کلمه جو
صفحه اصلی

holy week


(مسیحیت) هفته ی مقدس (هفته ی پیش از عید پاک)

انگلیسی به فارسی

(مسیحیت) هفتهی مقدس (هفتهی پیش از عید پاک)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the week immediately before Easter Sunday.

• week before easter (christian holiday)
in the christian religion, holy week is the week before easter, when christians remember the events leading up to the crucifixion of christ.

جملات نمونه

1. Christian holy week overlaps with the beginning of the Jewish holiday of Passover.
[ترجمه ترگمان]هفته مقدس مسیحی با آغاز عید فصح، همپوشانی داشته است
[ترجمه گوگل]هفته مقدس مسیحی با آغاز تعطیلات عید فصح یهودی همپوشانی دارد

2. Refreshments will be available after all Holy Week services.
[ترجمه ترگمان]بعد از تمام خدمات هفته مقدس، نوشیدنی ها در دسترس خواهند بود
[ترجمه گوگل]بعد از تمام خدمات هفته مقدس، بوفه ها در دسترس خواهند بود

3. More changes were made to the Holy Week liturgy.
[ترجمه ترگمان]تغییرات بیشتری در مراسم عبادت هفته مقدس صورت گرفت
[ترجمه گوگل]تغییرات بیشتر به خط مقدم هفته مقدس انجام شد

4. It will have to do with Holy Week and Chimayo.
[ترجمه ترگمان]این کار باید با هفته مقدس و Chimayo انجام شود
[ترجمه گوگل]این باید با هفته مقدس و Chimayo باشد

5. He said, in Philippine language, Holy Week is called Mahal na Araw.
[ترجمه ترگمان]او گفت، در زبان فیلیپین، هفته مقدس تاج محل نامیده می شود
[ترجمه گوگل]او گفت، در زبان فیلیپین، هفته مقدس Mahal na Araw نامیده می شود

6. FLYING FLORA: Nuns threw flowers during a Holy Week procession in Cordoba, Spain, Sunday.
[ترجمه ترگمان]FLYING flora: راهبه ها در طی یک مراسم هفته مقدس در کوردوبا، اسپانیا، یکشنبه گل ها را پرتاب کردند
[ترجمه گوگل]FLORA FLORA: ناهیدان در طی یک مراسم هفته مقدس در یک روز کوردوبا، اسپانیا، گلها را پرتاب کردند

7. What is the Holy Week?
[ترجمه ترگمان]هفته مقدس چیه؟
[ترجمه گوگل]هفته چیست؟

8. The shutters protecting the sculpture are opened only during Holy Week.
[ترجمه ترگمان]کرکره های محافظت از مجسمه فقط در طول هفته مقدس باز می شوند
[ترجمه گوگل]کرکره های محافظ مجسمه فقط در طول هفته مقرر باز می شوند

9. They remain in hibernation for ten months of the year and emerge during Holy Week of each year.
[ترجمه ترگمان]آن ها ده ماه از سال در خواب زمستانی باقی می مانند و در طول هفته مقدس هر سال پدیدار می شوند
[ترجمه گوگل]آنها در دهمین سال متوالی در خواب زمستانی باقی می مانند و در طول هفته های مقدماتی هر ساله ظاهر می شوند

10. In the Eastern Orthodox Church, it is often called the Entry into Jerusalem, and is the beginning of Holy Week.
[ترجمه ترگمان]در کلیسای ارتدکس شرقی، معمولا ورود به اورشلیم و آغاز هفته مقدس نامیده می شود
[ترجمه گوگل]در کلیسای ارتدوکس شرقی، آن را اغلب به ورود به اورشلیم نامیده می شود، و آغاز هفته مقدس است

11. The Christmas office was far outdone by the ceremonies of Holy Week.
[ترجمه ترگمان]مراسم کریسمس در مراسم عید میلاد مسیح بسیار کم بود
[ترجمه گوگل]دفتر کریسمس مراسم هفته مقدس بسیار دور بود

12. Paraguayan actor, portraying Jesus Christ, takes part in a re-enactment of the Via Crucis, or Way of the Cross, during Holy Week in Asuncion.
[ترجمه ترگمان]بازیگر پاراگوئه، که تصویر عیسی مسیح را به تصویر می کشد، در اجرای مجدد از طریق Crucis یا روش صلیب در طی هفته مقدس در آسونسیون شرکت می کند
[ترجمه گوگل]بازیگر پاراگوئه، تصویربرداری از عیسی مسیح، در طول مجازات 'Via Crucis' یا 'راه صلیب' در طول هفته مقرر در آسونسیون شرکت می کند

13. In parts of Germany and Austria green eggs are used Thursday of the Holy Week
[ترجمه ترگمان]در بخش هایی از آلمان و اتریش در روز پنجشنبه از هفته مقدس استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در بخش هایی از آلمان و اتریش، تخم مرغ های سبز پنجشنبه هفته هفته استفاده می شود


کلمات دیگر: