کلوچه ای که در عروسی به مهمانان میدهندوبرای دوستانی، میفرستند
wedding cake
کلوچه ای که در عروسی به مهمانان میدهندوبرای دوستانی، میفرستند
انگلیسی به انگلیسی
• tiered cake that is served at a wedding
جملات نمونه
1. My wedding cake had four tiers, each supported by small pillars.
[ترجمه ترگمان]کیک عروسی من چهار ردیف داشت که هر کدام از ستون های کوچک حمایت می کردند
[ترجمه گوگل]کیک عروسی من چهار تیر داشت که هر کدام توسط ستون های کوچک پشتیبانی می شد
[ترجمه گوگل]کیک عروسی من چهار تیر داشت که هر کدام توسط ستون های کوچک پشتیبانی می شد
2. Her wedding cake has three tiers.
[ترجمه ترگمان]کیک عروسی او سه ردیف دارد
[ترجمه گوگل]کیک عروسی او دارای سه مرحله است
[ترجمه گوگل]کیک عروسی او دارای سه مرحله است
3. But this is no ordinary wedding cake - it's a knitted one!
[ترجمه ترگمان]اما این کیک عروسی معمولی نیست، یک بافتنی می بافت
[ترجمه گوگل]اما این کیک عروسی معمولی نیست - این یک لباس بافتنی است!
[ترجمه گوگل]اما این کیک عروسی معمولی نیست - این یک لباس بافتنی است!
4. Everybody saved all their food coupons for the wedding cake.
[ترجمه ترگمان]همه کوپن های غذایی خود را برای کیک عروسی ذخیره کردند
[ترجمه گوگل]همه کوپن های غذایی خود را برای کیک عروسی نجات دادند
[ترجمه گوگل]همه کوپن های غذایی خود را برای کیک عروسی نجات دادند
5. The white pony comes complete with veil, wedding cake, wedding ring, comb and ribbon, for perfect grooming!
[ترجمه ترگمان]اسب سفید با پرده، کیک عروسی، انگشتر عروسی، شانه و روبان است، برای آرایش عالی!
[ترجمه گوگل]اسب سفید سفید با حجاب، کیک عروسی، حلقه عروسی، شانه و روبان، برای نظافت کامل کامل می شود!
[ترجمه گوگل]اسب سفید سفید با حجاب، کیک عروسی، حلقه عروسی، شانه و روبان، برای نظافت کامل کامل می شود!
6. We cut the enormous multilayered white wedding cake without incident and toasted our marriage with champagne.
[ترجمه ترگمان]ما کیک عروسی بزرگ عروسی را بدون هیچ حادثه کوتاه کردیم و با شامپاین شروع به نوشیدن کردیم
[ترجمه گوگل]ما یک کیک عروسی سفید چند لایه را بدون حادثه قطع کردیم و ازدواج با شامپاین را تست کردیم
[ترجمه گوگل]ما یک کیک عروسی سفید چند لایه را بدون حادثه قطع کردیم و ازدواج با شامپاین را تست کردیم
7. The final chapter - on whither the wedding cake - had this reviewer in helpless stitches.
[ترجمه ترگمان]فصل آخر - که در آن کیک عروسی کجا بود - این reviewer را در stitches ناتوان داشت
[ترجمه گوگل]فصل نهایی - در جایی که کیک عروسی - این بررسی کننده را در بخیه های نا امید داشت
[ترجمه گوگل]فصل نهایی - در جایی که کیک عروسی - این بررسی کننده را در بخیه های نا امید داشت
8. The wedding cake was crowned with a red rose.
[ترجمه ترگمان]کیک عروسی تاجی از گل سرخ بر سر داشت
[ترجمه گوگل]کیک عروسی با گل رز قرمز به پایان رسید
[ترجمه گوگل]کیک عروسی با گل رز قرمز به پایان رسید
9. The wedding cake has always stood for good fortune and fertility.
[ترجمه ترگمان]کیک عروسی همیشه برای خوش شانسی و باروری بود
[ترجمه گوگل]کیک عروسی همواره برای ثروت و باروری خوب ایستاده است
[ترجمه گوگل]کیک عروسی همواره برای ثروت و باروری خوب ایستاده است
10. And a wedding cake sits in a corner waiting to be cut.
[ترجمه ترگمان]و یک کیک عروسی در گوشه ای نشسته است و منتظر است تا بریده شود
[ترجمه گوگل]و یک کیک عروسی نشسته در یک گوشه در انتظار برش است
[ترجمه گوگل]و یک کیک عروسی نشسته در یک گوشه در انتظار برش است
11. I would like my wedding cake decorated with cupids.
[ترجمه ترگمان]دوست دارم کیک عروسیم با cupids تزیین کنه
[ترجمه گوگل]من می خواهم کیک عروسی من تزئین شده با Cupids
[ترجمه گوگل]من می خواهم کیک عروسی من تزئین شده با Cupids
12. A slide projector that fell on a wedding cake that fell on a waterwheel is one description of the Executive Wing of the New Zealand Parliament Buildings, also known as "The Beehive. "
[ترجمه ترگمان]یک پروژکتور اسلاید که روی یک کیک عروسی افتاد که بر روی یک waterwheel افتاد، توصیفی از شاخه اجرایی ساختمان های پارلمان نیوزیلند است که به عنوان \"Beehive\" نیز شناخته می شود
[ترجمه گوگل]یک پروژکتور اسلاید که بر روی یک کیک عروسی فرو ریخت که بر روی یک آبی چرخان افتاده است، توصیفی از جلوی مجلس ساختمانهای مجلس نیوزلند است که همچنین به نام �کندو� شناخته می شود '
[ترجمه گوگل]یک پروژکتور اسلاید که بر روی یک کیک عروسی فرو ریخت که بر روی یک آبی چرخان افتاده است، توصیفی از جلوی مجلس ساختمانهای مجلس نیوزلند است که همچنین به نام �کندو� شناخته می شود '
13. Her wedding cake had three tiers.
[ترجمه ترگمان]کیک عروسی او سه ردیف ردیف داشت
[ترجمه گوگل]کیک عروسی او سه پایه داشت
[ترجمه گوگل]کیک عروسی او سه پایه داشت
14. The wedding cake was a real work of art.
[ترجمه ترگمان]کیک عروسی یک اثر هنری واقعی بود
[ترجمه گوگل]کیک عروسی یک اثر واقعی از هنر بود
[ترجمه گوگل]کیک عروسی یک اثر واقعی از هنر بود
15. Cutting wedding cake is a central part of the wedding reception.
[ترجمه ترگمان]کیک عروسی بخش مرکزی پذیرش عروسی است
[ترجمه گوگل]کیک عروسی بریدن بخش مهمی از پذیرایی عروسی است
[ترجمه گوگل]کیک عروسی بریدن بخش مهمی از پذیرایی عروسی است
کلمات دیگر: