کلمه جو
صفحه اصلی

sadly


1- به طور غم انگیز، با غم 2- متاسفانه، به طور تاسف آور، غمگینانه، محزونانه، بسیار بد، سخت

انگلیسی به فارسی

به‌طور غم‌انگیز، با غم، متأسفانه، به‌طور تأسف‌آور


با ناراحتی


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
(1) تعریف: in a manner that exhibits or expresses sadness.
مترادف: mournfully, sorrowfully
متضاد: cheerfully, gaily, happily, joyfully

- She spoke sadly of the loss of her husband.
[ترجمه ترگمان] با اندوه از دست دادن شوهرش حرف می زد
[ترجمه گوگل] او متاسفانه از دست دادن شوهرش صحبت کرد

(2) تعریف: unfortunately.
مترادف: unfortunately

- Sadly, he did not live to see his son's astounding success.
[ترجمه ترگمان] متاسفانه او زنده نبود تا شاهد موفقیت شگفت انگیز پسرش باشد
[ترجمه گوگل] متاسفانه، او موفق به دیدن موفقیت آمیز پسرش نشد

• unhappily, despondently, morosely; regretfully, unfortunately

جملات نمونه

1. sadly
1- به طور غم انگیز،با غم 2- متاسفانه،به طور تاسف آور

2. they are sadly mistaken
به طرز تاسف آوری در اشتباهند.

3. on its turret we saw a ringdove sitting / sadly saying cuckoo? cuckoo?
(خیام) دیدیم که بر کنگره اش فاخته ای / بنشسته و می گفت که کوکو؟ کوکو؟

4. Sadly, the text is marred by careless errors.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، متن با خطاهای سرسری خراب شده است
[ترجمه گوگل]متاسفانه متن از خطاهای ناخواسته رنج می برد

5. Sadly, my feelings for him were not reciprocated.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، احساسات من نسبت به اون جبران نشده
[ترجمه گوگل]متاسفانه، احساسات من برای او متقابل نبود

6. England's defeat in the third test match was sadly predictable.
[ترجمه ترگمان]شکست انگلستان در مسابقه تست سوم بسیار قابل پیش بینی بود
[ترجمه گوگل]شکست انگلستان در مسابقه آزمون سوم متاسفانه قابل پیش بینی بود

7. Enthusiasm has been sadly lacking these past months at work.
[ترجمه ترگمان]اشتیاق به شدت فقدان این ماه های گذشته در سر کار بوده است
[ترجمه گوگل]شور و اشتیاق متاسفانه این ماههای گذشته در کار نبود

8. "I must part you now,"he said sadly to the mother and child.
[ترجمه ترگمان]وی غمگینانه به مادر و فرزند گفت: \" من اکنون باید از شما جدا شوم \"
[ترجمه گوگل]او با ناراحتی به مادر و کودک گفت: 'من باید امروز بخاطر شما باشم '

9. The spirit of fair play is sadly missing from the sport these days.
[ترجمه ترگمان]این روزها روح بازی منصفانه از ورزش تنگ نمی شود
[ترجمه گوگل]در این روزها ورزش روحیه بازی عادلانه از دست رفته است

10. They had hoped to win and were sadly disappointed.
[ترجمه ترگمان]آن ها امیدوار بودند که پیروز شوند و اندوهگین باشند
[ترجمه گوگل]آنها امیدوار بودند که پیروز شوند و متاسفانه ناامید شدند

11. He'll be sadly missed. He was a real character.
[ترجمه ترگمان]دلش برای او تنگ خواهد شد اون یه شخصیت واقعی بود
[ترجمه گوگل]او متاسفانه از دست رفته است او یک شخصیت واقعی بود

12. Sadly, both he and my mother died of cancer.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، هر دو اون و مادرم از سرطان مرد
[ترجمه گوگل]متأسفانه، هر دو او و مادر من از سرطان فوت کردند

13. The incident has sadly only served to highlight the differences within the party.
[ترجمه ترگمان]این رویداد متاسفانه تنها برای برجسته کردن تفاوت ها در حزب کار کرده است
[ترجمه گوگل]متاسفانه حادثه فقط به تفاوت های موجود در حزب کمک کرد

14. Sadly, the feud sums up the relationship between Lord Bath and the man who succeeds him.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، این دشمنی که بین لرد بث و مردی که به او کمک کرده بود، زیاد است
[ترجمه گوگل]متأسفانه، دشمن ارتباط بین لرد حمام و مردی را که او را موفق می کند خلاصه می کند

15. I must sadly decline your generous invitation.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه دعوت generous رو رد می کنم
[ترجمه گوگل]من متاسفانه دعوت سخاوتمندانه شما را رد می کنم

16. He wrote many articles for the now sadly defunct newspaper, the Daily Correspondent.
[ترجمه ترگمان]او مقالات زیادی برای روزنامه به تازگی از بین رفته را برای روزنامه پیام امروز نوشت
[ترجمه گوگل]او روزنامه های بسیاری را برای روزنامه متأهل که امروز غم انگیز است، روزنامه نگار نوشت

17. Sadly, after eight years of marriage they had grown apart.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، بعد از هشت سال زناشویی، از هم جدا شده بودند
[ترجمه گوگل]متأسفانه پس از هشت سال ازدواج، از هم جدا شده اند

پیشنهاد کاربران

با ابراز تاسف، با عرض تاسف

in an unfortunate way
with sadness

تاسف آور

به طور غم انگیز


غم گین کننده. تاسف بار . ناراحت کننده .
در زبان ترکی:ناراحات إلیین شی

بطور غم انگیزی

به طور غم انگیزی

شوربختانه

متأسفانه


کلمات دیگر: