اقدام کردن، دست به کار شدن، یازیدن
take measures
اقدام کردن، دست به کار شدن، یازیدن
انگلیسی به انگلیسی
• take precautions, think out well
پیشنهاد کاربران
اقدام کردن
اقدام کردن
I would take measure to alter educational system
من برای تغییر سیستم اموزشی اقدام می کنم.
I would take measure to alter educational system
من برای تغییر سیستم اموزشی اقدام می کنم.
کلمات دیگر: