کلمه جو
صفحه اصلی

take measures


اقدام کردن، دست به کار شدن، یازیدن

انگلیسی به انگلیسی

• take precautions, think out well

پیشنهاد کاربران

اقدام کردن

اقدام کردن
I would take measure to alter educational system
من برای تغییر سیستم اموزشی اقدام می کنم.


کلمات دیگر: