پوشیدنی، جامه، تنپوش
wearable
پوشیدنی، جامه، تنپوش
انگلیسی به فارسی
پوشیدنی
(جمع) پوشاک، جامه، تنپوش
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: suitable for or capable of being worn.
• capable of being worn
جملات نمونه
1. The new styles are very smart and very wearable.
[ترجمه ترگمان]سبک های جدید بسیار شیک و بسیار پوشیدنی هستند
[ترجمه گوگل]سبک های جدید بسیار هوشمند و بسیار پوشیدنی هستند
[ترجمه گوگل]سبک های جدید بسیار هوشمند و بسیار پوشیدنی هستند
2. It's fashionable but wearable, and it's easy to look after.
[ترجمه ترگمان]مد روز است، اما ساعت بعد از آن خیلی آسان است
[ترجمه گوگل]این مد روز، اما پوشیدنی است، و پس از آن آسان است
[ترجمه گوگل]این مد روز، اما پوشیدنی است، و پس از آن آسان است
3. If make-up is not wearable, who needs it?
[ترجمه ترگمان]اگر آرایش، پوشیدنی نیستند، چه کسی به آن نیاز دارد؟
[ترجمه گوگل]اگر آرایش پوشیدنی نیست، چه کسی نیاز دارد؟
[ترجمه گوگل]اگر آرایش پوشیدنی نیست، چه کسی نیاز دارد؟
4. Machine knitting can convert innovative ideas into wearable artwork.
[ترجمه ترگمان]knitting ماشینی می تواند ایده های مبتکرانه را به کار هنری پوشیدنی تبدیل کند
[ترجمه گوگل]ماشین بافندگی می تواند ایده های ابتکاری را به آثار هنری پوشیدنی تبدیل کند
[ترجمه گوگل]ماشین بافندگی می تواند ایده های ابتکاری را به آثار هنری پوشیدنی تبدیل کند
5. Drying time: wearable after drying for three hours in a warm room.
[ترجمه ترگمان]خشک کردن زمان: پوشیدنی پس از خشک کردن به مدت سه ساعت در یک اتاق گرم
[ترجمه گوگل]زمان خشک شدن پس از خشک شدن به مدت سه ساعت در یک اتاق گرم قابل پوششی است
[ترجمه گوگل]زمان خشک شدن پس از خشک شدن به مدت سه ساعت در یک اتاق گرم قابل پوششی است
6. In glaze small film decal Beautiful, comfortable and wearable, no Lead and Cadmium.
[ترجمه ترگمان]در فیلم کوچک زیبا، زیبا، راحت و پوشیدنی بدون سرب و کادمیم
[ترجمه گوگل]در لعاب کمربند فیلم های کوچک زیبا، راحت و پوشیدنی، هیچ سرب و کادمیوم
[ترجمه گوگل]در لعاب کمربند فیلم های کوچک زیبا، راحت و پوشیدنی، هیچ سرب و کادمیوم
7. Experience in Repairing machine guideway with wearable soft band is introduced.
[ترجمه ترگمان]تجربه در تعمیر دستگاه guideway با نوار نرم پوشیدنی معرفی می شود
[ترجمه گوگل]تجربه در تعمیر دستگاه راهبری با نوار نرم پوشیدنی معرفی شده است
[ترجمه گوگل]تجربه در تعمیر دستگاه راهبری با نوار نرم پوشیدنی معرفی شده است
8. Work table adopts water proof and wearable material, and can dismount easily.
[ترجمه ترگمان]میز کار از تایید آب و مواد پوشیدنی استفاده می کند و می تواند به آسانی از اسب پیاده شود
[ترجمه گوگل]میز کار مواد ضد آب و پوشیدنی را تصویب می کند و می تواند به راحتی از بین برود
[ترجمه گوگل]میز کار مواد ضد آب و پوشیدنی را تصویب می کند و می تواند به راحتی از بین برود
9. The lace bolero would make it a very wearable two piece for a ceremony or a blessing.
[ترجمه ترگمان]The توری آن را به دو قطعه بسیار قابل پوشیدن برای یک مراسم یا یک موهبت تبدیل خواهند کرد
[ترجمه گوگل]تسمه نقره ای آن را دو قطعه بسیار پوشیدنی برای مراسم یا برکت می کند
[ترجمه گوگل]تسمه نقره ای آن را دو قطعه بسیار پوشیدنی برای مراسم یا برکت می کند
10. Weird and wonderful - but was it wearable?
[ترجمه ترگمان]عجیب و شگفت انگیز اما اون ساعت بود؟
[ترجمه گوگل]عجیب و فوق العاده - اما پوشیدنی بود؟
[ترجمه گوگل]عجیب و فوق العاده - اما پوشیدنی بود؟
11. The M-dress is a wearable cell phone with a sim card and antenna integrated into the fabric, and while it's not necessarily perfect, it does make carrying a cell phone around a non-issue.
[ترجمه ترگمان]این نوع لباس یک تلفن همراه پوشیدنی است که با یک کارت براحتی و آنتن در پارچه ادغام می شود، و در حالی که لزوما کامل نیست، این گوشی تلفن همراه را در اطراف یک مشکل حمل می کند
[ترجمه گوگل]M-wear یک تلفن همراه پوشیدنی با سیم کارت و آنتن است که به پارچه متصل شده است و در حالی که لزوما کامل نیست، آن را حمل یک تلفن همراه در اطراف یک مسئله نیست
[ترجمه گوگل]M-wear یک تلفن همراه پوشیدنی با سیم کارت و آنتن است که به پارچه متصل شده است و در حالی که لزوما کامل نیست، آن را حمل یک تلفن همراه در اطراف یک مسئله نیست
12. The causes of the wearable zone dropout were analyzed by the metallography analysis and SEM.
[ترجمه ترگمان]علل ناشی از ترک تحصیل ناحیه پوشیدنی به وسیله آنالیز metallography و SEM مورد تحلیل قرار گرفت
[ترجمه گوگل]علل از بین رفتن ناحیه پوشیدنی با تجزیه و تحلیل فلزوگرافی و SEM تجزیه و تحلیل شد
[ترجمه گوگل]علل از بین رفتن ناحیه پوشیدنی با تجزیه و تحلیل فلزوگرافی و SEM تجزیه و تحلیل شد
13. The T-shirt, created by scientists from the Commonwealth Scientific and Industrial Research Organization (CSIRO), is called a "wearable instrument shirt. "
[ترجمه ترگمان]تی - شرت که توسط دانشمندان سازمان تحقیقات صنعتی و صنعتی مشترک المنافع (CSIRO)ایجاد شده است، \"پیراهن پشمی پوشیدنی\" نامیده می شود
[ترجمه گوگل]تی شرت، که توسط دانشمندان سازمان تحقیقات علمی و صنعتی مشترک (CSIRO) ایجاد شده است، به عنوان یک تی شرت پوشیدنی نامیده می شود '
[ترجمه گوگل]تی شرت، که توسط دانشمندان سازمان تحقیقات علمی و صنعتی مشترک (CSIRO) ایجاد شده است، به عنوان یک تی شرت پوشیدنی نامیده می شود '
14. The study on rugged wearable makes guidance to wearable computer hardware design, and it belongs to the study on some special attribute.
[ترجمه ترگمان]مطالعه بر روی پوشیدنی راهنمایی را به طراحی سخت افزار رایانه (پوشیدنی معرفی می کند و این امر به مطالعه در مورد برخی از ویژگی ها خاص تعلق دارد
[ترجمه گوگل]مطالعه روی پوشیدنی ناهموار، هدایت به طراحی سخت افزار رایانه ای پوشیدنی است و به مطالعه برخی ویژگی های خاص مربوط می شود
[ترجمه گوگل]مطالعه روی پوشیدنی ناهموار، هدایت به طراحی سخت افزار رایانه ای پوشیدنی است و به مطالعه برخی ویژگی های خاص مربوط می شود
15. The optimal wearable black phosphating process has been determinated by systematic experiments on various technological factors.
[ترجمه ترگمان]فرآیند بهینه phosphating (phosphating)، به واسطه آزمایش ها سیستماتیک بر روی عوامل تکنولوژیکی مختلف، مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]فرآیند فسفاته سیاه پوشاننده بهینه شده توسط آزمایش های سیستماتیک بر روی عوامل مختلف فن آوری تعیین شده است
[ترجمه گوگل]فرآیند فسفاته سیاه پوشاننده بهینه شده توسط آزمایش های سیستماتیک بر روی عوامل مختلف فن آوری تعیین شده است
پیشنهاد کاربران
قابل حمل
کاربردی
قابل پوشیدن، پوشیدنی ( مانند: عینک، لباس، کراوات، کلاه، ساعت و . . . )
کلمات دیگر: