سالم
salem
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: the capital of Oregon.
• (2) تعریف: a seaport in northeastern Massachusetts, site of witchcraft trials in 1692.
• capital of oregon (usa); name of several cities in the usa; one of the first puritan colonies in america (site of witch trials in the late 1600s); city in south india; ancient biblical city of canaan (later became jerusalem); family name
جملات نمونه
1. Salem is a cheerful, pleasant place.
[ترجمه ترگمان]سالم، جای شاد و مطبوعی است
[ترجمه گوگل]سالم محل شاد و دلپذیر است
[ترجمه گوگل]سالم محل شاد و دلپذیر است
2. He sent a messenger, a monk, Otto of Salem, to Rome to sound out Innocent.
[ترجمه ترگمان]قاصد، راهب، اوتو سالم، را به رم فرستاد تا بی گناه اعلام کند
[ترجمه گوگل]او یک پیامبر، یک راهب، اتو سالم، به رم فرستاد تا بیگانگان را صدا بزند
[ترجمه گوگل]او یک پیامبر، یک راهب، اتو سالم، به رم فرستاد تا بیگانگان را صدا بزند
3. He was under guard Monday in Salem Hospital, where he is expected to be arraigned.
[ترجمه ترگمان]او روز دوشنبه در بیمارستان سالم تحت مراقبت بود که انتظار می رود محاکمه شود
[ترجمه گوگل]او در بیمارستان سالم که روز دوشنبه در آنجا نگهداری می شود، انتظار می رود که مورد تجاوز قرار گیرد
[ترجمه گوگل]او در بیمارستان سالم که روز دوشنبه در آنجا نگهداری می شود، انتظار می رود که مورد تجاوز قرار گیرد
4. The Salem witch trials have proved to be a legal travesty.
[ترجمه ترگمان]آزمایش جادوگر سیلم ثابت کرده که یه کپی قانونی بوده
[ترجمه گوگل]دادگاه های جادوگر سالم ثابت شده است که یک معجزه قانونی است
[ترجمه گوگل]دادگاه های جادوگر سالم ثابت شده است که یک معجزه قانونی است
5. She was accused of being a Salem witch for selling her soul to the devil at the strawberry banks.
[ترجمه ترگمان]او متهم به یک جادوگر سیلم شده بود که روحش را به شیطان در ساحل توت فرنگی فروخته بود
[ترجمه گوگل]او به جادوگر سالم متهم شده بود که روح خود را به شیطان در بانک های توت فرنگی فروخته است
[ترجمه گوگل]او به جادوگر سالم متهم شده بود که روح خود را به شیطان در بانک های توت فرنگی فروخته است
6. George Salem of Prudential Securities is one who signals caution, however.
[ترجمه ترگمان]با این حال، جورج سالم از prudential Securities کسی است که هشدار می دهد
[ترجمه گوگل]جرج سلیم از اوراق بهادار محرمانه کسی است که به شما هشدار می دهد
[ترجمه گوگل]جرج سلیم از اوراق بهادار محرمانه کسی است که به شما هشدار می دهد
7. The inn is about 20 miles north of Salem.
[ترجمه ترگمان]این مسافرخونه در حدود ۲۰ مایل در شمال \"سیلم\" - ه
[ترجمه گوگل]این هتل حدود 20 مایلی شمال صلح است
[ترجمه گوگل]این هتل حدود 20 مایلی شمال صلح است
8. About three years ago Eva Salem got into some trouble with a crocodile.
[ترجمه ترگمان]حدود سه سال پیش اوا سالم با یه کروکودیل دچار مشکل شد
[ترجمه گوگل]حدود سه سال پیش اوا سلیم با یک تمساح به مشکل برخورد کرد
[ترجمه گوگل]حدود سه سال پیش اوا سلیم با یک تمساح به مشکل برخورد کرد
9. In Egypt, Hussein Salem is accused of large-scale corruption in the sale of gas and of donating luxurious villas to Hosni Mubarak and his family in return for land.
[ترجمه ترگمان]در مصر، حسین سالم متهم به فساد در مقیاس بزرگ در فروش گاز و ارائه villas لوکس به حسنی مبارک و خانواده اش در بازگشت به زمین است
[ترجمه گوگل]حسین سالم در مصر به فساد گسترده در فروش گاز و تهیه ویلاهای لوکس به حسنی مبارک و خانواده اش در برابر زمین متهم شده است
[ترجمه گوگل]حسین سالم در مصر به فساد گسترده در فروش گاز و تهیه ویلاهای لوکس به حسنی مبارک و خانواده اش در برابر زمین متهم شده است
10. Melchizedek was the King of Salem. Salem in Hebrew means: peace.
[ترجمه ترگمان]Melchizedek پادشاه سلیم بود سالم به معنی: صلح
[ترجمه گوگل]ملکیزد شاه سلم بود سالم در عبری به معنای صلح است
[ترجمه گوگل]ملکیزد شاه سلم بود سالم در عبری به معنای صلح است
11. Wisteria covered alley in downtown Salem.
[ترجمه ترگمان] یه کوچه مخفی توی شهر \"سیلم\" وجود داره …
[ترجمه گوگل]ویستریا در کواللایو در مرکز شهر سالم قرار دارد
[ترجمه گوگل]ویستریا در کواللایو در مرکز شهر سالم قرار دارد
12. In Salem also is his tabernacle, and his dwelling place in Zion.
[ترجمه ترگمان]در سالم در محراب و محل سکونت خود در صهیون قرار دارد
[ترجمه گوگل]در سالم همچنین محل اقامت او و محل اقامتش در زئون است
[ترجمه گوگل]در سالم همچنین محل اقامت او و محل اقامتش در زئون است
13. Although suspects in many of the other church fires have been arrested and prosecuted, the Salem arsonists remain at large.
[ترجمه ترگمان]هر چند که مظنونین در بسیاری از آتش سوزی های کلیسای دیگر دستگیر و تحت پی گرد قانونی قرار گرفته اند، the هنوز فراری است
[ترجمه گوگل]اگرچه مظنونین در بسیاری از آتش سوزی های دیگر کشته شده اند و تحت پیگرد قانونی قرار گرفته اند، شمشیر های Salem باقی می مانند
[ترجمه گوگل]اگرچه مظنونین در بسیاری از آتش سوزی های دیگر کشته شده اند و تحت پیگرد قانونی قرار گرفته اند، شمشیر های Salem باقی می مانند
14. Over the last week Johnson, a native of West Salem, Wis., became the leading contender for the post.
[ترجمه ترگمان]در طول هفته گذشته، جانسون، بومی غرب سالم، wis او برنده احتمالی این پست شد
[ترجمه گوگل]در طول هفته جانسون، یک بومی از وست سیلم، Wis, مدعی اصلی این پست شد
[ترجمه گوگل]در طول هفته جانسون، یک بومی از وست سیلم، Wis, مدعی اصلی این پست شد
15. Opposition sources were cited as saying that the Vice-President, Ali Salem al-Bid, was in seclusion, having effectively resigned.
[ترجمه ترگمان]منابع مخالف عنوان کردند که معاون رئیس جمهور، علی سالم al، در انزوا به سر می برد و به طور موثر استعفا داده بود
[ترجمه گوگل]منابع اپوزیسیون به این نکته اشاره کردند که معاون رئیس جمهور علی سلیم البید، به طور انحصاری، به طور موقت استعفا داد
[ترجمه گوگل]منابع اپوزیسیون به این نکته اشاره کردند که معاون رئیس جمهور علی سلیم البید، به طور انحصاری، به طور موقت استعفا داد
کلمات دیگر: