کلمه جو
صفحه اصلی

take note of


مورد ملاحظه ی دقیق قرار دادن، مورد توجه کامل قرار دادن

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to observe carefully, esp. so as to remember.
مشابه: attend, heed, mark, remark

- The boss took note of his eagerness.
[ترجمه ترگمان] رئیس متوجه شور و شوق او شد
[ترجمه گوگل] رئیس او توجه خود را از اشتیاق به یاد داشته باشید

• observe, pay attention to -

جملات نمونه

1. We hope that manufacturers will take note of the findings and improve their products accordingly.
[ترجمه ترگمان]امیدواریم که تولید کنندگان به یافته های خود توجه کنند و محصولات خود را براساس آن بهبود بخشند
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که تولیدکنندگان به یافته های خود توجه داشته باشند و محصولات خود را مطابق با آن بهبود بخشند

2. Take note of what he says.
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که چه می گوید
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که او چه می گوید

3. People were beginning to take note of her talents as a writer.
[ترجمه ترگمان]مردم کم کم متوجه استعداد او به عنوان یک نویسنده می شدند
[ترجمه گوگل]مردم شروع به توجه به استعدادهای خود را به عنوان یک نویسنده

4. Take note of the weather conditions.
[ترجمه ترگمان]شرایط آب و هوایی را یادداشت کنید
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید شرایط آب و هوایی

5. Why does he not take note of that widespread feeling?
[ترجمه ترگمان]چرا او از این احساس گسترده خودداری نمی کند؟
[ترجمه گوگل]چرا او این احساس گسترده را نمی پذیرد؟

6. I hope that part-time workers will take note of that.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم که کارکنان پاره وقت آن را یادداشت کنند
[ترجمه گوگل]امیدوارم که کارکنان نیمه وقت آن را یاد بگیرند

7. We need now only take note of the most salient features.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر تنها باید از برجسته ترین ویژگی ها توجه داشته باشیم
[ترجمه گوگل]ما اکنون فقط باید از ویژگی های برجسته تر یاد بگیریم

8. But we must also take note of its growing importance in the advanced capitalist countries and the workers states.
[ترجمه ترگمان]اما ما باید از اهمیت فزاینده آن در کشورهای پیشرفته سرمایه داری و کشورهای کارگر توجه کنیم
[ترجمه گوگل]اما ما همچنین باید از اهمیت رو به رشد آن در کشورهای پیشرفته سرمایه داری و کشورهای کارگری یاد کنیم

9. Good to take note of first impressions.
[ترجمه ترگمان] خوشحالم که متوجه شدم اولین تاثیر رو بر زبان آوردم
[ترجمه گوگل]خوب برای یادداشت برداری از اولین

10. They should take note of medical studies, which show some form of forgiveness is needed for scars to heal.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید به مطالعات پزشکی توجه کنند که به نوعی بخشش برای التیام زخم ها نیاز است
[ترجمه گوگل]آنها باید از مطالعات پزشکی توجه داشته باشند، که نشان می دهد برخی از روش های آمرزش برای زخم ها لازم است

11. Additions to take note of some recent scholarship have been introduced, though these are few.
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که برخی از تحقیقات اخیر معرفی شده اند، هر چند که این تعداد کمی است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اضافه شده است که برخی از بورسهای تحصیلی اخیر را یادآوری کرده اند، هرچند این تعداد کمی هستند

12. Take note of how much water goes through your meter in 60 seconds.
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که چقدر آب در عرض ۶۰ ثانیه از نورسنج شما می گذرد
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که چقدر آب از طریق متر خود در 60 ثانیه عبور می کند

13. The United States has every reason to take note of this.
[ترجمه ترگمان]آمریکا هر دلیلی برای توجه به این موضوع دارد
[ترجمه گوگل]ایالات متحده هر دلیلی دارد که به این موضوع توجه کند

14. While you are working through this process, take note of the features in the garden that you would like to keep.
[ترجمه ترگمان]در حالی که شما از طریق این فرآیند کار می کنید، ویژگی هایی را که می خواهید در باغ داشته باشید، یادداشت کنید
[ترجمه گوگل]در حالی که از طریق این فرآیند کار می کنید، از ویژگی های باغچه ای که می خواهید نگهداری کنید، توجه داشته باشید

پیشنهاد کاربران

مداقه کردن، لحاظ کردن

notice and think about or remember sth
to notice sb or sth
to commit something about sb or sth to one's memory, possibly by making a note on paper

توجه کردن


کلمات دیگر: