راه آهن
railcar
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• rail vehicle powered by its own engine designed to carry and transport passengers; railroad car
جملات نمونه
1. Severn Walker Brothers built railcars are known to have been preserved and are in various states of repair.
[ترجمه ترگمان]سورن Walker نام railcars را ساخته و در حالت های مختلفی از تعمیر نگهداری شده است
[ترجمه گوگل]برادران Severn Walker ساخته اند راهپیمایی ها، حفظ شده اند و در حالات مختلف در تعمیر هستند
[ترجمه گوگل]برادران Severn Walker ساخته اند راهپیمایی ها، حفظ شده اند و در حالات مختلف در تعمیر هستند
2. Nor can I take an incline railcar up Schlossberg mountain for a panoramic view.
[ترجمه ترگمان]من هم نمی تونم از کوه Schlossberg برای دیدن منظره panoramic استفاده کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم یک ریل کوهنوردی را تا کوه شلسببرگ برای نمای پانوراما بگیرم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم یک ریل کوهنوردی را تا کوه شلسببرگ برای نمای پانوراما بگیرم
3. The owner of this restaurant uses a railcar and cane cars as tables. Feng-Yuan, Taichung City.
[ترجمه ترگمان]صاحب این رستوران از ماشین های railcar و cane به عنوان یک میز استفاده می کند Feng - یوان، Taichung سیتی
[ترجمه گوگل]صاحب این رستوران با استفاده از ماشین های راه آهن و قوطی به عنوان جداول فنگ یوان، شهر تاچونگ
[ترجمه گوگل]صاحب این رستوران با استفاده از ماشین های راه آهن و قوطی به عنوان جداول فنگ یوان، شهر تاچونگ
4. The structural features of a new type of railcar bogies are described. And the finite element strength analysis is made on the frame assembly.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های ساختاری یک نوع جدید از bogies railcar شرح داده می شوند و تحلیل قدرت آلمان محدود در مونتاژ بدنه انجام می شود
[ترجمه گوگل]ویژگی های ساختاری نوع جدیدی از راه آهن مورد استفاده قرار می گیرند و تجزیه و تحلیل قدرت عناصر محدود بر روی مونتاژ قاب ساخته شده است
[ترجمه گوگل]ویژگی های ساختاری نوع جدیدی از راه آهن مورد استفاده قرار می گیرند و تجزیه و تحلیل قدرت عناصر محدود بر روی مونتاژ قاب ساخته شده است
5. Supervise unloading at disport and loading to the railcar to final plant.
[ترجمه ترگمان]Supervise در حال تخلیه at و بارگیری به the تا آخرین کارخانه
[ترجمه گوگل]از تخلیه و تخلیه تا راه آهن به کارخانه نهایی نظارت کنید
[ترجمه گوگل]از تخلیه و تخلیه تا راه آهن به کارخانه نهایی نظارت کنید
6. I know that when this railcar moved - and it moved fast - I had never seen anything like this before.
[ترجمه ترگمان]می دانم که وقتی این railcar تکان خورد - و خیلی سریع حرکت کرد - من تا به حال چنین چیزی ندیده بودم
[ترجمه گوگل]من می دانم که وقتی این راه آهن حرکت کرد - و سریع حرکت کرد - من تا به حال هرگز چنین چیزی را قبلا دیده ام
[ترجمه گوگل]من می دانم که وقتی این راه آهن حرکت کرد - و سریع حرکت کرد - من تا به حال هرگز چنین چیزی را قبلا دیده ام
7. The task is to construct an intelligent railcar system for urban transport on the computer.
[ترجمه ترگمان]وظیفه ساخت یک سیستم هوشمند هوشمند برای حمل و نقل شهری بر روی کامپیوتر است
[ترجمه گوگل]وظیفه این است که یک سیستم راهآهن هوشمند برای حمل و نقل شهری در کامپیوتر بسازیم
[ترجمه گوگل]وظیفه این است که یک سیستم راهآهن هوشمند برای حمل و نقل شهری در کامپیوتر بسازیم
8. Cogwheel from a Jungfrau Railway railcar and geared rail .
[ترجمه ترگمان]cogwheel از خط راه آهن Jungfrau و راه آهن geared
[ترجمه گوگل]چرخ دنده ای از راه آهن راه آهن Jungfrau و راه آهن
[ترجمه گوگل]چرخ دنده ای از راه آهن راه آهن Jungfrau و راه آهن
9. Worth noting is that railcar deliveries to Pacific Coast export facilities were 31 percent higher for 2003 due to strong Asian market demand.
[ترجمه ترگمان]شایان ذکر است که ارسال railcar به تسهیلات صادراتی به ساحل اقیانوس آرام ۳۱ درصد بیشتر از سال ۲۰۰۳ به دلیل تقاضای بازار قوی آسیایی بوده است
[ترجمه گوگل]لازم به ذکر است که تحویل راه آهن به تسهیلات صادراتی ساحل اقیانوس آرام به دلیل تقاضای بازار قوی آسیا در سال 2003 31 درصد بیشتر بود
[ترجمه گوگل]لازم به ذکر است که تحویل راه آهن به تسهیلات صادراتی ساحل اقیانوس آرام به دلیل تقاضای بازار قوی آسیا در سال 2003 31 درصد بیشتر بود
10. A model of Jungfrau Railway Geared railcar (Zahnrad Triebwagen) in Switzerland.
[ترجمه ترگمان]یک مدل از Jungfrau geared railcar (Zahnrad Triebwagen)در سوییس
[ترجمه گوگل]یک مدل راه آهن رانندگی Jungfrau (Zahnrad Triebwagen) در سوئیس
[ترجمه گوگل]یک مدل راه آهن رانندگی Jungfrau (Zahnrad Triebwagen) در سوئیس
11. Using computer aided managing railcar to improve the efficiency and to allocate resources scientifically is an effective means.
[ترجمه ترگمان]استفاده از کامپیوتر به مدیریت railcar برای بهبود کارایی و تخصیص منابع به طور علمی ابزاری موثر است
[ترجمه گوگل]با استفاده از کنترل رانندگی توسط کامپیوتر به منظور بهبود کارایی و اختصاص منابع علمی، یک ابزار موثر است
[ترجمه گوگل]با استفاده از کنترل رانندگی توسط کامپیوتر به منظور بهبود کارایی و اختصاص منابع علمی، یک ابزار موثر است
12. Bus, shuttle, railcar passenger interiors.
[ترجمه ترگمان]اتوبوس، شاتل و railcar داخلی
[ترجمه گوگل]اتوبوس، شاتل، داخلی مسافر ریلی
[ترجمه گوگل]اتوبوس، شاتل، داخلی مسافر ریلی
13. Other stock includes three metro-gauge electric locomotives and three diesels, plus five electric railcars, all metre gauge.
[ترجمه ترگمان]سایر سهام شامل سه لوکوموتیو برقی و سه لوکوموتیو برقی، به اضافه پنج railcars الکتریکی، تمام وزن هر متر است
[ترجمه گوگل]سهام دیگر شامل سه لوکوموتیو الکتریکی مترو و سه دیزل، به علاوه پنج رینگ اتومبیل الکتریکی، تمام سنج سنج
[ترجمه گوگل]سهام دیگر شامل سه لوکوموتیو الکتریکی مترو و سه دیزل، به علاوه پنج رینگ اتومبیل الکتریکی، تمام سنج سنج
14. They were larger than the ones I saw in the railcar - ca.
[ترجمه ترگمان]آن ها بزرگ تر از آن هایی بودند که من در خیابان railcar دیده بودم
[ترجمه گوگل]آنها بزرگتر از آنهایی بودند که من در رینگ دیدم - ca
[ترجمه گوگل]آنها بزرگتر از آنهایی بودند که من در رینگ دیدم - ca
پیشنهاد کاربران
قطار مسافربری
کلمات دیگر: