کلمه جو
صفحه اصلی

dieter

انگلیسی به فارسی

رژیم غذایی


انگلیسی به انگلیسی

• one who diets, one who is on a diet

جملات نمونه

1. Rose and Dieter were watching from the shade of a chestnut tree, chatting in low voices and giggling.
[ترجمه ترگمان]رز و دی تر از سایه درخت شاه بلوط نگاهش می کردند و با صدای آهسته و giggling حرف می زدند
[ترجمه گوگل]رز و دیتر از سایه یک درخت شاه بلوط تماشا میکردند، صدای کم و صدای زنگ میزند

2. Rose rushed at Dieter and made a grab at his wrist, as if fearing to find handcuffs dangling from it.
[ترجمه ترگمان]رز به دی تر حمله ور شد و مچ دستش را گرفت، انگار می ترسید دست بند را از دستش در بیاورد
[ترجمه گوگل]رز، در Dieter، عجله کرد و در مچ دست خود دستگیر کرد، مثل اینکه از ترس اینکه دستبندها از آن آویزان شود پیدا کرد

3. Our dieter is not launched into a totally unrealistic programme.
[ترجمه ترگمان]برنامه ما به یک برنامه کاملا غیرواقعی ارسال نمی شود
[ترجمه گوگل]رژیم غذایی ما به یک برنامه کاملا غیر واقعی راه ندارد

4. Dieter opened it to shelves piled with Xlexican beer and several pitchers of tea-colored liquid.
[ترجمه ترگمان]دی تر آن را به قفسه ها باز کرد که پر از آبجو بود و چند تا لیوان آب چای رنگ
[ترجمه گوگل]دیتر آن را به قفسه های انباشته شده با آبجو Xlexican و چند کوزه مایع رنگ چای باز کرد

5. Right from the beginning the dieter should be learning to eat according to internal hunger cues and not to binge.
[ترجمه ترگمان]درست از ابتدا the باید طبق نشانه های گرسنگی درونی غذا بخورند و پرخوری نکنند
[ترجمه گوگل]درست از همان ابتدا، فرد رژیمی باید یاد بگیرد که با توجه به نشانههای گرسنگی داخلی غذا خوردن و نوشیدن نداشته باشد

6. Therefore after six months the dieter is behaving according to all twenty-six goals and she has achieved a considerable reduction in sugar intake.
[ترجمه ترگمان]بنابراین بعد از شش ماه dieter طبق تمام بیست و شش گل رفتار می کند و کاهش قابل توجهی در مصرف شکر به دست آورده است
[ترجمه گوگل]بنابراین، پس از شش ماه، رژیم غذایی با توجه به تمام 26 شایستگی رفتار می کند و کاهش قابل توجهی در مصرف شکر دارد

7. Over-eating is considered bad by the dieter, while the slimming regime is difficult but good and virtuous.
[ترجمه ترگمان]خوردن بیش از حد توسط dieter بد تلقی می شود، در حالی که رژیم لاغری سخت و با فضیلت است
[ترجمه گوگل]رژیم لاغری بیش از حد خوردن در رژیم غذایی بد است، در حالی که رژیم لاغری دشوار است، اما خوب و محترم است

8. The events that triggered our dieter into breaking the diet were:
[ترجمه ترگمان]رویدادهایی که منجر به شکستن رژیم غذایی ما شدند عبارتند از:
[ترجمه گوگل]حوادثی که رژیم غذایی ما را به شکستن رژیم تحریک کرد، عبارت بودند از:

9. The dieter would start with a fast, then work up to 200 calories a day.
[ترجمه ترگمان]The با سرعت شروع می کنند، سپس روزانه ۲۰۰ کالری کار می کنند
[ترجمه گوگل]رژیم غذایی با سریع شروع می شود و سپس روزانه 200 کالری مصرف می کند

10. They followed Dieter through the ornate entrance and into a large cool room with an enormous stone fireplace facing the door.
[ترجمه ترگمان]آن ها دی تر را از در ورودی سرسرا دنبال کردند و وارد اتاق خنک بزرگی با شومینه سنگی بزرگی که روبروی در بود، وارد شدند
[ترجمه گوگل]آنها از طریق ورودی حجیم به Dieter رفتند و به یک اتاق بزرگ خنک با شومینه سنگی بزرگ به سمت درب رفتند

11. For years Dieter had diverted resources away from the army and into his own pocket.
[ترجمه ترگمان]او سال ها منابع خود را از ارتش و جیب خود منحرف کرده بود
[ترجمه گوگل]سالهاست که دیتر منابع خود را از ارتش و به جیب خود منتقل کرده است

12. Dieter Bartsch's Norsemen were not leaning on their oars.
[ترجمه ترگمان]norsemen دی تر یلانی روی پاروها خم نشده بودند
[ترجمه گوگل]Norsemen Dieter Bartsch بر روی جوک هایشان تکیه نمی کردند

13. Dieter Erdle had just arrived with Rose Kettle clinging to his arm.
[ترجمه ترگمان]دی تر یلانی تازه با رز کدل آمده بود و به بازویش چسبیده بود
[ترجمه گوگل]دیتر Erdle فقط با کتری رز دست و پنجه نرم کرد

14. After twenty weeks this dieter will have attained all the salt goals.
[ترجمه ترگمان]پس از بیست هفته این dieter به تمام اهداف نمک دست خواهند یافت
[ترجمه گوگل]پس از بیست هفته این رژیم غذایی تمام اهداف نمکی را به دست آورده است

پیشنهاد کاربران

کسی که رژیم غذایی خاصی دارد


کلمات دیگر: