دریاچه های بزرگ پنجگانه ی آمریکا (که دارای آب شیرین بوده و عبارتند از: سوپریور، میشیگان، هوران، ایری، اونتاریو)
great lakes
دریاچه های بزرگ پنجگانه ی آمریکا (که دارای آب شیرین بوده و عبارتند از: سوپریور، میشیگان، هوران، ایری، اونتاریو)
انگلیسی به فارسی
دریاچههای بزرگ پنجگانهی آمریکا (که دارای آب شیرین بوده و عبارتند از: سوپریور، میشیگان، هوران، ایری، اونتاریو)
دریاچه های بزرگ
انگلیسی به انگلیسی
اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: five large interconnected freshwater lakes on the border between the United States and Canada; Lakes Superior, Michigan, Huron, Erie, and Ontario.
• chain of five large lakes (lake superior, lake michigan, lake huron, lake erie and lake ontario) in north america (on the border of united states and canadian)
جملات نمونه
1. Water from the Great Lakes is pumped to arid regions .
[ترجمه ترگمان]آب از دریاچه های بزرگ به مناطق خشک پمپ می شود
[ترجمه گوگل]آب از دریاچه های بزرگ به مناطق خشک پمپ می شود
[ترجمه گوگل]آب از دریاچه های بزرگ به مناطق خشک پمپ می شود
2. The St. Lawrence drains the Great Lakes.
[ترجمه ترگمان]\"سنت لارنس\" دریاچه های بزرگ را تخلیه می کند
[ترجمه گوگل]سنت لارنس دریاچه های بزرگ را تخلیه می کند
[ترجمه گوگل]سنت لارنس دریاچه های بزرگ را تخلیه می کند
3. With its great lakes and long coast line, the continent was, it seemed, ideally suited to the flying boat.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که با دریاچه های بزرگ و خط طویل ساحلی، به نظر می رسید که بسیار مناسب آن قایق پرنده است
[ترجمه گوگل]با توجه به دریاچه های بزرگ و خط ساحلی بلند، این قاره به نظر می رسید، به طور ایده آل برای قایق های پرواز مناسب بود
[ترجمه گوگل]با توجه به دریاچه های بزرگ و خط ساحلی بلند، این قاره به نظر می رسید، به طور ایده آل برای قایق های پرواز مناسب بود
4. One possibility: Clinton may campaign in Great Lakes battle ground states from a special presidential train.
[ترجمه ترگمان]یک احتمال: کلینتون ممکن است در جنگ دریاچه های بزرگ با یک قطار ویژه ریاست جمهوری رقابت کند
[ترجمه گوگل]یکی از احتمالات: کلینتون ممکن است در یک قطار ویژه ریاست جمهوری در ایالت لنز بزرگ شرکت کند
[ترجمه گوگل]یکی از احتمالات: کلینتون ممکن است در یک قطار ویژه ریاست جمهوری در ایالت لنز بزرگ شرکت کند
5. But now the fish are moving north the Great Lakes.
[ترجمه ترگمان]اما حالا ماهی ها به سمت شمال دریاچه های بزرگ حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]اما اکنون ماهی ها در حال حرکت به شمال دریاچه های بزرگ هستند
[ترجمه گوگل]اما اکنون ماهی ها در حال حرکت به شمال دریاچه های بزرگ هستند
6. The Great Lakes link the USA and Canada.
[ترجمه ترگمان]دریاچه های بزرگ آمریکا و کانادا را به هم پیوند می دهد
[ترجمه گوگل]دریاچه های بزرگ ایالات متحده و کانادا را پیوند می دهد
[ترجمه گوگل]دریاچه های بزرگ ایالات متحده و کانادا را پیوند می دهد
7. FOR decades the Great Lakes region has seen a slow ebb.
[ترجمه ترگمان]برای دهه ها، منطقه دریاچه های بزرگ شاهد جزر و مد آهسته بوده است
[ترجمه گوگل]برای دهه های اخیر، منطقه دریاچه های بزرگ شاهد کاهش چشمگیری بوده است
[ترجمه گوگل]برای دهه های اخیر، منطقه دریاچه های بزرگ شاهد کاهش چشمگیری بوده است
8. Lake Huron is one of Great Lakes of North America. It's the second largest lake and locates in center.
[ترجمه ترگمان]دریاچه Huron یکی از دریاچه های بزرگ آمریکای شمالی است این دومین دریاچه بزرگ است که در مرکز قرار دارد
[ترجمه گوگل]دریاچه هورون یکی از دریاچه های بزرگ آمریکای شمالی است این دومین دریاچه بزرگ است و در مرکز قرار دارد
[ترجمه گوگل]دریاچه هورون یکی از دریاچه های بزرگ آمریکای شمالی است این دومین دریاچه بزرگ است و در مرکز قرار دارد
9. We'll be passing over Yellowknife and the 5 Great Lakes.
[ترجمه ترگمان]بیشتر از ۵ تا دریاچه بزرگ رد میشیم
[ترجمه گوگل]ما در حال عبور از Yellowknife و 5 Lake Great Lakes هستیم
[ترجمه گوگل]ما در حال عبور از Yellowknife و 5 Lake Great Lakes هستیم
10. The Great Lakes are the great wonder of Middle America.
[ترجمه ترگمان]دریاچه های بزرگ، شگفتی بزرگ آمریکای مرکزی هستند
[ترجمه گوگل]دریاچه های بزرگ تعجب بزرگ آمریکای مرزی است
[ترجمه گوگل]دریاچه های بزرگ تعجب بزرگ آمریکای مرزی است
11. Benny joined the Navy and reported to the Great Lakes Naval Station.
[ترجمه ترگمان]بنی به نیروی دریایی پیوست و به ایستگاه نیروی دریایی دریاچه های بزرگ گزارش داد
[ترجمه گوگل]بنی به نیروی دریایی ملحق شد و به ایستگاه دریایی بزرگ دریاچه گزارش داد
[ترجمه گوگل]بنی به نیروی دریایی ملحق شد و به ایستگاه دریایی بزرگ دریاچه گزارش داد
12. What are the names of the Great Lakes?
[ترجمه ترگمان]اسم این دریاچه ها چه هستند؟
[ترجمه گوگل]نام های دریاچه های بزرگ چیست؟
[ترجمه گوگل]نام های دریاچه های بزرگ چیست؟
13. The Great Lakes hold a fifth of Earth's surface fresh water, and they've shrunk dramatically.
[ترجمه ترگمان]دریاچه های بزرگ آب تازه سطح کره زمین را نگهداری می کنند، و به طور چشمگیری کاهش یافته اند
[ترجمه گوگل]دریاچه های بزرگ یک پنجم آب شیرین سطح زمین را حفظ می کنند و به طور چشمگیری کاهش یافته اند
[ترجمه گوگل]دریاچه های بزرگ یک پنجم آب شیرین سطح زمین را حفظ می کنند و به طور چشمگیری کاهش یافته اند
14. These people set up a lab called the Great Lakes Environmental Research Laboratory.
[ترجمه ترگمان]این افراد آزمایشگاهی به نام آزمایشگاه تحقیقات محیطی دریاچه های بزرگ تاسیس کردند
[ترجمه گوگل]این افراد یک آزمایشگاه به نام آزمایشگاه تحقیقات زیست محیطی دریاچه های بزرگ ایجاد کردند
[ترجمه گوگل]این افراد یک آزمایشگاه به نام آزمایشگاه تحقیقات زیست محیطی دریاچه های بزرگ ایجاد کردند
15. In Alaska and the great lakes region of north America winter activities include ice fishing, hunting, cross-country skiing and snowmobiling.
[ترجمه ترگمان]در آلاسکا و مناطق بزرگ دریاچه ها فعالیت های زمستانی آمریکای شمالی عبارتند از ماهیگیری، شکار، اسکی کراس کانتری و snowmobiling
[ترجمه گوگل]فعالیت های زمستانی در آلاسکا و دریاچه های بزرگ منطقه شمال آمریکا شامل یخ ماهیگیری، شکار، اسکی روی زمین و وسایل نقلیه برفی است
[ترجمه گوگل]فعالیت های زمستانی در آلاسکا و دریاچه های بزرگ منطقه شمال آمریکا شامل یخ ماهیگیری، شکار، اسکی روی زمین و وسایل نقلیه برفی است
کلمات دیگر: