کلمه جو
صفحه اصلی

take an interest in

انگلیسی به انگلیسی

• become curious about a certain topic, wanting to know more about something

جملات نمونه

1. Do your parents take an interest in your friends?
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرت علاقه ای به دوستات دارن؟
[ترجمه گوگل]آیا والدین شما علاقه مند به دوستان شما هستند؟

2. At this age, babies are starting to take an interest in the world around them.
[ترجمه ترگمان]در این سن، کودکان شروع به جلب توجه در دنیای اطراف خود می کنند
[ترجمه گوگل]در این سن، نوزادان شروع به علاقه به جهان اطراف خود می کنند

3. He wanted science students to take an interest in the arts, and to this end he ran literature classes at his home on Sunday afternoons.
[ترجمه ترگمان]او از دانش آموزان علم می خواست که به هنر علاقه داشته باشند، و تا این اواخر بعد از ظهرهای یکشنبه به کلاس های ادبیات در خانه خود ادامه می داد
[ترجمه گوگل]او می خواست دانش آموزان علوم را به هنر علاقه مند کند و برای این منظور، کلاس های ادبیات را در خانه اش در روز یکشنبه بعد از ظهر اجرا کرد

4. At about three years old, children begin to take an interest in their peers.
[ترجمه ترگمان]در حدود سه ساله، کودکان شروع به جلب توجه به همسالان خود می کنند
[ترجمه گوگل]در حدود سه سال، کودکان شروع به علاقه به همسالان خود می کنند

5. Do they ever take an interest in the increased prices Ulster people endure on food and other commodities compared to the mainland?
[ترجمه ترگمان]آیا تا به حال به قیمت فزاینده مردمی که روی غذا و سایر کالاها در مقایسه با سرزمین اصلی دوام می آورند علاقه دارند؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها همیشه علاقه مند به افزایش قیمت هستند؟ مردم اولسرس در مورد مواد غذایی و کالاهای دیگر در مقایسه با سرزمین اصلی تحمل می کنند؟

6. Take an interest in her work and find out how she feels about the way things are going.
[ترجمه ترگمان]به کارش علاقه نشان دهید و ببینید که او در مورد نحوه حرکت اشیا چه احساسی دارد
[ترجمه گوگل]علاقه به کار او را بیاموزید و ببینید که چگونه او در مورد چیزهایی که در حال رفتن هستند احساس می کند

7. Those hon. Members who take an interest in such matters will know that it is a hobby horse of mine.
[ترجمه ترگمان]این عزیزم اعضایی که علاقه ای به چنین موضوعاتی دارند می دانند که این یک اسب سرگرمی من است
[ترجمه گوگل]کسانی که معتبر هستند اعضایی که به چنین موضوعاتی علاقه دارند، می دانند که این یک اسب سرگرمی من است

8. The intimacy between couples who take an interest in each other is an essential ingredient of a lasting marriage.
[ترجمه ترگمان]صمیمیت میان زوج هایی که به یکدیگر علاقه نشان می دهند، جز اصلی یک ازدواج پایدار است
[ترجمه گوگل]صمیمیت بین زوج هایی که علاقه مند به یکدیگر هستند، یک عنصر ضروری ازدواج پایدار است

9. It was not unknown for Aboriginals to actually take an interest in mining themselves.
[ترجمه ترگمان]برای aboriginals معلوم نبود که به خود معدن علاقه داشته باشند
[ترجمه گوگل]برای Aboriginals ها واقعا در معادن خود علاقه مند نبودند

10. Now, though, he began to take an interest in the conversation going on nearby.
[ترجمه ترگمان]اما به هر حال، او به گفتگو در همان نزدیکی مشغول شد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، با این حال، او شروع به علاقه به گفتگو در نزدیکی

11. Many foreigners take an interest in travelling to China.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خارجیان به سفر به چین علاقه نشان می دهند
[ترجمه گوگل]بسیاری از خارجی ها علاقمند به سفر به چین هستند

12. Farmers always take an interest in the weather.
[ترجمه ترگمان]کشاورزان همیشه نسبت به آب و هوا علاقه نشان می دهند
[ترجمه گوگل]کشاورزان همیشه در آب و هوا علاقه مند هستند

13. These pictures are familiar to all who take an interest in such things.
[ترجمه ترگمان]این تصاویر برای همه کسانی که به چنین چیزهایی علاقه دارند آشنا هستند
[ترجمه گوگل]این تصاویر برای همه کسانی که به چنین چیزهایی علاقمند هستند آشنا هستند

14. One should continuously seek inspiration, take an interest in a variety of things and always be on one's toes to gather accurate information.
[ترجمه ترگمان]فرد باید به طور مداوم به دنبال انگیزه باشد، به چیزهای مختلفی علاقه داشته باشد و همیشه برای کسب اطلاعات دقیق، روی انگشتان پا بایستد
[ترجمه گوگل]باید به طور مداوم به دنبال الهام، علاقه به چیزهای مختلف و همیشه در انگشتان خود برای جمع آوری اطلاعات دقیق

15. I continue to take an interest in him for old sake's sake.
[ترجمه ترگمان]به خاطر گذشته به او علاقه دارم
[ترجمه گوگل]من همچنان به خاطر او قدردانی میکنم

پیشنهاد کاربران

مشغول شدن به چیزی

کنجکاو شدن در

Be interested in sth

Show your interested in

نگران شدن یا علاقه مند شدن در مورد چیزی یا کسی

علاقه مند شدن به شخصی یا چیزی
She took an interest in his work
او به کارش علاقه مند شد

علاقه مند شدن به

علاقه به چیزی نشون دادن

علاقمند شدن به
A single mother meets a wealthy man who takes an interest in her son
https://www. youtube. com/watch?v=tl7m - hobPyU

علاقمند شدن


کلمات دیگر: