جایگزین شود
10. The actress sailed into the room in her flowing dress.
[ترجمه ترگمان]هنرپیشه با لباس flowing وارد اتاق شد
[ترجمه گوگل]هنرپیشه به اتاق خود در لباس پوشیدنی اش میرود
11. He sailed into the witness, accusing him of lying.
[ترجمه ترگمان]او او را متهم به دروغ گفتن کرد
[ترجمه گوگل]او به شهادت رفت و او را دروغ گفت
12. The President sailed into her opponents with an angry speech.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور با یک سخنرانی خشمگین به سمت مخالفان خود حرکت کرد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور با سخنرانی عصبانی به مخالفانش رفت
13. The opposing candidates sailed into each other.
[ترجمه ترگمان]کاندیداهای مخالف با هم به سوی یکدیگر حرکت کردند
[ترجمه گوگل]نامزدها مخالف به یکدیگر رفتند
14. He sailed into the meeting place with his head up.
[ترجمه ترگمان]او سرش را بلند کرد و به طرف محل ملاقات رفت
[ترجمه گوگل]او با سر خود به محل ملاقات رفت
15. She sailed into the room.
[ترجمه ترگمان]او به طرف اتاق رفت
[ترجمه گوگل]او به داخل اتاق رفت