کلمه جو
صفحه اصلی

chi


کای، کی (نام بیست و دومین حرف الفبای یونانی: x و x)

انگلیسی به فارسی

کای، کی (نام بیست و دومین حرف الفبای یونانی: x و X)


چی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the name of the twenty-second letter of the Greek alphabet.
اسم ( noun )
• : تعریف: vital energy that, according to Taoist and other Chinese philosophies, is inherent in all things and whose free and balanced flow around the body is the basis of good health.

• letter of the greek alphabet

جملات نمونه

1. Shops in Ho Chi Minh City are stacked with goods.
[ترجمه ترگمان]مغازه ها در شهر \"هو چی مین\" پر از کالا شده اند
[ترجمه گوگل]فروشگاه ها در شهر هوشی مینشینند با کالاها

2. The US believed Ho Chi Minh was a puppet of the Chinese.
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده معتقد بود که هو چی مین یک عروسک خیمه شب بازی از چین است
[ترجمه گوگل]ایالات متحده معتقد بود هوشی مین عروسک چینی بود

3. Then I experimented with T'Ai Chi.
[ترجمه ترگمان]سپس با تی - چی کار کردم
[ترجمه گوگل]سپس با T'Ai Chi امتحان کردم

4. Chi Ma Wan inmates have been threatening violent resistance should moves be made to deport them.
[ترجمه ترگمان]چی مادر و زندانی با تهدید جدی مواجه شده اند که باید وادار به اخراج آن ها شود
[ترجمه گوگل]زندانیان چی م وان تهدید به مقاومت خشونت آمیز را باید در جهت اخراج آنها انجام دهند

5. Life was like wei chi in that respect; the master chose to play a waiting game, to plan ahead.
[ترجمه ترگمان]زندگی مثل وی دا در آن احترام بود؛ استاد انتخاب یک بازی منتظر را انتخاب کرد و نقشه را پیش کشید
[ترجمه گوگل]در این رابطه زندگی مانند ویسی بود؛ استاد تصمیم گرفت تا بازی انتظار را برای برنامه ریزی پیش بگذارد

6. Back at Cu Chi, Colonel Otis was monitoring the battle over the radio.
[ترجمه ترگمان]با بازگشت به Cu چی، سرهنگ اوتیس در حال نظارت بر نبرد بر سر رادیو بود
[ترجمه گوگل]سرهنگ 'اوتیس' در کوی چی برگشت و نبرد رادیویی را کنترل کرد

7. Chi was the most bloodthirsty and urged total annihilation of the whites by fire and sword.
[ترجمه ترگمان]چی بیشتر تشنه خون بود و نابودی کامل سفیدها را با آتش و شمشیر ترغیب کرد
[ترجمه گوگل]چی ترین متفورمین بود و خواستار نابودی کلیه سفیدپوستان توسط آتش و شمشیر بود

8. Reporters have not been allowed access to Chi Ma Wan or any of the other detention centres.
[ترجمه ترگمان]گزارشگران اجازه دسترسی به چی مادر یا هر کدام از مراکز بازداشت را نداشتند
[ترجمه گوگل]گزارشگران مجاز به دسترسی به Chi Ma Wan یا هر یک از بازداشتگاه های دیگر نیستند

9. Chi Kung is the martial art of developing positive energy through meditation and physical exertion.
[ترجمه ترگمان]چی کونگ فو هنر رزمی در حال توسعه انرژی مثبت از طریق مدیتیشن و تلاش فیزیکی است
[ترجمه گوگل]چی کونگ هنر رزمی در حال توسعه انرژی مثبت از طریق مدیتیشن و اعمال جسمی است

10. Nor can he be credited with the chi rho monogram.
[ترجمه ترگمان]و همچنین نمی توان آن را با \"چی\" و \"چی\" به او نسبت داد
[ترجمه گوگل]او نمی تواند با تلگراف chi rho اعتبار بگیرد

11. When men arrived at Cu Chi, they received a week or so of additional training.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که مردان با Cu چی رسیدند، یک هفته یا بیشتر آموزش اضافی دریافت کردند
[ترجمه گوگل]هنگامی که مردان وارد Cu Chi شدند، آنها یک هفته یا بیشتر از آموزش های اضافی دریافت کردند

12. For most people at Cu Chi, the traditional Tet truce was anticipated as a welcome respite.
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از مردم at چی، متارکه جنگ سنتی به عنوان فرصتی مطلوب پیش بینی شده بود
[ترجمه گوگل]برای اکثر مردم در کای چی، آتش سوزی سنتی Tet به عنوان یک مهمانی خوشایند پیش بینی شده بود

13. The sappers succeeded in getting onto Cu Chi air base and destroyed several helicopters.
[ترجمه ترگمان]The موفق به سوار شدن بر پایگاه هوایی Cu Chi شدند و چندین هلیکوپتر را نابود کردند
[ترجمه گوگل]ساپر ها موفق به گرفتن پایگاه هوایی Cu Chi و نابودی چندین هلیکوپتر شدند

14. A single white wei chi stone.
[ترجمه ترگمان]یک سنگ مو دو چی
[ترجمه گوگل]یک سنگ سفید سفید Wei


کلمات دیگر: