(کشتی) لنگر برداشتن، عزیمت کردن، لنگر کشیدن، لنگر برداشتن
weigh anchor
(کشتی) لنگر برداشتن، عزیمت کردن، لنگر کشیدن، لنگر برداشتن
انگلیسی به فارسی
وزن لنگر
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: to retrieve the anchor, preparatory to sailing.
• مشابه: sail, shove off
• مشابه: sail, shove off
• lift an anchor in getting ready for sailing
جملات نمونه
1. We weighed anchor in the afternoon and started for the Philippines.
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر لنگر weighed و به طرف فیلیپین راه افتادیم
[ترجمه گوگل]بعد از ظهر ما لنگر را وزن کردیم و برای فیلیپین شروع کردیم
[ترجمه گوگل]بعد از ظهر ما لنگر را وزن کردیم و برای فیلیپین شروع کردیم
2. We weighed anchor next morning and sailed south.
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد لنگر انداختیم و به طرف جنوب حرکت کردیم
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد محکم زدیم و به سمت جنوب رفتیم
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد محکم زدیم و به سمت جنوب رفتیم
3. The next morning, they weighed anchor and began to move south again.
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد لنگر کشیدند و دوباره به سمت جنوب حرکت کردند
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد آنها لنگر را وزن کردند و دوباره به سمت جنوب رفتند
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد آنها لنگر را وزن کردند و دوباره به سمت جنوب رفتند
4. It was time to weigh anchor on the cruise to Alaska.
[ترجمه ترگمان]زمان آن رسیده بود که لنگر کشتی به آلاسکا برسد
[ترجمه گوگل]وقت آن است که لنگر را در کروز به آلاسکا بچرخانیم
[ترجمه گوگل]وقت آن است که لنگر را در کروز به آلاسکا بچرخانیم
5. We weighed anchor next morning and sailed down the fiord on a calm sea.
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد لنگر انداختیم و در دریای آرام دریا لنگر انداختیم
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد لنگر را وزن کردیم و فلیپ را در دریا آرام گرفتیم
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد لنگر را وزن کردیم و فلیپ را در دریا آرام گرفتیم
6. They were on board when the'Henrietta'made ready to weigh anchor.
[ترجمه ترگمان]آن ها سوار کشتی بودند و هنریتا هم آماده حرکت بود
[ترجمه گوگل]آنها وقتی که 'Henrietta' آماده به وزن لنگر بودند، در هیئت مدیره بودند
[ترجمه گوگل]آنها وقتی که 'Henrietta' آماده به وزن لنگر بودند، در هیئت مدیره بودند
7. You can weigh anchor and spend hours swimming or snorkeling in the clear blue Mediterranean . . .
[ترجمه ترگمان]شما می توانید لنگر را وزن کنید و ساعت ها را در شنا کردن یا زیر آبی رفتن در دریای آبی روشن آبی صرف کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید لنگر وزن و ساعت صرف شنا و یا snorkeling در آبی دریای مدیترانه
[ترجمه گوگل]شما می توانید لنگر وزن و ساعت صرف شنا و یا snorkeling در آبی دریای مدیترانه
8. The ship is about to weigh anchor.
[ترجمه ترگمان]کشتی در شرف اندازه گیری لنگر است
[ترجمه گوگل]کشتی برای محاسبه لنگر است
[ترجمه گوگل]کشتی برای محاسبه لنگر است
9. Shall we weigh anchor now?
[ترجمه ترگمان]آیا اکنون لنگر خواهیم کشید؟
[ترجمه گوگل]حالا ما لنگر وزن داریم؟
[ترجمه گوگل]حالا ما لنگر وزن داریم؟
10. The same also has one category the electricity control tool and can control to break down or weigh anchor.
[ترجمه ترگمان]هم چنین یک دسته ابزار کنترل برق را در اختیار دارد و می تواند کنترل را کنترل کند یا لنگر بیاندازد
[ترجمه گوگل]همین یک دسته را نیز ابزار کنترل الکتریکی می کند و می تواند کنترل کند تا لنگر را قطع کند یا وزن کند
[ترجمه گوگل]همین یک دسته را نیز ابزار کنترل الکتریکی می کند و می تواند کنترل کند تا لنگر را قطع کند یا وزن کند
کلمات دیگر: