کلمه جو
صفحه اصلی

sainted


مقدس (اعلام شده)، اشو (شده)، تقدیس شده

انگلیسی به فارسی

تقدیس شده


سنت، تقدیس شده


انگلیسی به انگلیسی

• canonized, officially recognized as a saint; holy, sacred, hallowed; deceased, gone to heaven
a sainted person has the qualities of a saint; an old-fashioned word.

صفت ( adjective )
(1) تعریف: canonized as a saint.

(2) تعریف: of saintly character.
مشابه: holy, saintly

- His sainted mother had sacrificed everything to give him a good life.
[ترجمه ترگمان] مادر مقدس او همه چیز را فدای او کرده بود تا زندگی خوبی به او بدهد
[ترجمه گوگل] مادر مقدس او همه چیز را برای به دست آوردن یک زندگی خوب فدا کرد

جملات نمونه

1. And how is my sainted sister?
[ترجمه ترگمان]و خواهر مقدس من چطور است؟
[ترجمه گوگل]و خواهر مقدس من چگونه است؟

2. Those awarded congressional gold medals have not led sainted lives.
[ترجمه ترگمان]آن هایی که مدال طلا در کنگره دریافت کرده اند، زندگی مقدس را هدایت نکرده اند
[ترجمه گوگل]کسانی که مدال طلا را به دست آورده اند، زندگی های مقدس را هدایت نکرده اند

3. My sainted aunt! Whatever next?
[ترجمه ترگمان]زن مقدس من! حالا هر چی؟
[ترجمه گوگل]عمه سنت من! چه بعدی؟

4. She was going to use the sainted patience ploy, the one he found most difficult to handle.
[ترجمه ترگمان]او قصد داشت از این خدعه آمیز مقدس استفاده کند، کسی که دشوارترین کار را به دشواری انجام داد
[ترجمه گوگل]او قصد داشت از طنز صبر و حوصله سوء استفاده کند

5. My Sainted Aunt! Whatever next?
[ترجمه ترگمان]عمه sainted من! حالا هر چی؟
[ترجمه گوگل]عمه سرگرد من! چه بعدی؟

6. Because, this is you should sainted person is killed too much.
[ترجمه ترگمان]چون، این که شما مقدس هستید خیلی زیاد کشته می شوید
[ترجمه گوگل]از آنجا که، این است که شما باید شخص مقدس کشته شود بیش از حد

7. My sainted aunt ! ie as an exclamation expressing surprise.
[ترجمه ترگمان]زن مقدس من! دور کمر را به علامت تعجب تکان داد
[ترجمه گوگل]عمه سنت من! یعنی به عنوان تعجب ابراز تعجب

8. But this expiation did not satisfy two sainted women, Madame Courtin, Marquise de Boucs, and the Comtesse de Chateauvieux.
[ترجمه ترگمان]اما این کفاره دو زن مقدس، مادام Courtin و مارکیز دو Chateauvieux را کفایت نمی کرد
[ترجمه گوگل]اما این انحراف دو زن متاهل، مادام Courtin، Marquise de Boucs و Comtesse de Chateauvieux را برآورده نمی کند

9. The sainted minister in the church!
[ترجمه ترگمان]کشیش مقدس کلیسا!
[ترجمه گوگل]وزیر سنت در کلیسا!

10. I plight again, By every sainted Bee - By Daisy called from hillside - By Bobolink from lane.
[ترجمه ترگمان]باز هم گرفتاری دارم، با همه Bee مقدس - دی زی از دامنه تپه - با Bobolink از کوره راه
[ترجمه گوگل]من دوباره ترسیدم، توسط هر زنبور عسل - توسط Daisy از دامنه تپه - با Bobolink از خط

11. Now from sainted rat old-timer with the result that Dao phrase.
[ترجمه ترگمان]حالا از تایمر old موش، با نتیجه عبارت Dao
[ترجمه گوگل]در حال حاضر از زمان قدردانی از موشهای مقدس با نتیجه که دائو عبارت

12. What I had not found voice to say to those sainted women was what I was sorry for.
[ترجمه ترگمان]چیزی که من نتوانستم به آن زن مقدس بگویم، چیزی بود که من به خاطرش متاسف بودم
[ترجمه گوگل]چیزی که من صدای آن را برای زنان مسیحی پیدا نکردم چیزی بود که متاسفم

13. O, lady fair, the oleanders spice the air O, my sainted aunt!
[ترجمه ترگمان]ای خانم زیبا، مریم مقدس، هوای سفید، ای خاله مقدس!
[ترجمه گوگل]O، خانم عادلانه، oleanders ادویه هوا O، عمه سخته من!

14. Most of the old like this are the elder and sainted person in the society.
[ترجمه ترگمان]از همه گذشته، این پیرمرد، پیر و مقدس جامعه است
[ترجمه گوگل]بسیاری از قدیمی ها مثل این بزرگتر و متکبر در جامعه هستند


کلمات دیگر: