کلمه جو
صفحه اصلی

corrugated


معنی : راه راه، چین دار
معانی دیگر : چین دادن، موجدار کردن، راه راه کردن

انگلیسی به فارسی

موج‌دار، شیاردار، زنبوری، شیاری


راه راه، چین دار


انگلیسی به انگلیسی

• creased, wrinkled, grooved; wavy
corrugated metal or cardboard has parallel folds in it to make it stronger.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] موجدار - کنگره ای - چیندار - شیاردار - ناصاف
[برق و الکترونیک] موج دار
[زمین شناسی] چیندار موجدار، کنگره ای، شیار دار، ناصاف

مترادف و متضاد

راه راه (صفت)
striped, stripy, brindle, corrugated, brindled, canaliculate, fasciated

چین دار (صفت)
corrugated, frizzy, folded, wrinkled, plicate, frizzly, rugose

جملات نمونه

1. corrugated sheet
ورق آهن آجدار

2. The front wall is made of corrugated steel.
[ترجمه ترگمان]دیوار جلویی از فولاد چین دار ساخته شده است
[ترجمه گوگل]دیوار جلو از فولاد ضد زنگ ساخته شده است

3. The building is roofed entirely with translucent corrugated plastic.
[ترجمه ترگمان]ساختمان به طور کامل با پلاستیک چین دار پوشانده شده است
[ترجمه گوگل]این ساختمان به طور کامل با پلاستیکی موجدار شفاف سقف دارد

4. Sheets of corrugated iron are often used for temporary roofs and fences.
[ترجمه ترگمان]ورقه های آهن چین دار اغلب برای پشت بام های موقتی و حصارها مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]ورق های آهن ریخته گری اغلب برای سقف های موقت و نرده ها استفاده می شود

5. According the regulations the corrugated iron sheets lap 10 centimetres over each other.
[ترجمه ترگمان]طبق مقررات ورقه های آهن چین دار ۱۰ سانتی متر بالاتر از هم قرار دارند
[ترجمه گوگل]با توجه به مقررات، ورقهای آهن ریخته گری 10 سانتیمتر از یکدیگر قرار می گیرند

6. His brow corrugated with the effort of thinking.
[ترجمه ترگمان]ابروهایش را درهم کشید و سعی کرد به فکر کردن باشد
[ترجمه گوگل]ابروش با تلاش تفکر بافته شده است

7. Micky's brow corrugated in a simian frown.
[ترجمه ترگمان]پیشانی Micky با اخمی شبیه صورت simian
[ترجمه گوگل]ابرو Micky در گوشه ای شبیه به هم ریخته شده است

8. She saw again the severed vessels, sticking like corrugated pipes through the clotted blood.
[ترجمه ترگمان]او دوباره کشتی را دید که مثل لوله های corrugated از میان خون لخته خون بیرون زده بود
[ترجمه گوگل]او دیگر دوباره عروق خونی را دید، چسبیده به لوله های ریخته گری از طریق خون ریخته شده

9. Its simple architectural design features a blue corrugated metal exterior that changes shades and textures with the changing light of the day.
[ترجمه ترگمان]طراحی معماری ساده آن یک نمای خارجی چین دار و چین دار است که با تغییر روشنایی روز، سایه ها و بافت ها را تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]طراحی معماری ساده آن دارای یک بیرونی فلزی موجدار آبی است که با تغییر نور روز، سایه ها و بافت ها را تغییر می دهد

10. On the corrugated pewter there floated two boats.
[ترجمه ترگمان]روی ورقه آهنی دو قایق در آن شناور بودند
[ترجمه گوگل]در دوچرخه جوراب دو قایق فرو ریخت

11. A wall of corrugated iron lay before them, its length daubed with graffiti.
[ترجمه ترگمان]دیواری از آهن کرکره پیش رویشان دراز کشیده بود و طول آن با نوشتن نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]دیوار آهن ریخته شده از پیش ساخته شده، طول آن با نقاشی های دیواری پوشانده شده است

12. It was made of corrugated metal and wooden beams and had scores of windows that could be broken but not shattered.
[ترجمه ترگمان]از کرکره آهنی و تیره ای چوبی ساخته شده بود و ده ها پنجره داشت که ممکن بود شکسته باشد، اما خرد نشده بود
[ترجمه گوگل]این ساخته شده از فلز راه راه و تیرهای چوبی بود و دارای نمرات ویندوز که می تواند شکسته شود، اما نه تقسیم شده است

13. The walls were unbaked bricks, the roof corrugated sheets.
[ترجمه ترگمان]دیوارها از آجر فرش شده بودند
[ترجمه گوگل]دیوارها آجر های نجیب زده بودند، ورق های سفال سقف

14. Concrete was then poured into the corrugated surface formed by the decking.
[ترجمه ترگمان]سپس بتن به سطح چین دار که توسط دکینگ شکل گرفت، ریخته شد
[ترجمه گوگل]سپس بتن به سطح راه راه ریخته شده توسط کفپوش ریخته شد

15. A couple of sheets of corrugated iron broke loose and fell on Mr pugh's head.
[ترجمه ترگمان]دوتا ورق آهن کرکره آهنی لق شده و روی سر آقای pugh افتاد
[ترجمه گوگل]چند ورق از آهن ریخته گری شکسته شد و به سر آقای آقای پوه رسید

پیشنهاد کاربران

موج دار، شیاردار

آجدار


کلمات دیگر: