(تئاتر ـ چراغ های جلو و کف صحنه) پاچراغ، ردیف چراه های جلو صحنه نمایش ومانند ان
footlights
(تئاتر ـ چراغ های جلو و کف صحنه) پاچراغ، ردیف چراه های جلو صحنه نمایش ومانند ان
انگلیسی به فارسی
ردیف چراغ های جلو صحنه نمایش ومانند ان
چراغهای جلو
انگلیسی به انگلیسی
• row of lights across the front of a stage floor
the footlights in a theatre are the lights that are in a row along the front of the stage.
the footlights in a theatre are the lights that are in a row along the front of the stage.
جملات نمونه
1. the footlights
1- تئاتر،تماشاخانه 2- هنرپیشگی،بازیگری
2. The foreground, to the footlights, was covered with emerald green cloth.
[ترجمه ترگمان]پیش زمینه، در the، با ماهوت سبز رنگ پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]پیش زمینه، به نور افکن، با پارچه سبز زمرد پوشانده شد
[ترجمه گوگل]پیش زمینه، به نور افکن، با پارچه سبز زمرد پوشانده شد
3. From the other side of the footlights, Mulcahey could hear the murmuring beneath the noise of the music and the dancing.
[ترجمه ترگمان]از آن طرف the، Mulcahey صدای زمزمه موسیقی و رقص را می شنید
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر نورپردازی، Mulcahey می تواند صدای زمزمه زیر سر و صدا از موسیقی و رقص را بشنود
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر نورپردازی، Mulcahey می تواند صدای زمزمه زیر سر و صدا از موسیقی و رقص را بشنود
4. At the other end was a stage with footlights.
[ترجمه ترگمان]انتهای دیگر صحنه را با چراغ های کنار ردیف کرده بود
[ترجمه گوگل]در انتهای دیگر یک صحنه با نورپردازی بود
[ترجمه گوگل]در انتهای دیگر یک صحنه با نورپردازی بود
5. The tender love scenes Behind the footlights made Emma Breathless with envy.
[ترجمه ترگمان]صحنه های عشقی عاشقانه پشت صحنه، اما از حسادت نفس نفس می زد
[ترجمه گوگل]صحنه های مناقصه مهربانی پس از نورپردازی ساخته شده توسط عزیز با حسادت
[ترجمه گوگل]صحنه های مناقصه مهربانی پس از نورپردازی ساخته شده توسط عزیز با حسادت
6. She's always dreaming of the footlights.
[ترجمه ترگمان]همیشه در رویای the است
[ترجمه گوگل]او همیشه از نورپردازی در خواب است
[ترجمه گوگل]او همیشه از نورپردازی در خواب است
7. Her manners smell of the footlights.
[ترجمه ترگمان]رفتار و رفتارش از این footlights به مشام می رسید
[ترجمه گوگل]شیوه های او بوی نورپردازی است
[ترجمه گوگل]شیوه های او بوی نورپردازی است
8. Stella tiptoed from the proscenium arch, shielding her eyes from the glare of the footlights.
[ترجمه ترگمان]استلا با نوک پنجه از روی پل جلو آمد و چشم هایش را از نور چراغ های جلوی آن پنهان کرد
[ترجمه گوگل]استالا از پشت قوس پهلوی، از چشمان او از تابش نور افکنی محافظت می کند
[ترجمه گوگل]استالا از پشت قوس پهلوی، از چشمان او از تابش نور افکنی محافظت می کند
9. It had not come from the heart of the congregation, but from behind the footlights.
[ترجمه ترگمان]این کار از قلب جمعیت بیرون نیامده بود، بلکه از پشت پرده این صحنه بیرون آمده بود
[ترجمه گوگل]این از قلب جماعت آمده است، اما از پشت چراغهای جلو
[ترجمه گوگل]این از قلب جماعت آمده است، اما از پشت چراغهای جلو
10. The choreographer's problem is how to make subtle or vigorous gesture visible to those on the other side of the footlights.
[ترجمه ترگمان]مشکل طراح رقص این است که چگونه حرکات ظریف یا محکم را در طرف دیگر صحنه نمایش دهد
[ترجمه گوگل]مشکل طراحان این است که چگونه حرکات ظریف یا شدید را برای کسانی که در طرف دیگر نورپردازی قابل مشاهده هستند، می بینند
[ترجمه گوگل]مشکل طراحان این است که چگونه حرکات ظریف یا شدید را برای کسانی که در طرف دیگر نورپردازی قابل مشاهده هستند، می بینند
11. The days of melodramatic voices and candles in the footlights are long gone.
[ترجمه ترگمان]روزها دیگر صداها و شمع ها در طول شب از بین رفته اند
[ترجمه گوگل]روزهای صدای ملودرامایی و شمع در نور پس زمینه، از بین رفته است
[ترجمه گوگل]روزهای صدای ملودرامایی و شمع در نور پس زمینه، از بین رفته است
12. Now all eyes were directed to the wide stage, bathed in spots and footlights.
[ترجمه ترگمان]در این هنگام همه چشم ها به روی صحنه فراخ باز می شد و در نقاط footlights و footlights غوطه می خورد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تمام چشم ها به مرحله گسترده ای هدایت شده اند، در لکه ها و نورپردازی های مختلف پوشیده شده اند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تمام چشم ها به مرحله گسترده ای هدایت شده اند، در لکه ها و نورپردازی های مختلف پوشیده شده اند
13. He reached centre-stage and crossed one leg in front of the other - patent leather pumps whining in the glow from the footlights.
[ترجمه ترگمان]او به وسط صحنه رسید و از یک پا به جلو رفت و روی یکی از پمپ های دیگر ورنی که از نور چراغ های سن بالا و پایین می پرید، گذشت
[ترجمه گوگل]او به مرحله ای از مرکز رسید و از یک پا عبور کرد و پاهای لنزهای چرمی که درخشندگی نورپردازی داشتند
[ترجمه گوگل]او به مرحله ای از مرکز رسید و از یک پا عبور کرد و پاهای لنزهای چرمی که درخشندگی نورپردازی داشتند
14. The answer was that I could play as long as I stayed the audience side of the footlights!
[ترجمه ترگمان]پاسخ این بود که من می توانم تا زمانی که در کنار صحنه footlights بایستم، بازی کنم!
[ترجمه گوگل]پاسخ این بود که تا زمانی که طرفداران نورپردازی مخاطب قرار گرفتم، می توانستم بازی کنم!
[ترجمه گوگل]پاسخ این بود که تا زمانی که طرفداران نورپردازی مخاطب قرار گرفتم، می توانستم بازی کنم!
کلمات دیگر: