کلمه جو
صفحه اصلی

take a chance


قمار کردن، به مخاطره انداختن، گشاد بازی کردن

انگلیسی به فارسی

شانست را امتحان کن


انگلیسی به انگلیسی

• endanger oneself; take a risk; take advantage of an opportunity that is potentially risky

جملات نمونه

1. Take a chance and follow your nose - you may be right!
[ترجمه عسل] از فرصت استفاده کن و توی مسیر خودت پیش برو _ شاید حق با تو باشه
[ترجمه ترگمان]ممکنه یه فرصت داشته باشی و از دماغت پیروی کنی - ممکنه حق با تو باشه!
[ترجمه گوگل]شانس بگیرید و بینی خود را دنبال کنید - ممکن است درست باشد!

2. We will take a chance to have the party outdoor.
[ترجمه ترگمان]ما شانس این را داریم که جشن را در فضای باز برگزار کنیم
[ترجمه گوگل]ما فرصتی برای حضور در فضای باز را خواهیم داشت

3. You take a chance on the weather if you holiday in the UK.
[ترجمه ترگمان]اگر در انگلستان به تعطیلات بروید، شانس این کار را دارید
[ترجمه گوگل]اگر در تعطیلات در انگلستان، آب و هوای شلوغی را تجربه کنید

4. We may take a chance on her being at home.
[ترجمه ترگمان]شاید فرصت داشته باشیم که او در خانه باشد
[ترجمه گوگل]ما ممکن است شانس خود را در خانه داشته باشیم

5. I won't take a chance on a July holiday in Britain — it always rains.
[ترجمه ترگمان]من در تعطیلات ژوئیه در بریتانیا شانسی به دست نخواهم آورد - همیشه باران می بارد
[ترجمه گوگل]من فرصتی برای تعطیلات جولای در بریتانیا ندارم - همیشه باران می آید

6. I'll take a chance.
[ترجمه ترگمان]من ریسک می کنم
[ترجمه گوگل]شانس می گیرم

7. "You take a chance on the weather if you holiday in the UK. " — "So what?"
[ترجمه نسرین] شما در مورد اب و هوا ریسک میکنید اگر در تعطیلات به انگلستان بروید .
[ترجمه ترگمان]اگر در انگلستان به تعطیلات بروید، شانسی برای آب و هوا دارید، پس چه؟ \"
[ترجمه گوگل]اگر در تعطیلات در انگلستان، آب و هوا را شکار کنید - - پس چه؟

8. He had to take a chance on it.
[ترجمه ترگمان]اون باید یه شانس برای این کار داشته باشه
[ترجمه گوگل]او مجبور بود فرصت را برای آن بگذارد

9. He persuaded the record company to take a chance on the band, and it became a huge hit.
[ترجمه ترگمان]او شرکت ضبط موسیقی را متقاعد کرد که شانس این گروه را داشته باشد و به یک ضربه بزرگ تبدیل شد
[ترجمه گوگل]او شرکت شرکت ضبط را متقاعد کرد که فرصتی برای این گروه بگذارد و آن را یک ضربه بزرگ تبدیل کرد

10. In other words, if in doubt, don't take a chance.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، اگر در شک باشد، شانسی در کار نخواهد بود
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، اگر شک دارید، شانس نگیرید

11. Some one will probably take a chance on Bryant anyway, Twardzik said.
[ترجمه ترگمان]Twardzik گفت که به هر حال، احتمالا کسی بر برایانت این شانس را خواهد داشت
[ترجمه گوگل]Twardzik گفت، بعضی از آنها احتمالا در بریانت به احتمال زیاد فرصت خواهند داشت

12. So why not take a chance?
[ترجمه ترگمان]پس چرا ریسک نکنیم؟
[ترجمه گوگل]پس چرا شانس نداری؟

13. Desperate for players, Athletico were willing to take a chance with Proby and his fiery temper.
[ترجمه ترگمان]Desperate برای players، Athletico مایل بودند فرصتی را با Proby و خلق و خوی آتشین او به دست آورند
[ترجمه گوگل]Athletico از جانب بازیکنان ناامید شد، مایل بودند با Proby و خلق و خوی آتشین خود شانس بگیرند

14. Bernstein decided to take a chance.
[ترجمه ترگمان] Bernstein \"تصمیم گرفته که شانسی داشته باشه\"
[ترجمه گوگل]برنشتاین تصمیم گرفت تا شانس بگیرد

15. Should I take a chance on him?
[ترجمه ترگمان]باید بهش فرصت بدم؟
[ترجمه گوگل]آیا باید به او فرصت بدهم؟

پیشنهاد کاربران

امتحانش ضرر نداره

دست زدن به کاری که خطر بسیار بالایی دارد.

فرصت را غنیمت شمردن

( به خود/دیگری ) فرصت دادن

شانس خود را امتحان کردن

Come on, take a chance. You may lose, but it's worth trying
زود باش، شانست رو امتحان کن، ممکنه ببازی اما ارزش امتحان کردن رو داره

take achnce
شاید به معنی شانس آوردن باشه. . .

ریسک کردن

I didn't want to take any chances
من نمیخوام ریسک کنم

ریسک کردن، شانس خود را امتحان کردن

There are a lot of people here who are�afraid�to�take chances�and do new things

You have to�take chances�for�peace, just as you must take chances in�war

Victor�took a chance�and set up his own company, which has been very�successful


کلمات دیگر: