• take care of a problem yourself because the ones who should have handled it failed to do so
take matters into your own hands
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
معادل فارسی: خودت دست به کار شوی به خاطر اینکه شخص دیگر قادر به انجام کار مشخصی نبوده.
به تنهایی با مشکلی روبه رو شدن
I Took Matters Into My Own Hands
دیدم کاری نمیکنید خودم دست به کار شدم
دیدم کاری نمیکنید خودم دست به کار شدم
دست به کار شو، زمام امور را به دست بگیر
آستین بالا زدن
کلمات دیگر: