کلمه جو
صفحه اصلی

grayish


متمایل به خاکستری

انگلیسی به فارسی

متمایل به خاکستری


انگلیسی به انگلیسی

• somewhat gray, ashen

جملات نمونه

1. teak weathers to a grayish color
در اثر آب و هوا رنگ چوب ساج متمایل به خاکستری می شود.

2. Emperor penguin chicks have a grayish down coat with dark wing and tail feathers, but this odd bird is all white.
[ترجمه ترگمان]اما این پرنده عجیب با پره ای سیاه و پره ای دم خاکستری متمایل به خاکستری است، اما این پرنده عجیب همه سفید است
[ترجمه گوگل]جوجه پنگوئن امپراتور دارای یک کت خاکستری با بال های تیره و پرهای دم است، اما این پرنده عجیب و غریب سفید است

3. Sometimes they brought back white, grayish earth-a piece of the morning star-as proof.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها زمین سفید و خاکستری رنگی را به شکل یک تکه از ستاره صبح می آوردند
[ترجمه گوگل]بعضی اوقات، زمین سفید و خاکستری، یک قطعه ستاره صبح را به عنوان مدرک آوردند

4. Is it the thin grayish covering, or is it the twelve to fifteen inch layer of blubber which surrounds his body?
[ترجمه ترگمان]آیا این همان پوشش نازک خاکستری است و یا آن دوازده تا پانزده اینچی پیه است که بدن او را احاطه کرده است؟
[ترجمه گوگل]آیا پوشش نازک قهوه ای است یا این که آن دوازده تا پانزده اینچ لایه ای از بدن است که بدن او را احاطه کرده است؟

5. There are grayish, streaky marks on the wall over the baseboard radiators.
[ترجمه ترگمان]در آنجا لکه سیاه و خاکستری بر روی دیواره بر روی رادیاتورها وجود دارد
[ترجمه گوگل]علامت های خاکستری و خمیده بر روی دیوار بیش از رادیاتور پایه وجود دارد

6. Shanghai's coastal waters are muddy, the beaches are grayish black sludge.
[ترجمه ترگمان]آب های ساحلی شانگهای پر از گل هستند و سواحل رسوب سیاه رنگی دارند
[ترجمه گوگل]آبهای ساحلی شانگهای سبز هستند، سواحل لجن سیاه سیاه خاکستری هستند

7. The gray and grayish green sandstones formed by hysterogenic reduction can be used as the lithogeochemical markers for exploration of uranium deposit.
[ترجمه ترگمان]The سبز خاکستری و خاکستری که با کاهش hysterogenic شکل گرفته اند را می توان به عنوان the lithogeochemical برای اکتشاف ذخایر اورانیوم مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]ماسه سنگ سبز خاکستری و خاکستری که از طریق کاهش هیستروژن ایجاد می شود می تواند به عنوان نشانگرهای لیتوگوش شیمیایی برای کاوش اورانیوم استفاده شود

8. A common Old World bird (Columba oenas) having grayish plumage.
[ترجمه ترگمان]پرنده Old رایج (Columba oenas)پره ای خاکستری رنگی دارد
[ترجمه گوگل]یک پرنده معمولی دنیای پیر (Columba oenas) دارای پرتغالی خاکستری است

9. Its fur is grayish brown in the summer.
[ترجمه ترگمان]پوستش به رنگ قهوه ای مایل به خاکستری در تابستان است
[ترجمه گوگل]در تابستان خز آن قهوه ای قهوه ای است

10. A grayish - black baboon ( Papio ursinus ) of southern and eastern Africa.
[ترجمه ترگمان]یک بابون سیاه خاکستری (Papio ursinus)از آفریقای جنوبی و شرقی است
[ترجمه گوگل]یک قارچ سیاه و سفید (Papio ursinus) آفریقای جنوبی و شرقی

11. I am very fond of her dark grayish purple coat.
[ترجمه ترگمان]من خیلی به این کت ارغوانی تیره او علاقه دارم
[ترجمه گوگل]من بسیار تمیز از کرم بنفش خاکستری تیره خود دارم

12. A moderate grayish violet to moderate reddish purple.
[ترجمه ترگمان]بنفش خاکستری مایل به بنفش ملایم متمایل به سرخ مایل به سرخ
[ترجمه گوگل]یک بنفش قهوه ای مایل به متوسط ​​تا بنفش قرمز مایل به متوسط ​​است

13. This troll has blue - white skin under grayish leather armor and he sports a red mohawk.
[ترجمه ترگمان]این ترول پوست سفید و سفیدی دارد که زیر پوشش چرم مایل به خاکستری متمایل است و او یک mohawk قرمز دارد
[ترجمه گوگل]این ترول دارای پوست آبی و سفید است که در زیر زخم های چرمی خاکستری قرار دارد و او یک موکت قرمز دارد

14. An orange-red to grayish yellow mixture of several uranium oxides, silicates, and salts occurring naturally in the oxidation and hydration of uraninite.
[ترجمه ترگمان]یک ترکیب زرد رنگ نارنجی با مخلوطی از اکسیده ای اورانیوم، سیلیکات و نمک به طور طبیعی در اکسیداسیون و hydration of اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]ترکیب رنگ زرد نارنجی تا قهوهای مایل به زرد از چندین اکسید اورانیوم، سیلیکات ها و نمک ها به طور طبیعی در اکسیداسیون و هیدراتاسیون اورانیلیت رخ می دهد


کلمات دیگر: