کلمه جو
صفحه اصلی

tailcoat


کت دامن گرد مخصوص مواقع رسمی، (مردانه) کت دنباله دار، کت رسمی، لباس سلام (swallow-tailed coat هم می گویند)، جامه دامن گرد که پشت ان ماننداست به دم

انگلیسی به فارسی

کت دامن گرد مخصوص مواقع رسمی


دمپایی، کت دامن گرد مخصوص مواقع رسمی


انگلیسی به انگلیسی

• man's formal evening coat with a short front and long and tapering in the back
evening suit with a tail in the back

جملات نمونه

1. On board days he would wear a tailcoat.
[ترجمه ترگمان]او در این روزها یک کت رسمی می پوشید
[ترجمه گوگل]در روزهای هیئت مدیره، یک دم کت را می پوشاند

2. His tailcoat, his white tie, his dancing pumps, all impeccable.
[ترجمه ترگمان]کت رسمی His، کراوات سفیدش، همه بی عیب و نقص
[ترجمه گوگل]دمپایی او، کراوات سفید، پمپ های رقصش، همه بی عیب و نقص است

3. This tailcoat looks as if it were made for you.
[ترجمه ترگمان]این کت رسمی به نظر می رسد که برای شما ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این دم کتان به نظر می رسد مثل اینکه برای شما ساخته شده است

4. The tailor made a tailcoat for Harry . It is quite tasteful!
[ترجمه ترگمان]خیاط برای هری یک کت رسمی پوشید ! این کاملا لختی - ه
[ترجمه گوگل]خیاطی یک دم کت برای هری ایجاد کرد این بسیار خوشمزه است

5. Tailcoat Parsons further pointed out the two functions of school class: socializing and selecting.
[ترجمه ترگمان]tailcoat پارسونز به دو کارکرد کلاس مدرسه اشاره کرد: اجتماعی شدن و انتخاب
[ترجمه گوگل]پارسونز Tailcoat بیشتر اشاره کرد که دو وظیفه کلاس مدرسه اجتماعی و انتخاب است

6. He had shoulder-length, gleaming black ringlets of hair, a pointy beard, and wore a tailcoat.
[ترجمه ترگمان]موهای بلند و درازی داشت و موهای سیاه براقش، ریش نوک تیزی داشت و یک کت رسمی پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او دارای شانه طولانی، درخشان سیاه و سفید دایره مو، یک ریش موی مشکی، و دمپایی پوشید

7. No fancy dress for him; he even felt uncomfortable in his faithful old tailcoat and old-fashioned collared waistcoat.
[ترجمه ترگمان]هیچ لباسی به تن نداشت؛ حتی در کت رسمی کت رسمی کت رسمی و old، احساس ناراحتی می کرد
[ترجمه گوگل]هیچ لباس فانتزی برای او؛ او حتی در لباس های قدیمی و دمدمی مزاج قدیمی خود احساس راحتی کرد

8. He had a distinguished air, was formally dressed in a tailcoat, and was precisely my idea of an ambassador.
[ترجمه ترگمان]یک کت رسمی رسمی پوشیده بود و به طور رسمی به نظر من از یک سفیر بود
[ترجمه گوگل]او یک هواپیما برجسته داشت، به طور رسمی در یک کت و شلوار لباس پوشید و دقیقا ایده من از یک سفیر بود

9. Gerald had asked his tailor to sew little loops into his tailcoat so that the Order did not have to be continually readjusted.
[ترجمه ترگمان]جرالد از خیاط او خواسته بود تا او را در کت رسمی خود بدوزد تا نظم و ترتیب برقرار نشود
[ترجمه گوگل]جرالد از خیاط او خواسته بود تا حلقه های کوچکی را به دم کت خود بچسبانید تا سفارش به طور مداوم اصلاح نشود


کلمات دیگر: