کلمه جو
صفحه اصلی

sales promotion


ترویج فروش، فعالیت برای افزایش فروش، فروش افزایی، تبلیغ فروش

انگلیسی به فارسی

تبلیغ فروش


ارتقاء فروش، تبلیغ فروش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a method or technique other than paid advertising by which a manufacturer can interest the public in a product.

• public relations and/or advertisements which encourage the purchase of a product

جملات نمونه

1. She is responsible for sales promotion.
[ترجمه ترگمان]او مسئول ارتقا فروش است
[ترجمه گوگل]او مسئول ارتقاء فروش است

2. Promotional variables include advertising, personal selling, sales promotion and publicity.
[ترجمه ترگمان]متغیرهای تبلیغاتی عبارتند از تبلیغات، فروش شخصی، تبلیغات و تبلیغات
[ترجمه گوگل]متغیرهای تبلیغاتی شامل تبلیغات، فروش شخصی، ارتقاء فروش و تبلیغات است

3. Sales promotion activities are particularly applicable to consumer products.
[ترجمه ترگمان]فعالیت های تبلیغاتی فروش به ویژه برای محصولات مصرفی قابل استفاده هستند
[ترجمه گوگل]فعالیت های ارتقاء فروش به ویژه برای محصولات مصرفی قابل اجرا است

4. Sales promotion supports other sales efforts by providing incentives to both consumers and traders at the point-of-sale.
[ترجمه ترگمان]ارتقا فروش از تلاش های فروش دیگر با تامین مشوق هایی برای هر دو مصرف کننده و هم تجار در نقطه فروش پشتیبانی می کند
[ترجمه گوگل]ترویج فروش با فروش انگیزه ای برای مصرف کنندگان و معامله گران در فروش در کنار فروش سایر تلاش های فروش است

5. They ran a sales promotion scheme in which a World Cup coin was given away with every four gallons of petrol purchased.
[ترجمه ترگمان]آن ها طرح تبلیغاتی فروش را اجرا کردند که در آن یک سکه جام جهانی با هر چهار گالن بنزین خریداری شده شده بود
[ترجمه گوگل]آنها یک طرح ارتقاء فروش داشتند که در آن هر چهار گالن بنزین که خریداری شده بود، سکه جام جهانی به دست آمد

6. The magazine Campaign reckons that sales promotion agencies are outperforming every other marketing services sector.
[ترجمه ترگمان]ستاد مبارزاتی مجله تصور می کند که آژانس های تبلیغاتی فروش هر بخش خدمات بازاریابی دیگری را زیر پا می گذارند
[ترجمه گوگل]کمپین مجله معتقد است که آژانس های تبلیغاتی بیش از هر بخش خدمات بازاریابی دیگر عمل می کنند

7. Personal selling and sales promotion activities, by contrast, tend to be more effective from Stage 3 onwards.
[ترجمه ترگمان]در مقابل، فعالیت های تبلیغاتی فروش و فروش شخصی از مرحله ۳ به بعد بیشتر موثر هستند
[ترجمه گوگل]در مقابل، فعالیت های فروش و فروش شخصی، تمایل دارند تا از مرحله سوم به بعد موثرتر باشند

8. None the less, sales promotion was, in the early years of shortages, pursued in a restrained way.
[ترجمه ترگمان]با این حال، افزایش فروش در سال های اولیه کمبودها در یک روش مهار شده دنبال شده بود
[ترجمه گوگل]با این وجود، در سالهای اولیه کمبود، ارتقاء فروش، به صورت محدود به دنبال داشت

9. The evaluation of a sales promotion is never a clear-cut matter, mainly on account of other variables in the overall marketing mix.
[ترجمه ترگمان]ارزیابی ارتقای فروش هرگز یک موضوع روشن نیست، به طور عمده به حساب متغیرهای دیگر در ترکیب کلی بازاریابی
[ترجمه گوگل]ارزیابی یک ارتقاء فروش هرگز به معنای روشن نیست، عمدتا به دلیل متغیرهای دیگر در ترکیب کلی بازاریابی

10. To what extent does the economic climate influence sales promotion?
[ترجمه ترگمان]جو اقتصادی تا چه حد بر ارتقا فروش تاثیر می گذارد؟
[ترجمه گوگل]تا چه اندازه تأثیرات اقتصادی تاثیرات فروش را تحت تاثیر قرار می دهد؟

11. Please write a sales promotion letter, Hoped opposite party will soon order.
[ترجمه ترگمان]لطفا یک نامه ارتقا فروش بنویسید، Hoped مخالف به زودی سفارش خواهد شد
[ترجمه گوگل]لطفا یک نامه ارتقاء فروش بنویسید، حزب مخالف Hoped بزودی سفارش خواهد داد

12. I want to welcome you all to the Sales Promotion Symposium.
[ترجمه ترگمان]من می خواهم همه شما را به همایش ارتقا فروش خوشامد بگویم
[ترجمه گوگل]من می خواهم از همه شما به سمپوزیوم تشویق فروش خوش آمدید

13. I begin especially anxious, let counterjumper still do sales promotion to hit fold wait for the measure that takes a settle or live in a strange place, but the result is bad.
[ترجمه ترگمان]من به طور خاص نگران هستم، اجازه دهید counterjumper هنوز ترویج فروش را برای رسیدن به برابر برابر برای میزانی که در یک مکان عجیب زندگی می کند و یا در یک مکان عجیب زندگی کند، انجام دهد، اما نتیجه بد است
[ترجمه گوگل]من شروع به اضطراب می کنم، اجازه می دهم که counterjumper همچنان ارتقاء فروش را انجام دهد تا به اندازه کافی صبر کند تا اندازه گیری شود که محل سکونت یا محل زندگی اش را می گیرد، اما نتیجه بد است

14. True Qingdao briefs auto heterodyne sales promotion shake Shandong!
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که Qingdao به صورت خودکار و با تبلیغ فروش اتوماتیک، شاندونگ نامیده می شود
[ترجمه گوگل]True Qingdao brief auto hedroid promotional sales shake shandong!

پیشنهاد کاربران

Sales promotion is designed to push certain products

sales promotion ( بازاریابی ) ==واژه بیگانه: sales promotionواژه مصوب: ترویج فروشتعریف: استفاده از ابزارهای تشویقی کوتاه مدت برای آزمایش یا افزایش فروش محصولات یا خدمات==sales promotion ( بازاریابی ) ==واژه بیگانه: sales promotionواژه مصوب: ترویج فروشتعریف: استفاده از ابزارهای تشویقی کوتاه مدت برای آزمایش یا افزایش فروش محصولات یا خدمات==sales promotion ( بازاریابی )
واژه مصوب: ترویج فروش
تعریف: استفاده از ابزارهای تشویقی کوتاه مدت برای آزمایش یا افزایش فروش محصولات یا خدمات


کلمات دیگر: