نگه داشتن شرکت
hold firm
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• stand firm, not budge, not yield
جملات نمونه
1. Jo held firm: nothing else would do.
[ترجمه ترگمان]جو شرکت کرده بود: کار دیگری نمی شد کرد
[ترجمه گوگل]جون شرکت کرد: هیچ چیز دیگری انجام نمی دهد
[ترجمه گوگل]جون شرکت کرد: هیچ چیز دیگری انجام نمی دهد
2. He held firm opinions which usually conflicted with my own.
[ترجمه ترگمان]او عقاید محکمی داشت که معمولا با خودم تضاد داشت
[ترجمه گوگل]او نظرات سازمانی را برگزار کرد که معمولا با خود من درگیر بود
[ترجمه گوگل]او نظرات سازمانی را برگزار کرد که معمولا با خود من درگیر بود
3. The shares held firm at 280p.
[ترجمه ترگمان]سهام شرکت در ۲۸۰ P شرکت داشت
[ترجمه گوگل]این سهام در 280 پوند شرکت داشت
[ترجمه گوگل]این سهام در 280 پوند شرکت داشت
4. The pound held firm against the Deutschmark today.
[ترجمه ترگمان]ارزش پوند در برابر the امروز تثبیت شد
[ترجمه گوگل]پوند در حال حاضر در برابر Deutschmark برگزار شد
[ترجمه گوگل]پوند در حال حاضر در برابر Deutschmark برگزار شد
5. She held firm to her principles.
[ترجمه ترگمان]او محکم به اصول و اصول خود ادامه می داد
[ترجمه گوگل]او به اصول خود پایبند بود
[ترجمه گوگل]او به اصول خود پایبند بود
6. The Chancellor has withstood the criticism and held firm.
[ترجمه ترگمان]صدراعظم انتقادات را تحمل کرده و محکم شده است
[ترجمه گوگل]صدراعظم منتقدان را مورد انتقاد قرار داده و معتقد است
[ترجمه گوگل]صدراعظم منتقدان را مورد انتقاد قرار داده و معتقد است
7. She allowed her steady gaze to flicker from the glass which she had been holding firm.
[ترجمه ترگمان]او اجازه داد نگاه ثابت و ثابت خود را از روی شیشه که محکم در دست داشت ببیند
[ترجمه گوگل]او اجازه داد که نگاهی پایدار به لرزش شیشه ای که او شرکت داشت، سوسو کرد
[ترجمه گوگل]او اجازه داد که نگاهی پایدار به لرزش شیشه ای که او شرکت داشت، سوسو کرد
8. Although momentarily tempted by the seductively rich chocolate dessert Sabrina's willpower held firm and she gave it to Graham.
[ترجمه ترگمان]اگرچه یک لحظه وسوسه کننده شکلات را به وسوسه انداخت، اراده قوی و قوی سابرینا محکم بود و او آن را به گراه ام داد
[ترجمه گوگل]گرچه سیرینا به مدت طولانی توسط دسر شکلات غنایی غرور وسوسه می کرد، اراده ارادی سابرینا برگزار شد و او به گراهام داد
[ترجمه گوگل]گرچه سیرینا به مدت طولانی توسط دسر شکلات غنایی غرور وسوسه می کرد، اراده ارادی سابرینا برگزار شد و او به گراهام داد
9. Like fighters, those who flee tend to hold firm convictions about how progress and growth ought to be achieved.
[ترجمه ترگمان]مانند مبارزان، کسانی که فرار می کنند تمایل به داشتن محکومیت های شرکت دارند در مورد اینکه چگونه پیشرفت و رشد باید حاصل شود
[ترجمه گوگل]همانند مبارزان، کسانی که فرار می کنند، تمایل دارند در مورد اینکه چگونه پیشرفت و رشد باید به دست آید، اعتقادات محکمی داشته باشند
[ترجمه گوگل]همانند مبارزان، کسانی که فرار می کنند، تمایل دارند در مورد اینکه چگونه پیشرفت و رشد باید به دست آید، اعتقادات محکمی داشته باشند
10. But de Gaulle held firm because he knew that time was working in his favour.
[ترجمه ترگمان]اما گل اخم کرد، زیرا می دانست که زمان به نفع او عمل می کند
[ترجمه گوگل]اما دئولول شرکت کرد زیرا او می دانست که زمان به نفع او بود
[ترجمه گوگل]اما دئولول شرکت کرد زیرا او می دانست که زمان به نفع او بود
11. The market was holding firm and edging up.
[ترجمه ترگمان]بازار محکم گرفته و در حال edging بود
[ترجمه گوگل]بازار در حال برگزاری شرکت و پیشرفت بود
[ترجمه گوگل]بازار در حال برگزاری شرکت و پیشرفت بود
12. The most positive sign was that the rattan lashings of the main hull seemed to be holding firm.
[ترجمه ترگمان]The نشانه این بود که ضربات rattan بدنه اصلی محکم به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]مثبت ترین نشانه این بود که اتصالات چوب پنبه ای از بدنه اصلی به نظر می رسید که شرکت داشته باشد
[ترجمه گوگل]مثبت ترین نشانه این بود که اتصالات چوب پنبه ای از بدنه اصلی به نظر می رسید که شرکت داشته باشد
13. Last week the closely held firm announced it had sold $ 1 25 million worth of limited partnership interests.
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته شرکت بسیار رسمی اعلام کرد که ۱ میلیون دلار به سود سهام محدود به فروش رفته است
[ترجمه گوگل]در هفته گذشته، نزدیکترین شرکتی اعلام کرد که 25 میلیون دلار ارزش منافع مشارکت محدود را به خود اختصاص داده است
[ترجمه گوگل]در هفته گذشته، نزدیکترین شرکتی اعلام کرد که 25 میلیون دلار ارزش منافع مشارکت محدود را به خود اختصاص داده است
14. Holding firm with one hand, cut and shape the cake as illustrated.
[ترجمه ترگمان]شرکت مرکزی با یک دست، کیک را ببرید و به شکل نشان داده شده شکل دهید
[ترجمه گوگل]با یک دست نگه داشتن شرکت، کیک را برش داده و شکل دهید
[ترجمه گوگل]با یک دست نگه داشتن شرکت، کیک را برش داده و شکل دهید
پیشنهاد کاربران
پایدار، محکم
کلمات دیگر: