سنگریزه، متوقف کردن، در شن دفن کردن، شن پاشیدن
gravelled
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• a gravelled path has a surface made of gravel.
جملات نمونه
1. It is surrounded by gravelled courtyards, trees and a pretty tub-garden.
[ترجمه ترگمان]با شن پوشیده شده از شن، درخت ها و یک باغچه قشنگ
[ترجمه گوگل]این حیاط های سنگی، درختان و باغ بسیار زیبا احاطه شده است
[ترجمه گوگل]این حیاط های سنگی، درختان و باغ بسیار زیبا احاطه شده است
2. He drove up a gravelled track past a couple of tethered goats browsing in the hedges.
[ترجمه ترگمان]با اتومبیل که از شن پوشیده شده بود با شن و شن عبور کرد و چند تکه از بزها را که در پرچین جست و جو می کردند رد کرد
[ترجمه گوگل]او یک آهنگ زغالی از دو زوج قهوه ای را که در حجاب دیده می شوند، راند
[ترجمه گوگل]او یک آهنگ زغالی از دو زوج قهوه ای را که در حجاب دیده می شوند، راند
3. A cardboard nativity scene on the gravelled forecourt was all that remained standing.
[ترجمه ترگمان]آخرین صحنه ای که روی شن پوشیده از شن بود، تنها چیزی بود که باقی مانده بود
[ترجمه گوگل]صحنه کریسمس مقوا در ساحل سنگی، همه چیز ایستا بود
[ترجمه گوگل]صحنه کریسمس مقوا در ساحل سنگی، همه چیز ایستا بود
4. The monotonous walk up and down the gravelled pathway suited Alicia's humour.
[ترجمه ترگمان]جاده یکنواخت بالا و پایین می رفت، با خلق و خوی آلیس هماهنگی داشت
[ترجمه گوگل]راه رفتن یکنواختی به بالا و پایین مسیر ماسوره مناسب طنز آلیشیا بود
[ترجمه گوگل]راه رفتن یکنواختی به بالا و پایین مسیر ماسوره مناسب طنز آلیشیا بود
5. They went out for a walk on the gravelled path.
[ترجمه ترگمان]به راه افتادند و راه افتادند
[ترجمه گوگل]آنها برای راه رفتن بر روی مسیر گریل رفتند
[ترجمه گوگل]آنها برای راه رفتن بر روی مسیر گریل رفتند
6. We gravelled the driveway.
[ترجمه ترگمان]راه ماشین رو پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]ما مسیر راهرو را میچرخانیم
[ترجمه گوگل]ما مسیر راهرو را میچرخانیم
7. Follow the path which heads away from the water beside a laurel hedge, and on to a gravelled road.
[ترجمه ترگمان]مسیری را که از آب در کنار پرچین های لورل قرار داشت دنبال کنید، و به طرف جاده خاکی که با شن پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]مسیری را طی کنید که از آب کنار حیاط لورن دور می شود و به جاده سنگی متصل می شود
[ترجمه گوگل]مسیری را طی کنید که از آب کنار حیاط لورن دور می شود و به جاده سنگی متصل می شود
8. By the Congregational Church he gets off, and walks along the small gravelled cul-de-sac to their old house.
[ترجمه ترگمان]در کلیسای Congregational پیاده می شود و در امتداد خیابان بن بست gravelled تا خانه قدیمی خود راه می رود
[ترجمه گوگل]با کلیسای کنگره او خاموش می شود، و در امتداد کوچک کریستال کوچکی به خانه قدیمی اش می رود
[ترجمه گوگل]با کلیسای کنگره او خاموش می شود، و در امتداد کوچک کریستال کوچکی به خانه قدیمی اش می رود
9. A private place with a chessboard garden, a square divided into four plots by small gravelled walks and paths.
[ترجمه ترگمان]یک مکان خصوصی با یک باغ شطرنج، یک میدان به چهار قطعه با پیاده روهای کوچک و مسیرهای کوچک تقسیم شده است
[ترجمه گوگل]یک مکان خصوصی با یک باغ شطرنج، یک مربع به چهار بخش تقسیم شده توسط پیاده روی ها و مسیرهای کوچک گریل تقسیم شده است
[ترجمه گوگل]یک مکان خصوصی با یک باغ شطرنج، یک مربع به چهار بخش تقسیم شده توسط پیاده روی ها و مسیرهای کوچک گریل تقسیم شده است
10. If your equipment has to go outside on open roads or gravelled surfaces, remember castors are not always suitable.
[ترجمه ترگمان]اگر تجهیزات شما باید خارج از سطح جاده ها و یا سطوح gravelled باشد، به خاطر داشته باشید که castors همیشه مناسب نیستند
[ترجمه گوگل]اگر تجهیزات شما باید در جاده های باز یا سطوح سنگی به بیرون برسد، به یاد داشته باشید که کاستورها همیشه مناسب نیستند
[ترجمه گوگل]اگر تجهیزات شما باید در جاده های باز یا سطوح سنگی به بیرون برسد، به یاد داشته باشید که کاستورها همیشه مناسب نیستند
11. It had backed up against the patio, completely concealing the ornate wall and steps that led down on to the gravelled walks.
[ترجمه ترگمان]به حیاط خلوت تکیه داده بود و از پله های مفروش با شن پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]آن را در برابر پاسیو پشت سر گذاشته بود، به طور کامل پنهان دیوار حصار و مراحل که به پایین پیاده روی قارچ منجر شد
[ترجمه گوگل]آن را در برابر پاسیو پشت سر گذاشته بود، به طور کامل پنهان دیوار حصار و مراحل که به پایین پیاده روی قارچ منجر شد
12. He rose and, his hands clasped behind him, walked slowly from point to point amid the tiny gravelled walks, recalling the incidents of eighteen years ago.
[ترجمه ترگمان]از جا برخاست و دست ها را پشت سرش حلقه کرد و آهسته قدم به قدم زدن در میان شن ریزی کرد و حوادث هجده سال پیش را به یاد آورد
[ترجمه گوگل]او صعود کرد و دستانش پشت سرش گذاشت و به آرامی از نقطه به نقطه، در میان پیاده روی های کوچکی گشت و گذار، به یاد آوردن وقایع هجده سال پیش
[ترجمه گوگل]او صعود کرد و دستانش پشت سرش گذاشت و به آرامی از نقطه به نقطه، در میان پیاده روی های کوچکی گشت و گذار، به یاد آوردن وقایع هجده سال پیش
13. At the back was a small bricked house-yard, and beyond that a big square, gravelled fine and red, and having stables on two sides.
[ترجمه ترگمان]در انتهای حیاط خانه آجری کوچکی بود که حیاط آجری بزرگی داشت و آن طرف آن یک مربع بزرگ، با شن و قرمز و قرمز بود و از دو طرف اصطبل داشت
[ترجمه گوگل]در پشت یک حیاط خانه کوچک آجر بود، و فراتر از آن یک مربع بزرگ، گریل خوب و قرمز، و دارای دو پایه است
[ترجمه گوگل]در پشت یک حیاط خانه کوچک آجر بود، و فراتر از آن یک مربع بزرگ، گریل خوب و قرمز، و دارای دو پایه است
پیشنهاد کاربران
( راه، جاده ) شن ریزی شده، سنگریزه دار
کلمات دیگر: