کلمه جو
صفحه اصلی

die from

انگلیسی به انگلیسی

• die as a result of

جملات نمونه

1. Every winter some old people die from hypothermia.
[ترجمه ترگمان]هر زمستان چند نفر از مردم قدیمی از hypothermia می میرند
[ترجمه گوگل]هر زمستان برخی از افراد سالخورده از هیپوترمی میمیرند

2. In a severe winter, wild animals can die from lack of food.
[ترجمه ترگمان]در زمستان سخت، حیوانات وحشی از کمبود غذا می میرند
[ترجمه گوگل]در یک زمستان شدید، حیوانات وحشی می توانند از فقدان غذا رنج ببرند

3. Forty-thousand children a day die from preventable diseases.
[ترجمه ترگمان]چهل هزار کودک در روز از بیماری های قابل پیش گیری می میرند
[ترجمه گوگل]چهل هزار کودک در روز از بیماری های قابل پیشگیری می میرند

4. Statistically speaking, you're more likely to die from a bee sting than win the lottery.
[ترجمه ترگمان]از نظر اماری، تو بیشتر از یه نیش زنبور می میری تا توی بخت آزمایی برنده بشی
[ترجمه گوگل]از لحاظ آماری، احتمال بیشتری برای از بین رفتن زنبور عسل به دست می آید تا پیروزی در قرعه کشی

5. They'll either die from the cold or starve to death .
[ترجمه ترگمان]یا از سرما می میرند یا از گرسنگی می میرد
[ترجمه گوگل]آنها یا از سرما می میرند یا از گرسنگی تا مرگ می میرند

6. Three flames more likely to die from all causes combined.
[ترجمه ترگمان]سه تا از شعله ها به احتمال زیاد از بین می روند
[ترجمه گوگل]سه شعله بیشتر احتمال دارد که از همه دلایل تلف شوند

7. Police predict more people will die from their injuries.
[ترجمه ترگمان]پلیس پیش بینی می کند که افراد بیشتری در اثر جراحاتشان جان خود را از دست خواهند داد
[ترجمه گوگل]پلیس پیش بینی می کند که بیشتر مردم از آسیب های آنها جان می گیرند

8. Five times more likely to die from infectious diseases and parasites; and Six times more likely to die from other diseases.
[ترجمه ترگمان]پنج برابر بیشتر احتمال دارد از بیماری های عفونی و انگل بمیرد؛ و شش بار بیشتر احتمال دارد که از بیماری های دیگر جان سالم به در ببرند
[ترجمه گوگل]پنج برابر بیشتر از بیماری های عفونی و انگلی میمیرند؛ و شش برابر بیشتر از بیماری های دیگر جان می گیرند

9. Others die from entanglement in fishing nets.
[ترجمه ترگمان]دیگران از درگیری در تورهای ماهیگیری جان خود را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]دیگران از دخالت در شبکه های ماهیگیری می میرند

10. Four times more likely to die from fires.
[ترجمه ترگمان]چهار دفعه بیشتر احتمال می رود که از آتش سوزی جان سالم به در ببرد
[ترجمه گوگل]چهار برابر بیشتر از آتش سوزی میمیرد

11. We know that all of us will eventually die from disease, natural disaster, accidents or whatever.
[ترجمه ترگمان]ما می دانیم که همه ما در نهایت از بیماری، بلای طبیعی، حوادث و یا هر چیز جان خود را از دست خواهیم داد
[ترجمه گوگل]ما می دانیم که همه ما در نهایت از بیماری، فاجعه طبیعی، حوادث و یا هر چیز دیگر می میرند

12. Many people could die from cold and hunger this winter as the war continues.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم در این زمستان از سرما و گرسنگی می میرند و جنگ ادامه دارد
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم می توانند از زمستان و زمستان سردار و گرسنگی به عنوان جنگ ادامه دهند

13. But the number of women who die from the disease each year has remained essentially the same.
[ترجمه ترگمان]اما تعداد زنانی که هر ساله از این بیماری جان سالم به در می برند، در اصل یک سان باقی مانده اند
[ترجمه گوگل]اما تعداد زنان که هر سال از این بیماری می میرند، اساسا یکسان باقی مانده است

14. One in five will die from a hip fracture.
[ترجمه ترگمان]هر پنج نفر از شکستگی لگن می میرند
[ترجمه گوگل]یکی از پنج مورد از شکستگی لگن میمیرد

پیشنهاد کاربران

it mean, death delilah or death becuase of
مرگ به دلیله، مرگ به خاطر
karen died of his malignant illness
کارن به دلیل بیماری بدخیمش مرد. �کارن از بیماری بد خیمش مرد. �


کلمات دیگر: