کلمه جو
صفحه اصلی

ever and anon


گاه و بیگاه، چند وقت یک بار، (قدیمی) گاه به گاه، هر چند یک بار، هرچندوقت یکبار، مکررا

انگلیسی به انگلیسی

• every now and then

جملات نمونه

1. Ever and anon feed Azrael to drink an one morsel, 2 human all laugh very sweetly.
[ترجمه ترگمان]گاه و بیگاه به Azrael غذا می دهند تا یک لقمه را بنوشید، دو نفر همه می خندند، بسیار شیرین
[ترجمه گوگل]همیشه غذا و خوراکی را برای غذا بخورید تا یک نعناع نوشابه بخورید، و همه انسان ها خیلی شیرین می خندند

2. I would ever and anon return to take my stand there and gaze upon it, wondering what there was left in place of what had gone.
[ترجمه ترگمان]گاه و بیگاه به آنجا بازمی گردم که بایستم و نگاهش کنم، و در این فکر بودم که آنجا چه چیزی باقی مانده بود
[ترجمه گوگل]من همیشه و دوباره برگشتم تا موقعیتم را ببینم و به آن نگاه کنم، تعجب کردم که چیزهایی که به جای گذاشتند چی شد

3. But ever and anon his childish prattle recurred to what impressed his imagination even more deeply than the wonders of creation.
[ترجمه ترگمان]اما گاه گاه گاه و بیگاه سخنان کودکانه او را بیشتر از عجایب خلقت تصور می کرد
[ترجمه گوگل]اما هرگز و به هر حال دلایل کودکی خود را به آنچه که تصوراتش را تحت تأثیر قرار داده بود، حتی عمیق تر از شگفتی های خلقت تأیید کرد

4. He stood by the fire, his back towards me, just finishing a stormy scene with poor Zillah; who ever and anon interrupted her labour to pluck up the corner of her apron, and heave an indignant groan.
[ترجمه ترگمان]او کنار آتش ایستاد، پشتش به من بود، داشت یک صحنه طوفانی را با زی لا بیچاره تمام می کرد؛ کسی که هر وقت و گاه گاه گاه گاه گاه صدای او را قطع می کرد تا گوشه پیش بند خود را باز کند و ناله ای ازسر کینه بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]او با آتش ایستاد، پشت خود را به سمت من، فقط به پایان رسید صحنه های طوفانی با Zillah فقیر؛ کسی که تا کنون کارش را متوقف کرده است تا گوشه پیشانی اش را از بین ببرد و موجب خشم مزاحم شود

5. Martin, who was extremely strong-headed, marvelled at the other's capacity for liquor, and ever and anon broke off to marvel at the other's conversation.
[ترجمه ترگمان]مارتین که بیش از حد توان داشت از ظرفیت بریسندن در نوشیدن مشروب تعجب کرد و چند لحظه بعد از صحبت دیگر به شگفتی افتاد
[ترجمه گوگل]مارتین، که بسیار قوی بود، با ظرفیت دیگر برای مشروب، و هر زمان و هرگز به تعجب در گفتگو دیگر، شگفت زده کرد

6. The audience is apparently very happy, they break out the cachinnation ever and anon.
[ترجمه ترگمان]تماشاگران، که ظاهرا بسیار خوشحال هستند، the و anon را از یکدیگر جدا می کنند
[ترجمه گوگل]تماشاگران ظاهرا بسیار خوشحال هستند، آنها هرگز از بین می روند

7. Day by day thou art making me worthy of thy full acceptance by refusing me ever and anon, saving me from perils of weak, uncertain desire.
[ترجمه ترگمان]روزی که تو مرا شایسته دعوت کامل خود می کنی با امتناع از اینکه مرا از مخاطرات ضعیف و نامطمئن نجات دهی
[ترجمه گوگل]روزی روزگاری تو را از پذیرفتن کامل من، از قبول من و از دست دادن من، از جانب منافع ضعیف و نامطلوب نجات می دهم


کلمات دیگر: